اختصاصی طرفداری | ابرهای سیاه و رعدوبرقهای سرسامآور بر فراز اتحاد ماندنی شدهاند. خبری از هوای صاف، آسمان آبی و درخشش و روزنهای از نور در میان ابرهای تیره دیده نمیشود.
اگر پپ گواردیولا به گفته خودش این روزها خوابوخوراک ندارد، بعد از این شکست، بهطور حتم شانسی ندارد. شبهای طولانی زمستان با چشمانی که به هم نمیآید و افکاری که تمامی ندارد. در میان کابوسهای بیشمار او، مردی تازهوارد و رقیب شهری، بیش از هر کس او را آزار میدهد؛ تازهواردی که خود مشکلات زیادی برای حلوفصل دارد.
طی شش هفته گذشته، روبن آموریم پرتغالی، بهترین مربی نسل خود را تحقیر کرد؛ ابتدا با اسپورتینگ لیسبون در لیگ قهرمانان اروپا و اینک با منچستریونایتدِ معمولی، در یکی از بزرگترین بازیهای فوتبال انگلستان.
نحوه شکست منچسترسیتی در این دربی بهخوبی نزول بیسابقه و اسفناک گواردیولا و قهرمان فعلی، سیتی را در این فصل نشان میدهد؛ پاس اشتباه به عقب و متعاقب آن، خطای اجتنابناپذیر.
در حالی که دو دقیقه از زمان عادی بازی باقی مانده بود، سیتی به لطف ضربه سر یوشکو گواردیول در نیمه اول پیروزی را به هر شکلی در دست داشت. سپس جهنم دهان باز کرد. در دقیقه ۸۸، ماتئوس نونس، هافبک چپ سیتی، دو اشتباه وحشتناک مرتکب شد، راه بازگشت یونایتد را مهیا کرد و دروازههای بهشت را به روی یونایتد گشود.
برونو فرناندز پنالتی را به ثمر رساند تا نتیجه ۱-۱ شود. یونایتد با یک امتیاز خوشحال بود اما در دقیقه ۹۰ فروپاشی سیتی کامل شد. آماد دیالوی جوان و بهترین مرد میدان، توپ ارسالی بهظاهر بیخطر لیساندرو مارتینز را با هوشیاری دنبال کرد، آن را از روی ادرسون رد کرد و توپ را از زاویهای بسته به تور دروازه سیتی چسباند. پایان دراماتیک دنیا را بر سر سیتی و گواردیولا خراب کرد، درحالیکه یونایتد در داخل و خارج از میدان، طوری جشن گرفته بود، انگار قهرمان لیگ شده است.
پایانی شگفتانگیز و بهتآور برای یک بازی وحشتناک کسلکننده بود، بازگشتی به دهه ۱۹۸۰، زمانی که سیتی و یونایتد در حد تیمهای متوسطی بودند. این بازی چشمان را به خواب دعوت میکرد. اولین موقعیت با شوت فودن، بهترین بازیکن فصل پیش، که تا امروز گلی در لیگ به ثمر نرسانده است، در دقیقه ۲۰ بهسوی دروازه یونایتد شلیک شد، و اولین شانس یونایتد در دقیقه ۲۵ نصیب دیالو شد که آن را در موقعیت آفساید هدر داد.
بالاخره سیتی که با وسواس و طمأنینه اما نامطمئن بازی را اداره میکرد، با سانتر دی بروین که با برخورد به دفاع یونایتد منحرف شده بود، با ضربه سر گواردیول به گل دست یافت. تماشای سیتی در این شرایط، در خانهای که خیلیها را بهراحتی به آتش میکشید، هنوز هم حیرتانگیز است.
کایل واکر در تلاش برای اخراج راسموس هویلون، سقوط نمایشی مسخره و خندهآوری در برابر او انجام داد. حتم دارم بازیکن باتجربه و معروفی چون او با تماشای آن شرمسار خواهد شد. این حرکت نشان از عدم اعتمادبهنفس روزافزون سیتی دارد، که به هر حقهای متوسل میشوند. تماشای آن کمی دردناک بهنظر میرسید.
شکست بسیار غمبار برای سیتی به این معنا بود که مردان گواردیولا در ۱۱ بازی تنها یک بار به پیروزی دست یافتهاند، در حالی که یونایتد آموریم از سومین شکست متوالی در لیگ قِسِر در رفت. از سال ۲۰۲۰، این اولین بار بود که همسایهها در منچستر با یکدیگر درگیر شدند بیآنکه هیچیک از این دو تیم در جمع چهار تیم برتر قرار داشته باشند. اما عواقب و نتیجه بازی همچنان بالا بود، هرچند به نظر نمیرسید کسی این امر را به هر دو دسته از بازیکنان تیمهای منچستر گوشزد کرده باشد.
یونایتد آموریم، معجزهآسا، شیطانی و شیرین به پیروزی چنگ زد و سیتی، زخمخورده، تحلیلرفته و سادهلوحانه، فقط باید خودش را برای نتیجه نهایی سرزنش کند. روز فاجعهبار دیگری بود. آنها با دستان خود شکست را با پیروزی تاخت زدند و بهطور غیرمنتظرهای پایان خوشی را برای اولین بازی روبن آموریم در دربی منچستر ساختند.
در روزی که آموریم با حذف مارکوس رشفورد و گارناچو و به خدمت گرفتن آماد دیالو شجاعت تصمیمگیری و رهبری واقعی را برای کشتی طوفانزده بخش قرمزنشین شهر منچستر به رخ کشید، هنوز فاصله زیادی تا ساحل آرام مانده است. اما نام او و آماد دیالو در فولکلور دربی منچستر حک شد، و برای سیتی، این یک تسلیم و فروپاشی دیگر بود.
پس از سه گل فاینورد در ۱۵ دقیقه پایانی در ورزشگاه اتحاد، دو گل یونایتد و گل پیروزیبخش آماد، کوه نمکی بر زخمهای دهانبازکرده سیتی بود.
آماد بازیکن بسیار خوبی است و قطعاً رشد خواهد کرد و بهتر و بهتر خواهد شد؛ دلیلی برای شاد بودن آموریم و یونایتد. مانند ساکا در آرسنال، او مسیری رو به جلو و افق بیانتها و زیبایی را برای یونایتد یخزده ترسیم میکند. آماد دیالو تنها ستاره میدان بیستاره بود. اما درام این نبرد، نه در ظهور ستاره جدید فوتبال، بلکه در عقبگرد و سقوط یک حکومت قدیمی تبلور یافت.
واکنش گواردیولا زمانی که ماتئوس نونس مفلوک و بدبیار پنالتی را به یونایتد تقدیم کرد و برونو فرناندز با زیبایی توپ را به تور کوبید، نشاندهنده ترس او از شکنندگی این تیم بود. با تأسفی عمیق باور نمیکرد سیتی در برابر چشمانش خرد و ریزریز شده باشد. ما نیز همچنان باور نمیکنیم.
در حالی که جشنهای یونایتدیها همچنان در رختکن و راهروهای اتحاد بیداد میکرد، گواردیولا در مقابل رسانهها نشست و اعلام کرد: «من به اندازه کافی خوب نیستم.»
شاید منظوری نداشت، اما به هر حال همین جمله را بر زبان آورد؛ نقلقولی نادرست از ذهنی مغشوش و درهموبرهم بود. در طول سالیان متمادی حضورش در انگلیس او را اینگونه ندیده بودیم.
گواردیولا قرارداد دوساله جدیدی با اتحاد امضا کرده است، اما او وقتی احساس کند وقت رفتن است، خواهد رفت. او این کار را در سال ۲۰۱۴ انجام داد و پس از چهار سال از بارسلونا جدا شد. در آن زمان از نظر فشار روحی ته کشیده بود. اینبار هم اگر احساس کند تصمیم درستی است، همان تصمیم را تکرار خواهد کرد. گواردیولا مردی نیست که منتظر بماند تا از او درخواست شود. البته هنوز در آنجا نیست؛ امروز نه.
به هر شکل، در روزهای پایانی سال ۲۰۲۴، تماشاگران سیتی تمام تلاش خود را برای پپ گواردیولا انجام دادند. قبل از شروع بازی برای او آواز خواندند و بنر بزرگی حاوی نام، چهره و فهرست دستاوردهای او در طبقه پایینی و روبهروی صندلی او در نیمکت آویزان کردند.
این نمایشی از وفاداری و حمایت سازماندهیشدهای بود و از یک عشق عمیق و همچنین یک نیاز عمیق حرف میزد.
اما، مثل همیشه، همه چیز به فوتبال ختم میشود. فوتبال همیشه بهجای سرمربی صحبت میکند. فوتبال همیشه برای تیم حرف میزند.
در این اوضاع، ظاهراً فوتبال حرفی برای گفتن ندارد. بنابراین تنها نتایج میتواند گواردیولا را از خودش و شرمساری ناشی از شکستهای مداوم و غیرمنتظره نجات دهد.
هنگامی که گواردیولا بعد از سوت پایان زمین را ترک میکرد، کت خود را درآورد و آن را روی دست خود انداخت. او شبیه مردی بود که در یک روز بد از سر کار بازگشته است، خسته و فرسوده، نیازمند استراحت و دراز کشیدن به همراه یک فنجان چای.
ولی در دنیای فوتبال وقت زیادی برای استراحت ندارید. فوتبال مستلزم برخاستن و بلند شدن، جلو رفتن و برای روز دیگری جنگیدن است و گواردیولا این کار را امروز و روز بعد و بعد از آن انجام خواهد داد. در ذات اوست، اما تا کی؟ این حداقل سؤالی است که باید پرسید.
شاید بعدها از این بازی بهعنوان نقطه عطف، تحول و دگرگونی عظیمی در دو سوی منچستر یاد شود؛ جایی که بهشت، آغوش و دروازههای خود را برای دوران حکومت روبن آموریم در منچستر یونایتد گشود و جهنم، درهای خود را به روی سیتی پپ گواردیولا باز کرد و با آتشی جانگداز او را در خود بلعید.