اون دو تا مست چشات منو خوابم میکنه
ذره ذره اون نگات داره آبم میکنه
داره ميميره دلم واسه مخمل نگات
همه رنگی رو شناختم من با اون رنگ چشات
مثل يک رويای خوش پا گرفتی تو شبام
از يه دنيای ديگه قصه ها گفت برام
هنوز از هُرم تنت داره ميسوزه تنم
از تو سبزه زار شده خاک خشک بدنم
دستای عاشق تو منو از نو تازه ساخت
دل ناباور من جز تو عشقی نشناخت
داره ميميره دلم واسه مخمل نگات
همه رنگی رو شناختم من با اون رنگ چشات