به نام خدا
قبل از شروع چند نکته رو راجب لیست توضیح میدم :
۱ - رتبه بندی بر اساس فیلم های برتر - کار با کارگردان های بزرگ + نقش های برتر و در آخر جوایز
نکته مهم دیگر لیست اینه که فروش گیشه تاثیری تو نمره دهی نداره
رابرت دنیرو
رابرت دنیرو در 17 آگوست 1943 در شهر نیویورک متولد شد. پدر و مادر دنیرو هر دو هنرمند بودند و تربیت او در یک محیط هنری بر آینده شغلی او تأثیر گذاشت. او بازیگری را در کنسرواتوار استلا آدلر و استودیوی بازیگران لی استراسبرگ آموخت و خود را در تکنیک بازیگری متد غرق کرد. نقش موفقیت آمیز دنیرو در سال 1973 با بازی او در *خیابان های پست* به کارگردانی مارتین اسکورسیزی رقم خورد. این آغاز یک همکاری طولانی و پربار با اسکورسیزی بود که در نتیجه فیلمهای افسانهای مانند راننده تاکسی گاو خشمگین و رفقای خوب ساخته شد. تعهد دنیرو به هنرش در دگرگونیهای فیزیکی او برای نقشها، مانند افزایش وزن برای گاو خشمگین و یادگیری نواختن ساکسیفون برای نیویورک، نیویورک مشهود است. فراتر از بازیگری، دنیرو جشنواره فیلم ترایبکا را تأسیس کرد، منهتن پایینی را پس از 11 سپتامبر احیا کرد و نسل جدیدی از فیلمسازان را پرورش داد. میراث او با طیف گسترده ای از نقش ها مشخص شده است، از درام های شدید گرفته تا کمدی های سبک، که موقعیت او را به عنوان یکی از بزرگترین بازیگران نسل خود تثبیت می کند.
مارلون براندو
مارلون براندو در 3 آوریل 1924 در اوماها، نبراسکا به دنیا آمد. زندگی اولیه براندو پر فراز و نشیب بود که مشخصه آن رابطه تیره با والدینش بود. او به نیویورک نقل مکان کرد تا زیر نظر استلا آدلر تحصیل کند که او را با بازیگری متد آشنا کرد. اولین حضور براندو در برادوی در «اتومبی به نام هوس» (1947) او را به شهرت رساند. اقتباس سینمایی او از این نقش در سال 1951 موقعیت او را به عنوان یک بازیگر برجسته تثبیت کرد. براندو اولین اسکار خود را برای *در ساحل* (1954) دریافت کرد و عمق احساسی و قدرت خام خود را به نمایش گذاشت. حرفه او با تحسین منتقدان و جنجال مشخص شد. بازی براندو در پدرخوانده (1972) زندگی حرفه ای او را احیا کرد و اسکار دیگری را برای او به ارمغان آورد، که معروف است در اعتراض به تصویری که هالیوود از بومیان آمریکا نشان می دهد آن را رد کرد. فراتر از بازیگری، براندو یک مدافع پرشور حقوق مدنی بود و اغلب از پلتفرم خود برای صحبت در مورد مسائل اجتماعی استفاده می کرد. سال های آخر او با چالش های شخصی خدشه دار شد، اما میراث او به عنوان یک بازیگر انقلابی لکه دار باقی مانده است.
چارلی چاپلین
چارلی چاپلین در 16 آوریل 1889 در لندن، انگلستان به دنیا آمد. چاپلین دوران کودکی سختی را با دورههایی از فقر شدید و حضور در خانههای کار روبهرو کرد. او اجرا را از سنین پایین شروع کرد و قبل از ورود به پیست وودویل به گروهی از رقصندگان کودک پیوست. حرفه سینمای چاپلین در سال 1914 با استودیو کیستون آغاز شد، جایی که او شخصیت نمادین خود، *The Tramp* را توسعه داد. فیلمهای او مانند *کودک*، *عجله طلا* و *چراغهای شهر* ترکیبی از کمدی بینظیر با تفسیر اجتماعی تند و زننده بود. چاپلین فقط یک بازیگر نبود. او همچنین یک کارگردان، نویسنده و آهنگساز بود و همه جنبه های فیلم هایش را کنترل می کرد. کار او در *دیکتاتور بزرگ* (1940) یک بیانیه سیاسی جسورانه علیه فاشیسم بود. چاپلین علیرغم موفقیتش، در دوران مک کارتی با اتهامات همدردی کمونیست ها روبرو شد که منجر به تبعید او از ایالات متحده شد. او در سوئیس اقامت گزید و تا زمان مرگش به ساختن فیلم ادامه داد. تأثیر چاپلین بر کمدی و سینما بیاندازه است و او همچنان چهرهای محبوب در تاریخ سینماست.
اینگرید برگمن
اینگرید برگمن در 29 اوت 1915 در استکهلم سوئد به دنیا آمد. برگمن پس از از دست دادن هر دو والدین در جوانی، آرامش خود را در بازیگری یافت. او قبل از اینکه توسط تهیه کننده هالیوود دیوید او. سلزنیک کشف شود، کار خود را در سینمای سوئد آغاز کرد. بازی برگمن در *کازابلانکا* (1942) او را به یک ستاره بین المللی تبدیل کرد. او به خاطر زیبایی طبیعی و عمق عاطفی اش شناخته شده بود و در طول دوران حرفه ای خود سه جایزه اسکار به دست آورد. زندگی شخصی برگمن به اندازه نقش های سینمایی او دراماتیک بود.رابطه او با کارگردان ایتالیایی روبرتو روسلینی در دهه 1950 آمریکا رسوایی ایجاد کرد، اما او با *آناستازیا* (1956) بازگشت موفقی داشت. برگمن در چندین صنعت فیلم، از جمله تولیدات هالیوود، اروپایی و تلویزیونی کار کرد. او چندین زبان را روان صحبت می کرد و به او اجازه می داد طیف متنوعی از نقش ها را ایفا کند. میراث برگمن با تطبیق پذیری و تأثیر پایدار او بر بازیگران زن در سراسر جهان مشخص شده است.
جک نیکلسون
جک نیکلسون در 22 آوریل 1937 در شهر نپتون، نیوجرسی به دنیا آمد. نیکلسون در سن 37 سالگی متوجه شد که "خواهر" او در واقع مادرش است، مکاشفه ای که شخصیت پیچیده او را شکل داد. او در اواخر دهه 1950 به هالیوود نقل مکان کرد و کار خود را با فیلمهای کمهزینه آغاز کرد. موفقیت نیکلسون با *Easy Rider* (1969) حاصل شد که روحیه سرکش و کاریزمای او را به نمایش گذاشت. او اولین جایزه اسکار خود را برای *One Flew Over the Cuckoo's Nest* (1975) برد، نقشی که مظهر توانایی او در به تصویر کشیدن شخصیت های پیچیده و مشکل بود. بازی نیکلسون در نقش جک تورنس در *درخشش* (1980) نمادین شد و نوبت او در نقش جوکر در *بتمن* (1989) او را به نسل جدیدی از طرفداران معرفی کرد. نیکلسون گذشته از آثار سینمایی خود، به خاطر عشق پرشور خود به هنر، با مجموعه شخصی قابل توجهی از آثار معاصر، شهرت دارد. میراث او در هالیوود با حرفه ای پر از نقش های به یاد ماندنی و التقاطی که ژانرها را در بر می گیرد مشخص می شود.
دنیل دی لوئیس
دانیل دی لوئیس در 29 آوریل 1957 در لندن، انگلستان به دنیا آمد. او به دلیل روش شدید بازیگری و تعهد عمیق خود به نقش هایش مشهور است. دی لوئیس در مدرسه تئاتر بریستول اولد ویک آموزش دید و کار خود را روی صحنه آغاز کرد. نقش برجسته او با *شستشوی زیبای من* (1985) بود که پس از آن بازی برنده اسکار او در *پای چپ من* (1989) انجام شد. دی لوئیس که به غوطه ور شدن کامل در شخصیت هایش معروف بود، در طول فیلمبرداری *The Last of the Mohicans* و *There Will Be Blood* در شخصیت باقی ماند. او در مورد نقش هایش گزینشی است و اغلب بین فیلم ها استراحت های طولانی می کند. دی لوئیس سومین جایزه اسکار خود را برای ایفای نقش آبراهام لینکلن در فیلم *لینکلن* (2012) دریافت کرد و او را به تنها بازیگری تبدیل کرد که سه جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد را دریافت کرد. بازنشستگی او از بازیگری در سال 2017 خلأ قابل توجهی را در صنعت ایجاد کرد، اما میراث او به عنوان یکی از بزرگترین بازیگران نسل خود به طور محکم تثبیت شده است.
کیت بلانشت
کیت بلانشت در 14 می 1969 در ملبورن استرالیا به دنیا آمد. او در موسسه ملی هنرهای دراماتیک در سیدنی تحصیل کرد و کار خود را در صحنه استرالیا آغاز کرد. بازی بلانشت از ملکه الیزابت اول در *الیزابت* (1998) تحسین بین المللی و اولین نامزدی اسکار را برای او به همراه داشت. او اولین اسکار خود را برای نقش مکمل در نقش کاترین هپبورن در فیلم *هوانورد* (2004) و دومین اسکار خود را برای * یاس آبی* (2013) دریافت کرد. بلانشت بهخاطر تطبیقپذیریاش، با بازی در طیف گستردهای از شخصیتها از گالادریل سلطنتی در سری *ارباب حلقهها* گرفته تا هلا شرور در *Thor: Ragnarok* شناخته میشود. او در کنار حرفهی سینماییاش، یکی از چهرههای برجسته در تئاتر بوده و به همراه همسرش اندرو آپتون، کمپانی تئاتر سیدنی را کارگردانی کرده است. کمکهای بلانشت به صحنه و پرده، او را به عنوان یکی از با استعدادترین و معتبرترین بازیگران زن نسلش تثبیت کرده است.
مریل استریپ
مریل استریپ در 22 ژوئن 1949 در سامیت، نیوجرسی به دنیا آمد. او به کالج واسار و مدرسه نمایش ییل رفت و در آنجا مهارت های بازیگری خود را تقویت کرد. موفقیت استریپ با *شکارچی گوزن* (1978) به دست آمد و اولین نامزدی اسکار خود را به دست آورد. او اولین جایزه اسکار خود را برای فیلم *Kramer vs. استریپ به دلیل توانایی اش در تسلط بر لهجه های مختلف و تجسم طیف متنوعی از شخصیت ها شناخته شده است.نقش های برجسته او شامل *انتخاب سوفی* (1982)، *بانوی آهنین* (2011) و *شیطان پرادا می پوشد* (2006) است. فراتر از مهارت بازیگری، استریپ از مدافعان حقوق زنان و عدالت اجتماعی است و از پلتفرم خود برای پرداختن به مسائل مهم استفاده می کند. توانایی او در به چالش کشیدن مداوم خود با نقشهای جدید و سخت، او را برای دههها در خط مقدم صنعت سینما نگه داشته است.
آل پاچینو
آل پاچینو در 25 آوریل 1940 در شهر نیویورک متولد شد. او کار خود را روی صحنه شروع کرد و زیر نظر لی استراسبرگ در استودیو بازیگران تحصیل کرد. نقش مهم پاچینو با *پدرخوانده* (1972) اتفاق افتاد، جایی که بازی او در نقش مایکل کورلئونه باعث شهرت بین المللی او شد. او این کار را با اجرای قدرتمند در *سرپیکو* (1973)، *بعد از ظهر روز سگ* (1975) و *صورت زخمی* (1983) دنبال کرد. سبک بازیگری شدید و پرشور پاچینو او را در هر نقشی که ایفا می کند برجسته کرده است. او اولین جایزه اسکار خود را برای *بوی زن* (1992) به دست آورد و همچنان به ارائه بازی های جذاب در فیلم و تلویزیون ادامه می دهد. فداکاری پاچینو به هنر خود به کار او در تئاتر نیز تسری پیدا می کند، جایی که او هم بازیگری و هم کارگردانی کرده است. تأثیر او بر دنیای بازیگری عمیق است و مجموعه کارهای او گواهی بر استعداد خارق العاده اوست.
۱۰- جیمز استوارت،
متولد 20 مه 1908، در ایندیانا، پنسیلوانیا، بازیگر برجسته آمریکایی بود که در دوران طلایی هالیوود و در طول دوران طولانی و درخشان حرفهاش، محبوبیت و تحسین منتقدان را به دست آورد. استوارت در خانوادهای اصالتاً اسکاتلندی-ایرلندی متولد شد، و پدربزرگش، الکساندر استوارت، ژنرال ارتش اتحادیه در طول جنگ داخلی آمریکا بود.
استوارت در دوران کودکی به بازیگری علاقه داشت و در نمایشهای مدرسه شرکت میکرد. او در سال 1932 از دانشگاه پرینستون فارغالتحصیل شد و پس از آن به نیویورک رفت تا حرفه بازیگری را دنبال کند. در ابتدا، استوارت در تئاتر و رادیو کار میکرد و در چندین نمایشنامه برادوی ظاهر شد.
ورود استوارت به دنیای سینما در سال 1935 با فیلم "The Murder Man" آغاز شد. او به سرعت به عنوان یک بازیگر محبوب در ژانرهای مختلف، از جمله کمدی، وسترن، و درام، شناخته شد. یکی از اولین نقشهای مهم او در فیلم "داستان فیلادلفیا" (1940) بود، در کنار کاترین هپبورن و کری گرانت.
در طول دهه 1940، استوارت در تعدادی از فیلمهای کلاسیک ظاهر شد، از جمله "شمال به آلاسکا" (1942)، "مرد لاغر" (1944)، و "روح سنت لوئیس" (1942). او همچنین در فیلم "It's a Wonderful Life" (1946) در نقش جرج بیلی، نقش آفرینی کرد، که به یکی از نقشهای نمادین او تبدیل شد.
در دهه 1950، استوارت با آلفرد هیچکاک، کارگردان مشهور، همکاری کرد و در فیلمهای "طوفان در کوهستان" (1951) و "پنجره عقبی" (1954) نقشآفرینی کرد. او همچنین در فیلم "مرد که لیبرتی والانس را کشت" (1962) در کنار جان وین بازی کرد، که برای آن نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.
استوارت در طول دوران حرفهای خود، برای بازی در نقشهای متنوع و شخصیتهای پیچیده شهرت داشت. او در فیلمهای وسترن، از جمله "چگونه غرب تسخیر شد" (1962) و "هاروی" (1950)، و همچنین در فیلمهای کمدی مانند "مرد که به شام آمد" (1942) و "طناب" (1948) ظاهر شد.
در سال 1985، استوارت به دلیل مجموعهای از نقشهای برجسته، از جمله در فیلم "ساحلها" (1985)، جایزه اسکار افتخاری را دریافت کرد. او همچنین در سال 1995 جایزه گلدن گلوب سسیل بی. دمیل را برای دستاوردهای یک عمر دریافت کرد.
جیمز استوارت در 2 ژوئیه 1997 در سن 89 سالگی درگذشت، اما میراث او در دنیای سینما همچنان پابرجاست. او به عنوان یکی از بزرگترین بازیگران تاریخ سینما مورد احترام قرار میگیرد و نقشهای او همچنان الهامبخش بازیگران و طرفداران سینما در سراسر جهان است.
۱۰ نقش آفرینی برتر
در اینجا لیستی از 10 نقش برتر برای هر یک از بازیگرانی رو برسی میکنیم
رابرت دنیرو:
1. تراویس بیکل در راننده تاکسی
2. ویتو کورلئونه در پدرخوانده قسمت دوم
3. جیک لاموتا در گاو خشمگین
4. رشته فرنگی در روزی روزگاری در آمریکا
5. روپرت پاپکین در *پادشاه کمدی
6. سم "آس" روتشتاین در کازینو
7. جیمی کانوی در رفقای خوب
8. مکس کدی در کیپ ترس
9. نیل مک کاولی در Heat
اخرین نگاه دنیرو به نامزدش تو این فیلم و وقتی یادمون میاد سر میز چی به آل پاچینو گفته بود تبدیل میشه به یکی از دردناک ترین سکانس های تاریخ سینما
10. فرانک آبگنال پدر در اگر می توانی مرا بگیر
مارلون براندو:
1. تری مالوی در On the Waterfront
2. دون ویتو کورلئونه در پدرخوانده
3. استنلی کوالسکی در تراموبی به نام هوس
4. سرهنگ والتر ای. کورتز در اکنون آخرالزمان
5. پل در آخرین تانگو در پاریس
شاید تلخ ترین فیلم براندو اگر حال روحی خوبی ندارین سمت این فیلم نرین
6. فلچر کریستین در شورش بر روی جایزه
7. جور ال در سوپرمن
8. امیلیانو زاپاتا در ویوا زاپاتا!
9. Sky Masterson در Guys and Dolls[
10. آدم در آدم در شش صبح
چارلی چاپلین:
۷ تا از بازی های چاپلین حداقل لایق یه اسکارن
1. ولگرد در زمان مدرن
2. ولگرد کوچک در کودک
3. مهاجر در مهاجر
4. آدنوئید هاینکل در دیکتاتور بزرگ
5. آرایشگر در آرایشگاه
6. زائر در زائر
7. The Gold Rush Prospector درThe Gold Rush 1]
8. بازیگر سیرک در سیرک
9. ماجراجو در ماجراجو
10. پروفسور در زندگی یک سگ
اینگرید برگمن:
1. ایلسا لوند در کازابلانکا
2. آلیشیا هوبرمن در بدنام
کلاس بازیگری برای دخترا
3. آنا در آناستازیا
4. پائولا آلکوئیست در
5. مری دورست در خانه ارواح
6. سالی بولز در کاباره
7. گرتا اولسون در قتل در قطار سریع السیر شرق
8. ژان در ژان آو آرک
9. گلدیس آیلوارد در مسافرخانه شادی ششم
10. گلدا مایر در زنی به نام گلدا
جک نیکلسون:
1. جک تورنس در درخشش
2. رندل مک مورفی در One Flew Over the Cuckoo's Nes*
3. جوکر در بتمن
4. جورج هانسون در ایزی راید
5. فرانک کاستلو در رفتگان
خود شیاطن اگر بازیگر میشد نمیتونست این نقش،رو اینجوری بازی کنه
6. جک نیکلسون در چند مرد خوب
7. گرت بریدلاو در شرایط دلبستگی
8. وارن اشمیت در درباره اشمیت
9. ملوین اودال در به همان اندازه که می شود
10. جیمی هوفا در هوفا
دنیل دی لوئیس:
1. دانیل پلین ویو در خون خواهد بود
سکانس اعتراف تو کلیسا جز برترین سکانس های تاریخ سینماست از دکوپاز عالی پل اندرسون تا بازی دی لوئیس
2. برش بیل «قصاب» در باندهای نیویورک
3. کریستی براون در پای چپ من
4. آبراهام لینکلن در لینکلن
5. رینولدز وودکاکد Phantom Threa
کلاس بازیگری اگر رایگان بود:
6. Hawkeye در آخرین موهیکان
7. جری کانلون در به نام پدر
8. Cecil Vyse در اتاقی با نمایه
9. نیولند آرچر در عصر معصومیت
10. تی.ای. لورنس در لارنس عربستان
کیت بلانشت:
1. لیدیا تار در تار
بهترین بازی قرن ۲۱ در بین بازیگران زن
2. ملکه الیزابت اول در *الیزابت* [1]
3. کارول ایرد در *کارول* [1]
4. Jasmine French در *Blue Jasmine* [1]
5. هلا در *ثور: راگناروک* [1]
6. گالادریل در سه گانه *ارباب حلقه ها
7. لیدی ترمین در *سیندرلا
8. فیلیس شلافلی در *Mrs. آمریکا
9. کلر در *قهوه و سیگا
10. کاترین هپبورن در هوانورد
مریل استریپ:
1. سوفی زاویستوفسکی در انتخاب سوفی
2. میراندا پریستلی در شیطان پرادا می پوشد
3. کارن بلیکسن در خارج از آفریقا
4. مارگارت تاچر در بانوی آهنین
5. دونا شریدان در *Mamma Mia!
6. کی گراهام در پست
7.فلورانس فاستر جنکینز در فلورانس فاستر جنکینز
8. جوآنا کرامر در کرامر در مقابل کرامر
9. لیندی چمبرلین در گریه در تاریکی
10. سوزان ویل در او شیطان
آل پاچینو:
1. مایکل کورلئونه در سه گانه پدرخوانده
2. تونی مونتانا در صورت زخمی
3. فرانک اسلید در بوی خوش زن
4. کارلیتو بریگانته در راه کارلیتو
5. Sonny Wortzik در Dog Day Afternoon
6. بنجامین روجیرو در دانی براسکو
7. جان میلتون در وکیل مدافع شیطان
8. لفتی روجیرو در ایرلندی
9. روی کوهن در *فرشتگان در آمریکا
10. شایلاک در تاجر ونیز
10 فیلم برتر به همراه توضیحات
10 فیلم برتر رابرت دنیرو:
1. **راننده تاکسی** (1976): به کارگردانی مارتین اسکورسیزی، دنیرو نقش تراویس بیکل، کهنه سرباز مشکل دار جنگ ویتنام را بازی می کند که در شهر نیویورک راننده تاکسی می شود. این فیلم به بررسی مضامین انزوا، خشونت و زوال شهری می پردازد و به خاطر نمادین «تو با من صحبت می کنی؟» شهرت دارد. صحنه
2. **گاو خشمگین** (1980): نقش دنیرو از جیک لاموتا بوکسور متوسط وزن در این فیلم مارتین اسکورسیزی یکی از بهترین بازی های او محسوب می شود. او دستخوش دگرگونی فیزیکی قابل توجهی شد و وزن خود را افزایش داد تا بوکسور سالخورده را به تصویر بکشد. این فیلم به ماهیت خود ویرانگر و روابط ناپایدار لاموتا می پردازد.
3. **The Godfather Part II** (1974): دنیرو در این دنباله بر «پدرخوانده» نقش ویتو کورلئونه جوان را بازی می کند. بازی او جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را برای او به ارمغان آورد. این فیلم ظهور خانواده کورلئونه و زیر شکم تاریک رویای آمریکایی را بررسی می کند.
4. **رفقای خوب** (1990): این فیلم جنایی به کارگردانی مارتین اسکورسیزی، دنیرو در نقش جیمز "جیمی" کانوی، یک اوباش بر اساس گانگستر واقعی جیمی برک، حضور دارد. این فیلم به دلیل تدوین و روایت سریع خود که ظهور و سقوط گروهی از همراهان اوباش را به نمایش می گذارد، شناخته شده است.
5. **خیابان های پست ** (1973): همکاری اولیه دنیرو با اسکورسیزی، جایی که او در نقش "جانی بوی" یک جنایتکار کوچک در ایتالیای کوچک نیویورک بازی می کند. این فیلم به بررسی مضامین گناه کاتولیک، دوستی و دنیای جنایتکار می پردازد.
6. **The Deer Hunter** (1978): دنیرو در این درام حماسی در نقش مایکل ورونسکی بازی میکند که درباره گروهی از دوستان است که زندگیشان تحت تأثیر جنگ ویتنام قرار گرفته است. این فیلم به دلیل نمایش شدید جنگ و تأثیر روانی بر شخصیت ها شناخته شده است.
7. **روزی روزگاری در آمریکا** (1984): دنیرو در این درام جنایی حماسی ساخته سرجیو لئونه نقش دیوید "نودلز" آرونسون را بازی می کند. این فیلم دهها سال را در بر میگیرد و زندگی گانگسترهای یهودی در شهر نیویورک در دهههای 1920 و 1930 را به تصویر میکشد.
8. **کیپ ترس** (1991): بازسازی فیلم سال 1962، دنیرو مکس کادی را به تصویر می کشد، یک محکوم سابق که به دنبال انتقام از وکیلی است که معتقد است مسئول زندانی شدنش است. بازی شدید او در نقش کیدی تهدیدآمیز از نکات برجسته فیلم است.
9. **Heat** (1995): دنیرو در این درام جنایی به کارگردانی مایکل مان در نقش نیل مک کاولی، یک دزد حرفه ای بازی می کند. این فیلم به خاطر رویارویی نمادینش بین مک کولی و ستوان وینسنت هانا (آل پاچینو) شناخته می شود.
10. **پادشاه کمدی** (1982): دنیرو نقش روپرت پاپکین، کمدین مشتاقی را بازی می کند که از مجری معروف برنامه های تاک شو تعقیب می کند. این فیلم یک کمدی سیاه است که مضامین وسواس افراد مشهور و خطوط مبهم بین واقعیت و خیال را بررسی می کند.
10 فیلم برتر مارلون براندو:
1. ** تراموا به نام هوس** (1951): بازی براندو در نقش استنلی کوالسکی در این اقتباس از نمایشنامه تنسی ویلیامز نمادین است. او انرژی خام و حیوانی را به نقش آورد و اولین نامزدی اسکار را برای او به ارمغان آورد.
2. **در ساحل** (1954): براندو در نقش تری مالوی، بوکسوری سابق که تبدیل به درازکشور شده بود، بازی می کند که در یک سندیکای جنایی در اسکله نیویورک درگیر می شود. بازی او جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد را برای او به ارمغان آورد.
3. **پدرخوانده** (1972): نقش براندو از دون ویتو کورلئونه در درام جنایی حماسی فرانسیس فورد کاپولا افسانه ای است. او دومین جایزه اسکار خود را برای این نقش دریافت کرد اما به دلیل رفتار صنعت فیلم با بومیان آمریکا از آن سرباز زد.
4. **آخرین تانگو در پاریس** (1972): به کارگردانی برناردو برتولوچی، براندو در نقش پل، یک آمریکایی غمگین در پاریس که رابطه جنسی ناشناس با یک زن جوان را آغاز می کند، بازی می کند. این فیلم به خاطر مضامین جنجالی و محتوای صریحش شناخته شده است.
5. **Apocalypse Now** (1979): براندو نقش سرهنگ والتر ای.کورتز در این حماسه جنگ ویتنام اثر فرانسیس فورد کاپولا. شخصیت او شخصیتی پیچیده و معمایی است و بازی براندو اغلب به عنوان یکی از نکات برجسته فیلم ذکر می شود.
6. **ویوا زاپاتا!** (1952): براندو نقش امیلیانو زاپاتا انقلابی مکزیکی را در این فیلم به کارگردانی الیا کازان به تصویر می کشد. این فیلم مبارزه زاپاتا برای عدالت و چالش های رهبری را بررسی می کند.
7. **وحشی** (1953): براندو در این فیلم که به بررسی شورش جوانان و هنجارهای اجتماعی می پردازد، نقش جانی استرابلر، رهبر یک باند موتورسواری را بازی می کند.
8. **شیرهای جوان** (1958): براندو در این اقتباس از رمان ایروین شاو در نقش کریستین دیستل، سرباز آلمانی در طول جنگ جهانی دوم بازی می کند.
9. **فرمول** (1980): براندو نقش شیمیدانی را بازی می کند که فرمولی برای سوخت با کارایی بالا کشف می کند که منجر به یک توطئه خطرناک می شود.
10. **The Missouri Breaks** (1976): براندو و جک نیکلسون در این وسترن بازی می کنند، جایی که بازی عجیب و غریب براندو به عنوان یک قاتل اجیر شده خاطره انگیز است.
10 فیلم برتر چارلی چاپلین:
1. بچه (1921): اولین فیلم بلند چاپلین به عنوان کارگردان، نویسنده و ستاره، داستان ولگردی را روایت می کند که پسر جوانی را به فرزندی قبول می کند و بزرگ می کند. این فیلم شخصیت نمادین ولگرد چاپلین را محکم کرد.
2. City Lights** (1931): یک کمدی رمانتیک صامت که در آن ولگرد چاپلین عاشق یک دختر گل نابینا می شود. صحنه پایانی یکی از احساسی ترین و نمادین ترین لحظات سینما محسوب می شود.
3. زمان مدرن (1936): شخصیت نمادین ولگرد چاپلین در این کمدی به مبارزات صنعتی شدن و دنیای مدرن می پردازد. این شامل صحنه معروف چاپلین در حال کار بر روی یک خط مونتاژ است.
4. **The Gold Rush** (1925): ولگرد چاپلین در جستجوی طلا به کلوندایک می رود و عشق می یابد. این فیلم شامل صحنه نمادین "رقص شامی" است.
5. سیرک (1928): ولگرد چاپلین به یک شخصیت کمدی در سیرک تبدیل می شود. این فیلم دارای کمدی فیزیکی و طنز بینظیر اوست.
6. دیکتاتور بزرگ (1940): اولین فیلم ناطق واقعی چاپلین، او در این کمدی طنز در نقش یک آرایشگر یهودی و نقش هجوی دیکتاتوری آدولف هیتلر بازی می کند. این فیلم بیانیه ای جسورانه علیه فاشیسم است.
7. مهاجر (1917): ولگرد چاپلین به آمریکا می رسد و به عنوان یک مهاجر با چالش های مختلفی روبرو می شود. این فیلم کوتاه تفسیری تکان دهنده بر تجربه مهاجران است.
8. **Shoulder Arms** (1918): ولگرد چاپلین در این کمدی رویای سرباز شدن در جنگ جهانی اول را در سر می پروراند که شامل صحنه معروفی از مبارزه او در سنگر می شود.
9. کلاس بیکار (1921): ولگرد چاپلین با یک مرد ثروتمند اشتباه گرفته می شود که منجر به موقعیت های کمدی می شود. این فیلم طبقه بالا و نابرابری اجتماعی را به هجو میکشد.
10. یک زن پاریسی (1923): اولین فیلم دراماتیک چاپلین به عنوان کارگردان، داستان عاشقانه یک زن جوان در پاریس و مبارزه او بین عشق و ثروت را روایت می کند.
10 فیلم برتر اینگرید برگمن:
1. کازابلانکا (1942): این درام رمانتیک کلاسیک که در طول جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد، برگمان را در نقش ایلسا لوند نشان میدهد که بین عشقش به ریک (همفری بوگارت) و کار مقاومتش سرگردان است. این فیلم شامل جمله نمادین "اینجا به تو نگاه می کنم، بچه."
2. بدنام (1946): به کارگردانی آلفرد هیچکاک، برگمن نقش جاسوسی را بازی می کند که هنگام نفوذ به یک سازمان نازی در برزیل، عاشق یک مامور آمریکایی (کری گرانت) می شود.
3. *Gaslight* (1944): برگمن اولین جایزه اسکار خود را برای بازی در نقش زنی که توسط شوهرش (چارلز بویر) دستکاری شده بود در این تریلر پر تعلیق دریافت کرد.
4. زنگ برای چه کسی به صدا در می آید (1943): بر اساس رمانی از ارنست همینگوی، برگمن نقش یک مبارز مقاومت اسپانیایی در طول جنگ داخلی اسپانیا را بازی می کند که عاشق یک آمریکایی (گری کوپر) می شود.
5. آناستازیا* (1956): برگمان دومین جایزه اسکار خود را برای بازی در نقش زنی که ممکن است دختر بازمانده آخرین تزار روسیه باشد، برد.
6.قتل در قطار سریع السیر شرق (1974): برگمن در این اقتباس پر ستاره از رمان آگاتا کریستی نقش یک مبلغ سوئدی را بازی می کند و سومین جایزه اسکار خود را به دست آورد.
7. *Spellbound** (1945): به کارگردانی آلفرد هیچکاک، برگمن نقش روانپزشکی را بازی می کند که عاشق مردی مرموز (گریگوری پک) می شود که از فراموشی رنج می برد.
8. *زنگ های مریم مقدس* (1945): برگمن در نقش راهبه ای نقش آفرینی می کند که با یک کشیش (بینگ کرازبی) کار می کند تا مدرسه ای را از مشکلات مالی نجات دهد.
9. بی احتیاطی (1958): یک کمدی رمانتیک که در آن برگمن نقش یک هنرپیشه معروف را بازی می کند که در رابطه ای پیچیده عاشق یک دیپلمات (کری گرانت) می شود.
10. سونات پاییزی (1978): به کارگردانی اینگمار برگمان، او نقش یک پیانیست معروف را بازی می کند که با دخترش (لیو اولمان) در مورد رابطه آشفته آنها روبرو می شود.
10 فیلم برتر جک نیکلسون:
1. One Flew Over the Cuckoo's Nest* (1975): یک درام قدرتمند در یک موسسه روانی، جایی که جک نیکلسون نقش رندل مک مورفی یاغی را بازی می کند که با پرستار مستبد رچد (لویز فلچر) درگیر می شود. این فیلم مضامین آزادی فردی و اثرات غیرانسانی نهادینه سازی را بررسی می کند.
2. درخشش (1980): این شاهکار ترسناک به کارگردانی استنلی کوبریک، نیکلسون در نقش جک تورنس، نویسنده ای که به عنوان سرایدار خارج از فصل در هتل منزوی اوورلوک مشغول به کار می شود، جایی که به جنون فرو می رود. این فیلم به خاطر صحنه های نمادین و بازی های به یاد ماندنی اش شناخته شده است.
3. محله چینی (1974): یک فیلم کلاسیک نئو نوآر، نیکلسون در نقش محقق خصوصی جی.جی. "جیک" گیتس، که در حین تحقیق درباره رسوایی حقوق آب در دهه 1930 لس آنجلس درگیر شبکه پیچیده ای از فریب و فساد می شود.
4. *Easy Rider** (1969): یک فیلم جاده ای ضدفرهنگ، با حضور نیکلسون در نقش یک وکیل مست به نام جورج هانسون، که به دو دوچرخه سوار در سفری در سراسر آمریکا می پیوندد، با شخصیت های مختلف روبرو می شود و مضامین آزادی و عدم انطباق را بررسی می کند.
5. As Good As It Gets** (1997): نیکلسون ملوین اودال را به تصویر می کشد، رمان نویسی انسان دوست و وسواسی که خود را در یک رابطه عاشقانه با یک پیشخدمت (هلن هانت) می بیند. این فیلم مهارت های کمدی و دراماتیک نیکلسون را به نمایش می گذارد.
6. Five Easy Pieces* (1970): شخصیت نیکلسون با بازی رابرت دوپیا، پیانیست کلاسیک سابق که در یک میدان نفتی کار می کند، با خانواده و روابط شخصی خود در این درام مبارزه می کند.
7. The Departed** (2006): در این تریلر جنایی، نیکلسون نقش رئیس قدرتمند اوباش ایرلندی فرانک کاستلو را بازی می کند که مرد جوانی را راهنمایی می کند که به اداره پلیس نفوذ می کند و منجر به یک بازی موش و گربه می شود.
8. Terms of Endearment** (1983): نیکلسون یک فضانورد سابق به نام گرت بریدلاو را به تصویر می کشد که در این درام با یک بیوه میانسال (شرلی مک لین) رابطه برقرار می کند.
9. چند مرد خوب** (1992): یک درام در دادگاه، که در آن نیکلسون جمله نمادین "شما نمی توانید حقیقت را اداره کنید!" به عنوان سرهنگ ناتان آر. جساپ، یک افسر تفنگداران دریایی که به دلیل یک حادثه هولناک محاکمه می شود.
10. بتمن (1989): نقش نیکلسون از جوکر شرور در «بتمن» تیم برتون نمادین است و توانایی او در ایفای نقش شخصیت های عجیب و غریب و تهدیدآمیز را به نمایش می گذارد.
10 فیلم برتر دنیل دی لوئیس:
1. خون به پا خواهدشد (2007): دی لوئیس در نقش دانیل پلین ویو، کاوشگر نفتی بی رحم در اوایل قرن بیستم کالیفرنیا، که به ثروت و قدرت دچار وسواس می شود و منجر به سقوطش می شود، بازی می کند. این فیلم به خاطر بازی های شدید و فیلمبرداری خیره کننده اش شناخته شده است.
2. پای چپ من ** (1989): بر اساس زندگینامه کریستی براون، دی لوئیس براون، نویسنده و هنرمند ایرلندی مبتلا به فلج مغزی را به تصویر می کشد که فقط می توانست پای چپ خود را کنترل کند. بازی او اولین جایزه اسکار را برای او به ارمغان آورد.
3. **باندهای نیویورک** (2002): در اواسط قرن نوزدهم شهر نیویورک، دی لوئیس در این درام تاریخی حماسی به کارگردانی مارتین اسکورسیزی نقش بیل قصاب، رهبر قدرتمند و خشن باند را بازی می کند.
4. لینکلن (2012): دی لوئیس در نقش پرزیدنت آبراهام لینکلن، با تمرکز بر تلاش هایش برای تصویب متمم سیزدهم قانون اساسی ایالات متحده و پایان دادن به برده داری در طول جنگ داخلی، عملکرد متفاوتی ارائه می دهد.
5. آخرین موهیکان (1992): یک درام عاشقانه حماسی که در طول جنگ فرانسه و هند اتفاق می افتد، دی لوئیس نقش هاوکی را بازی می کند، یک مرزنشین که توسط بومیان آمریکایی بزرگ شده است، که عاشق دختر یک بریتانیایی می شود. افسر
6. **به نام پدر** (1993): دی لوئیس بر اساس یک داستان واقعی، گری کانلون، یک ایرلندی را به تصویر می کشد که به اشتباه متهم به بمب گذاری ارتش جمهوری اسلامی ایران شده است، در حالی که محکومیت وحشیانه زندان را تحمل می کند و برای عدالت می جنگد.
7.** پل های مدیسون کانتی** (1995): بر اساس این رمان، استریپ نقش فرانچسکا جانسون، عروس جنگی و خانه دار ایتالیایی در آیووا را بازی می کند که رابطه ای کوتاه اما پرشور با یک عکاس نشنال جئوگرافیک دارد.
7. **اقتباس** (2002): استریپ یک متا فیلم در مورد روند اقتباس از یک کتاب به فیلم است.
8. Mamma Mia!** (2008) و **Mamma Mia! Here We Go Again** (2018): استریپ در این کمدی های موزیکال با موسیقی ABBA در نقش دونا شریدان، مادر مجرد و خواننده سابق بازی می کند.
9. ساعت ها (2002): استریپ در این نمایشنامه که زندگی سه زن از جمله ویرجینیا وولف را در دوره های زمانی مختلف در هم می آمیزد، کلاریسا وان، ویراستار ادبی امروزی را به تصویر می کشد.
در اینجا لیستی از ۱۰ فیلم برتر جیمز استوارت، بر اساس محبوبیت، تأثیر، و جوایز، ارائه شده است:
1. شناندوا (1965): فیلمی حماسی و دراماتیک در مورد یک خانواده کشاورز در شناندوا، ویرجینیا، در طول جنگ داخلی آمریکا. استوارت در نقش چارلی اندرسون، یک کشاورز بیوه، ظاهر میشود که تلاش میکند خانوادهاش را در طول جنگ حفظ کند.
2. روح سنت لوئیس (1939): این فیلم ماجراجویی و بیوگرافی، داستان چارلز لیندبرگ و پرواز تاریخی او در سال 1927 را روایت میکند. استوارت نقش لیندبرگ را بازی میکند و فیلم به خاطر صحنههای هوایی و داستان الهامبخشش مورد توجه قرار گرفته است.
3. چگونه غرب تسخیر شد (1962): یک فیلم وسترن کلاسیک، با بازی استوارت در نقش لین مککلینتوک، که به همراه جان وین و هنری فوندا، در تلاش برای اتحاد با یکدیگر و محافظت از یک ایستگاه پستی در برابر حملات قبیلهای هستند.
4. هاروی (1950): در این کمدی فانتزی، استوارت نقش ال وود، یک مرد خوشقلب و خیالپرداز را بازی میکند که با یک خر غولپیکر به نام هاروی دوست میشود. این فیلم به خاطر طنز و شخصیتپردازیهای آن مورد توجه قرار گرفته است.
5. داستان فیلادلفیا (1940): در این کمدی رمانتیک، استوارت در نقش سی.کی. دکستر، در کنار کاترین هپبورن و کری گرانت بازی میکند. فیلم داستان یک زن ثروتمند و شوهر سابقش را روایت میکند که تلاش میکنند اختلافات خود را حل کنند.
6. تشریح یک قتل (1959): یک فیلم نوآر و دراماتیک، با بازی استوارت در نقش یک وکیل مدافع، که تلاش میکند بیگناهی خود را در قتل همسرش اثبات کند.
7. مرد که لیبرتی والانس را کشت (1962): در این وسترن کلاسیک، استوارت در نقش رنسن استودارد، در کنار جان وین بازی میکند. فیلم داستان یک وکیل جوان را روایت میکند که در شهر مرزی و خشونتآمیز لیبرتی والانس، با یک گاوچران معروف و قدرتمند مواجه میشود.
8. طناب(1948): یک فیلم نوآر و روانشناختی، با بازی استوارت در نقش فیلیپ مورگان، که در کنار فارلی گرنجر و جان دال، در مورد دو دانشجو است که به خاطر هیجان، مرتکب قتل میشوند.
9. مهمیز برهنه (1953): در این وسترن، استوارت نقش استیو آدامز را بازی میکند، که به دنبال انتقام مرگ برادرش در یک شهر مرزی است.
10. پنجره عقبی (1954): در این فیلم نوآر آلفرد هیچکاک، استوارت نقش ال بی. جفری، یک عکاس خانهنشین را بازی میکند که شاهد وقوع یک قتل در آپارتمان روبرویی است.
فیلم ویژه
ا"سرگیجه" (1958) یک فیلم نوآر روانشناختی به کارگردانی آلفرد هیچکاک و با بازی جیمز استوارت و کیم نواک است. این فیلم به عنوان یکی از بهترین آثار هیچکاک و سینمای کلاسیک شناخته میشود و تاثیر عمیقی بر ژانرهای تریلر و روانشناختی داشته است.
داستان فیلم در مورد اسکاتیه فرگوسن (با بازی استوارت)، یک کارآگاه پلیس سان فرانسیسکو است که پس از یک حادثه وحشتناک در تعقیب و گریز، دچار ترس از ارتفاع و سرگیجه میشود. او شغل خود را ترک میکند و به عنوان یک کارآگاه خصوصی مشغول به کار میشود. یک روز، دوست قدیمیاش، گاوین إلستر (با بازی تام هلمور)، از اسکاتیه میخواهد تا همسرش، مدلین (با بازی نواک)، را تحت نظر بگیرد، زیرا معتقد است او رفتارهای عجیب و غریب دارد.
اسکاتیه به زودی متوجه میشود که مدلین به مکانهای مختلف میرود و لباسهای مختلف میپوشد، گویی در جستجوی چیزی یا کسی است. او به تدریج مجذوب زیبایی و اسرار مدلین میشود و تلاش میکند تا راز او را کشف کند. در این میان، اسکاتیه با گذشتهای روبرو میشود که او را به یاد عشق قدیمیاش، کارل مدیسون (با بازی باربارا بل گدس)، میاندازد.
"سرگیجه" با صحنههای نمادین و تعلیقآمیز، به ویژه در سکانسهای معروف برج کلیسا و موزه هنر لگیون، شناخته میشود. موسیقی متن فیلم، ساخته برنارد هرمان، به خلق حس دلهره و اضطراب در فیلم کمک میکند.
فیلم با بررسی موضوعاتی مانند هویت، وسواس، و تاثیر گذشته بر زندگی افراد، پیچیدگیهای روانشناختی را کاوش میکند. همچنین، فیلم به دلیل تصاویر نمادین خود، مانند رنگهای سیاه و سفید و استفاده از زوایای دوربین، مورد تحسین قرار گرفته است.
"سرگیجه" در زمان اکران خود موفقیت تجاری چندانی کسب نکرد، اما با گذشت زمان، به عنوان یک شاهکار سینمایی مورد توجه قرار گرفت. این فیلم الهامبخش بسیاری از کارگردانان و فیلمسازان بوده است و در نظرسنجیهای منتقدان و مخاطبان، به عنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما رتبهبندی شده است.