طرفداری | کشور ما سرشار از استعدادهای ناب بالقوه در عرصه های مختلف بوده و هست، سرمایه گران بهایی که همین کشورهای اطرافمان در حسرت نداشتن یا آرزوی داشتنش می سوزند و می سازند.
ورزش یکی از همین عرصه ها است که اگر مدیریت و تصمیم گیری در کشور ما و به خصوص ورزش، ساز و کاری درست داشت چه سرمایه هایی که بارور می شد و چه سودهایی معنوی و مادی که نصیب ورزشمان می شدند. اما افسوس که از این کمبود، چه استعدادهایی که فرصت رشد نیافتند و یا هدر رفتند، به رغم اینکه عملا تجربه کرده ایم که توجه و سرمایه گذاری در این مقوله، چه توفیقات و نشاط اجتماعی ای را برایمان به ارمغان آورده است؛ فقط در یک نمونه بارز آن کافی است که مروری بر وضعیت و جایگاه قاره ای و جهانی والیبال کشورمان قبل و پس از آن سرمایه گذاری و برنامه ریزی اصولی فدراسیون در دهه ۸۰ کنیم.
این ظرفیت در فوتبال به دلیل توجه و اشتیاق بیشتر جامعه هدف و افزایش اقبال عمومی خانواده ها به فوتبالیست شدن فرزندان و بهره وری از عواید آن، به مراتب بیشتر است، اما فقدان توجه شایسته، نگاه درست، برنامه ریزی صحیح و متاسفانه وجود نگاه های کاسبکارانه، آن رشد و پیشرفت جهانی در والیبال را از فوتبالمان دریغ کرده است!
آکادمی های ۲ باشگاه پرطرفدار استقلال و پرسپولیس که از حیث اقبال عمومی و پتانسیل، ظرفیت شگرف و منحصر به فردی دارند و می توانند و باید پیشتاز این مقوله باشند، متاسفانه در آخر صف جا دارند!
حال آنکه اگر تفکر و نگاهی درست بر مجموعه مدیریتی این ۲ باشگاه پرطرفدار احاطه داشت، این پتانسیل را که در واقع گنجی گرانبهاست مورد توجه و اهمیتی چندین برابر قرار می داد و برای بهره وری از این ظرفیت منحصر به فرد، برنامه ها و نقشه ها در سر می پروراند، اما افسوس که نزد مدیران این ۲ باشگاه، توجه به آکادمی و ظرفیت آن بیشتر به "کسب درآمد فی الحال" منحصر می شود نه آینده نگری، آینده سازی و کسب درآمد پایدار!!
متاسفانه حتی هر از چند گاهی، از آکادمی این ۲ باشگاه اخبار ناخوشایندی نیز به گوش می رسد که تاسف ها را چند برابر می کند؛ حال آنکه این گنج مغفول باید به درستی قدر دانسته شود، از تهدیدات حفاظت شود و برای بهره بردن از آن اهتمام جدی مبذول شود. در حالیکه مدیران این ۲ باشگاه داعیه حرفه ای گری! دارند و در سخنان و توجیهات و اعتراضات خویش، متمسک به مثال زدن از فوتبال روز دنیا می شوند، به این مقوله مهم و مورد توجه در فوتبال دنیا بی توجه اند!
کاش این مدیران قدری در توفیقات باشگاهی چون بارسلونا و نقش لاماسیا در آن مطالعه می کردند یا نگاهی به باشگاه سپاهان و منافعی که از توجه به آکادمی خویش برده ومی برد، می انداختند.
مخلص کلام اینکه آکادمی های فوتبال به ویژه در این ۲ باشگاه پرطرفدار، گنج هایی مغفول و متاسفانه در معرض تهدیدند، مواهبی هستند که توجه اصولی بدانها، سرمایه گذاری مادی و معنوی است نه هزینه سازی و البته به شرطها و شروط ها.