تو اون شبایی که همه ساعتا خوابشون میره
تو لحظه هایی که دلم تورو بهونه میگیره
وقتی دلم یه عالمه هق هق مستانه میخواد
وقتی که اسم خودمم حتی به یادم نمیاد
تو مثل یه نسیم خوش از دل شب سر میرسی
میای و پس میره با دست تو مه دلواپسی
دوباره رد عطر تو راه و به من نشون میدن
کبوتو صدامو لبخند تو آب و دون میده
بیا دوباره گم کنیم ساعت و روز و هفته رو
بیا باهم سفر کنیم جاده های نرفته رو
مثل یه کشتی تو خزر من غرق میشم تو تنت
تسلیم عطر تو میشم سر میرم از پیراهنت
دنیامو روشن میکنی شب از تو نورانی میشه
برهنگی تن میکنی ثانیه طولانی میشه
شیطون دوباره پاشو از دنیا من پس میکشه
وقتی خدای بوسه هات مشغول آفرینشه
آغوش تو این برکه رو میبره تا دریا شدن
تو ماه تر میشی و باز تکرار میشه مغز من