دودمان هابسبورگ (به آلمانی: Habsburg)، (به اسپانیایی: Casa de Austria)، یکی از مهمترین دودمانهای پادشاهی در اروپا بودهاست. آوازهٔ این دودمان به خاطر برگزیدن بسیاری از امپراتوران امپراتوری مقدس روم از این دودمان است، همینطور پادشاهان اتریش، اسپانیا و چندین کشور دیگر نیز از این دودمان بودهاند. این دودمان که خاستگاهشان به سوئیس و کانتون آرگاو بازمیگردد، حکمرانی را، نخست در اتریش آغاز کردند که شش سده به طول انجامید. سپس یک رشته از ازدواجها، دوکنشین بورگونی، اسپانیا، بوهم و مجارستان را نیز به قلمرو آنان افزود. در سدهٔ ۱۶ میلادی، دودمان به دو بخش هابسبورگ اسپانیا و هابسبورگ اتریش تقسیم شد.
چارلز دوم اسپانیا که در سال ۱۶۶۱ به دنیا آمد، به خاطر ازدواج های همخون در خانواده اش، در طول زندگی خود از بیماری های جدی رنج می برد؛ خاندان هابسبورگ، از سال ۱۵۵۰برای حفظ قدرت خود، از ازدواج خارج از خانواده خودداری می کردند، در نتیجه عمه چارلز، مادربزرگ او نیز بود. در زمان تولد او، هابسبورگ ها بر هلند، بلژیک و بخش هایی از آلمان و همچنین اسپانیا حکومت می کردند.
با این حال، پس از ۱۶ نسل ازدواج با هم خون، چارلز دوم بیش از حد تغییر شکل یافته و از نظر ذهنی مشکل داشت. او در ۴ سالگی قدرت را به دست گرفت و به سلطنت رسید، اما به دلیل مشکلات ظاهری اش هرگز در امور حکومت به او اعتماد نکردند.
مورخان ویل و آریل دورانت، این پادشاه ضعیف را چنین توصیف کرده اند: «کوتاه، پای لنگ، صرعی، پیر و قبل از ۳۵ سالگی کاملا کچل بود، همیشه در حال احتضار بود، اما مکررا با زنده ماندن، جهان مسیحیت را سردرگم می کرد.»
چارلز بیچاره به دلیل زبان بزرگی که داشت، حتی قادر به جویدن غذای خود نبود. راهبه پاپ میلینی او را چنین توصیف کرده است: «پادشاه نسبتاً کوتاه قد و لاغر است، اما بد هیکل نیست و فقط در صورت زشت است.
او گردنی دراز، صورتی دراز و چانه ای بلند دارد که گویی به سمت بالا کشیده شده است. چشمانش نه چندان درشت و به رنگ آبی فیروزهای است. او نگاهی مالیخولیایی و کمی حیرت زده دارد. موهای او بلوند و بلند است و به عقب شانه شده است تا گوشها نمایان شود.
او نمی تواند صاف بایستد مگر اینکه به دیوار، میز یا چیز دیگری تکیه کند. بدن او به اندازه ذهنش ضعیف است. گهگاه نشانه هایی از هوش، حافظه و سرزندگی خاصی از خود نشان می دهد، اما نه به طور مداوم. او معمولا کند و بی تفاوت به نظر می رسد و به ظاهر مات و مبهوت است».
چارلز دوم به دلیل ناهنجاریهایش، تا ۸ سالگی راه رفتن را یاد نگرفت و هرگز تحصیل نکرد و در تمام دوران سلطنتش کاملاً به دیگران متکی بود. همسر اولش، ماری لوئیز از اورلئان – خواهرزاده دوم او – بود. در سال ۱۶۷۹ سفیر فرانسه نوشته بود: «ماری نمیخواست با او کاری داشته باشد. پادشاه کاتولیک آنقدر زشت است که باعث ترس میشود و بیمار به نظر میرسد.»
پس از مرگ ماری، چارلز دوباره ازدواج کرد، اما نتوانست بچه دار شود و در سن ۳۹ سالگی درگذشت.
در کالبد شکافی آمده بود: «قلب پادشاه به اندازه یک دانه فلفل بود؛ ریههایش در هم فرو رفته بود؛ رودههایش پوسیده و قانقاریا زده بود؛ او یک بیضه داشت، سیاه، به رنگ زغال و سرش پر از آب بود».
از آنجایی که او بدون فرزند بود جانشینی وجود نداشت و مرگ چارلز دوم، جرقه جنگ جانشینی اسپانیا را زد که به مدت ۱۲ سال ادامه داشت و سلطنت هابسبورگ ها به پایان رسید.
یکی دیگر از اعضای خانوادههای سلطنتی که به دلیل ازدواج همخون دچار مشکل بود، فردیناند یکم اتریش، پسر ارشد امپراتور فرانتس دوم و ماریا ترزا بود که هر دو نسبت فامیلی داشتند. او متولد آوریل ۱۷۹۳ بود و سر غیرطبیعی و بزرگی داشت که ناشی از آب در مغز بود و از صرع شدید رنج می برد.
در نتیجه بیمارهای حاصل از ازدواج همخون، او قادر به انجام کارهای ساده مانند ریختن آب در یک لیوان یا باز کردن در نبود. با این حال گفته می شود که او استعداد باورنکردنی در یادگیری زبان داشت و می توانست به پنج زبان صحبت کند.
او در سال ۱۸۳۱ با ماریا آنا از پیمونت ساردینیا ازدواج کرد که خویشاوند دو او می شد که بیشتر پرستار او بود تا همسرش. ازدواج آنها نیز بدون فرزند بود و فردیناند یکم در سال ۱۸۷۵ درگذشت.
منبع: روزیاتو