متن:
سگها رو دوست دارم محافظن
میدونی که زندگی یه مبارزه است
شغالا رو با شعله ی آتیش دور کن
آرزوهات با طناب دار آویزون شد
بادآوردهها رو باد میبرشون
زنت میگه بهم گفتی کاخ میخرم کو
فضولا تو محل جار میزنن زود
دلتو نرم نکن گاوا شاخ میزنن توش
سرما رو مهار کن
اگه سر رات اسب قرار گرفت روش سوار شو
بزار یاد بگیرن که چطوری باید رام کرد
آشغالا با تکون جارو تو خاک اندازن
مثل خودنویسا جوهر پس نده
سعی کن سرافراز باشی تو هر محکمه
چون شیار قلب میکنه مردو زشت
تو دل مرده های زیادی بود سنگ چرک
اما ما همونجوری دفنشون کردیم
واسه توی که همینجوری دنبال یه چمدون گنجی
به دست ما میشی یه فرد دوراندیش
بیخیاله پارگی تو یه جعبه سوزن نیست
رو مغزیم، شهر نشینای شرقیم
و میجنگیم با سربه زیر های وحشی
اون دنیا میریم به دیار تختی
چرا فقط دنبال کلیدهای زردیم
واسه طی کردن هفت خوان رستم
من جلو رفتم و همه ی ببرا رو کشتم
خدا تو بیابون گفت نباید دریا رو گم کرد
یه قطره جوهر هم اندازه جرم هم اندازهای صلح هست
پس پرندههای غرزن چرا نگن قارقار پشت برجم
مقصر نیستن صبحه گشنهان
اما یا کریما لبه پنچره ی من میشینن
چون من از این تو دنیای بیرون و سبز میبینم
تو قصرم با سربازام رفیقم سواری یه اسب سفیدم
اما دنبال سفید نه
همه چی سر جاشه با ایدههای جدید مثل ونین
نسیم ما تو ایتالیا هم وزید
تاج ملکه انگلیس هم میخوام تا قیمت چاقاله بادوم شه سیری ۶۰۰ ریال
میبینی دیدنیام اونقدررا دیدنی نیست
کاش یه بارم جای ما تو سرما میجنگیدی
میفهمیدی مرد، میفهمیدی