متن آهنگ جهنم ساکت
هدیه
امید تو چیزی نمیدونی از گذشته من
چرا میخوای هر چی گذشته به من به تو بگم
اگه امسال تونستم واسه تو کادو بگیرم
چون نمیخواستم یه کارگر پادو بمیرم
پس بذار از اول من همه چی رو واسه تو بگم
ولی به شرط این که بعدش تو راضی بشی برم
هنوز یه ماهه نشده بودی بابامون رفت
ده سال پیش بود زمستونا تو برف
روزای سختی داشتیم با هزاران حرف
که پشت سر مامان بود یه سره باهام بود
یه صدا که میگه من گشنمه بابام کو
پس غصه ی گریه ی تو یکی از کارام بود
مامان تنهایی نمیتونست خرج ما ها رو بده
پس رضا با این وضعیت مدرسه محاله بره
باید خرج خونمون و دو نفری میدادیم
ولی بیست هزار تومن نبود رقم زیادی
مامان از رو ناچاری ازدواج دوباره کرد
منم شما رو تنها گذاشتم با غبار غم
چون با پدر ناتنیم نمیتونستم کنار بیام
اون موقع می گفتم من این زندگی رو چرا میخوام
ولی حالا فهمیدم این سختی ها منو بار آورد
تنهایی با هر فصل زندگی حالمو جا آورد
الان همه چی عوض شده بهترم میشه
پس ناراحت نشو چون هستی تو قلبم همیشه
کل دنیا رو واست میگردم و میگم
میخوام به تو بهترین هدیه رو بدم
ولی اگه الان در رو میبندم و میرم
واسه جبران دیگه نگو نرو به من
کل دنیا رو واست میگردم و میگم
میخوام به تو بهترین هدیه رو بدم
ولی اگه الان در رو میبندم و میرم
واسه جبران دیگه نگو نرو به من
هه من فقط الان میخوام بزنم داد
از رویای خودم بیام بیرون و برم به خواب
الان همه چی خوبه من تنها چیزی رو که میخوام
انتقام از کسایی که دارن از گذشته میان
من هیچی نبودم و الانم یه عوضی شدم
چون از خیلی سال پیش بودن یه مشت عوضی دورم
هیچوقت یادم نمیره ساعت هفت صبح جمعه
یکی گفت رضا باید از در خونم گم شه
عوضی تو الان زنگ میزنی به من
میگی رضا تبریک میگم گنده شدی سری بزن به ما
ببین فامیلای ما تو زمستون با ما نبودن
همشون پستن مثه بقیه بهم نگو نه
ولی تو مثه من نشو سراغ بقیه نرو
هر چی میخوای بهم بگو نبین یه غریبه منو
من اگه بالا سرت هم نباشم به فکر توام
نگو نیستی چون من فقط نیستم به فکر خودم
کل دنیا رو واست میگردم و میگم
میخوام به تو بهترین هدیه رو بدم
ولی اگه الان در رو میبندم و میرم
واسه جبران دیگه نگو نرو به من
کل دنیا رو واست میگردم و میگم
میخوام به تو بهترین هدیه رو بدم
ولی اگه الان در رو میبندم و میرم
واسه جبران دیگه نگو نرو به من
کل دنیا رو واست میگردم و میگم
میخوام به تو بهترین هدیه رو بدم
ولی اگه الان در رو میبندم و میرم
واسه جبران دیگه نگو نرو به من
کل دنیا رو واست میگردم و میگم
میخوام به تو بهترین هدیه رو بدم
ولی اگه الان در رو میبندم و میرم
برو جلو
مهدیار پسر این آهنگ شاخ میشه میدونی چی میگم آره
صامت پسر صامت صامت هیچکس پیشرو
این دفه مثله دفه های پیش نیست رپم من به سرعته نور بازم پیش رفتم
آره بیشتر من کار بیش از حد کردم که جهانی بشم بیش از قبل
پیش از من کسی نزد این ضربت به رپ پدر نذاشت که من برم چه بد
چه غم نذاشت یکم راحت بشم که من بگم گذشته هام رو خط زدم
باشه یادت تا که صامت من رو کنه مایه دارم بگن خوب پشت کارت افتخاره هر ساله
ابتکار دستام قلم هم نفس داره زبونمم رگبار کلماته جون داره
یکی بیاد بشماره قافیه هام کش داره بیدار میشه وجدانت چون که صدام حس داره
حالا وقت اصلاح همتون به اجبار که نکنید چرت باره ما تو کاره 6 ساله
برو جلو رضا باشه من پشتتم هیچکسو پیشرو اگه جفت بشن
رپ فارسی میرسه به اوج پسر ما تکمیلیم نیست مهره کم
میرم جلو سروش باشه من پشتتم هیچکسو پیشرو اگه جفت بشن
رپ فارسی میرسه به اوج پسر ما تکمیلیم نیست مهره کم
وقتی دستمه قلم کلمات رو میشکنم اونقد تیزه کلماتم که کرا هم میشنون
مث مار تک تک دشمن هام رو نیش زدم از اون هایی که پیچیدن به بازی هم میگذرم
طرفدارام پشت سرم از گذشته بیش ترن مگه میشه رضا پیشرو باشم و پیش نرم
حالا اگه فک میکنی خیلی به ما نزدیکی مثه بچه آدم میای جلو به ما دست میدی
قراردادش و مینویسیم و رپ و درس میدیم اگه گنده نشدی ازم پول رو پس بگیر
کلید جهانی شدن تو دست های من و توعه عوض میش همه چی چون پایان شبه روز نوعه
من این روز و میسازمش با تمام هم و غمم رپه فارس رو رو میارم حتی اگه منو زدن
حکومت صوتی راه میندازم تویه کشورم تا که بیشتر مردم دنیا وایستن پشت سرم
برو جلو رضا باشه من پشتتم هیچکس و پیشرو اگه جفت بشن
رپ فارسی میرسه به اوج پسر ما تکمیلیم نیست مهره کم
میرم جلو سروش باشه من پشتتم هیچکس و پیشرو اگه جفت بشن
رپ فارسی میرسه به اوج پسر ما تکمیلیم نیست مهره کم
من واسه ایرانی ها مایه افتخارم شهرتت جهانی میشه آره احتمالا
رپ تو ایران یک بازی مثه قاچاق پولی که ازش به ما میرسه باحاله
میکروفون دسته منه به کسی نمیدمش رضا جلو راه میره یک لشکر هم پشت سرش
یه مشعلم روشن دست هر سربازم بالاخره حقمه که این طوری سر باشم
یک عقاب نمام که در حال پروازم شهرتو پول و مقام این ها رو من دارم
با رپ دست دادم با خودش خاک میشم قدرت دارم پس همه میان پیشم
اگه چپ بشم با هرکی نابود میشه بام چپ نشو چون که آبروت میره
من پول دار میشم با رپ فارسی تا تو خیابون راه برم با 10 تا ماشین
برو جلو رضا باشه من پشتتم هیچکس و پیشرو اگه جفت بشن
رپ فارسی میرسه به اوج پسر ما تکمیلیم نیست مهره کم
میرم جلو سروش باشه من پشتتم هیچکس و پیشرو اگه جفت بشن
رپ فارسی میرسه به اوج پسر ما تکمیلیم نیست مهره کم
دیوونه
من دیوونه... نیستم
دیوونگی زده به سر من
که من شدم پسر غم
پدر من، یه کمش هم با من راه نیومد
پسر اگه به من بگن بجنگ واسه زندگی
بی درنگ میگم تو هم چشماتو ببند و به همه چی بخند
(منم) قید آدم نماهای این جنگلو زدم
بودم یه سرباز خدا ولی بی سنگر و هدف
میشکنم مهد زندگیمو، بی شرفم من آره
قلب من با یه سایه نشده پاره
ناله کار منه
با سایه ها، با مانع ها نمیشه روبرو شد و
حال من خرابه
چرا آخه بدن من داغه؟
رد پای من نمیمونه رو زمین و
همینو نمیدونم و دلیلو میپرسم از خودم
رضا نگا چرا دنیا ضد توئه؟ به ما بگو چته؟
یه نفرم نمیپرسه این سؤالو که مایله
منو ببینه و نوازش کنه
آینه میگه رضا تو مُردی
حادثه سراغم نمیادش
مشکل دارم پدر، بندازم رو بهت؟
(مشکلی نیست پسر، همه چی خوبه)
مشکل من پدر، غم غروره
مشکل دارم پدر، بندازم رو بهت؟
(مشکلی نیست پسر، همه چی خوبه)
مشکل من پدر، غم غروره
(مشکلی نیست پسر، همه چی خوبه)
خدا فقط بلدی الکی در حدی فرجی کنی
که هیچ مرضی الکی مددی نداره، تویی
که قانون این بازی رو گذاشتی، بازنده منم
به بارون چشام قسم
شکایت صدف اینه
مروارید چرا باید تو دلم زندانی بمونه؟
رضا هنگامی بخونه که سیره از زندگیه
بذار بگم عین کیه
مروارید که میگه زندانیه خود رضاست و
پیشرو یه حیوانیه که
هیچ چی سرش نمیشه
دیوانه ی روانیه
علاقه داره به حوالی
مخت آسیب برسونه
با حرفایی که میزنه
خدا اونو شفا میده؟
خدا این تلافی گذشته ی بد منه
کم به سر من اومده
که دردسر پهلو منه
شیر مادرم حروم اگه تقصیر منه
تو منو دیوونه کردی و
هر کیو دم دست بود
به سمت من فرستادی
قبلشم چیزی نگفتی
مشکل دارم پدر، بندازم رو به بهت؟
(مشکلی نیست پسر، همه چی خوبه)
مشکل من پدر، غم غروره
(مشکلی نیست پسر، همه چی خوبه)
مشکل دارم پدر، بندازم رو به بهت؟
(مشکلی نیست پسر، همه چی خوبه)
مشکل من پدر، غم غروره
(مشکلی نیست پسر، همه چی خوبه)
من واسم چه فرقی داره؟
منم دوست دارم که زخمای دلم سطحی باشه
دیگه فروتنی هم واسه خودش حدی داره
سروش تو بهم بگو که باشم تو مستی تا کی؟
فکر میکنم که خدا هم رو من یه قصدی داره
که اینجوری تا کرده و بهم مسیر داده
(اما نه پسر، تو دیوونه نیستی پاشو)
با کی احساس راحتی کنم، حتما با تو؟
دنیا مال من میشه که بگیرمش تو دست؟
این همه رنج پدر، احترام کو پس؟
با اونکه میدونی با این همه رنج خواسته دارم
ولی نمیخوای من دنیای خوبی داشته باشم
(من به فکرتم، میفهمیدی کاش یه بار)
سخته داشته باشی این همه مشکل و بخوای
(صبر کن پسر، تو مشکل ندیدی هستی اول راه)
(فکر کردی الکی ان پسر، همه ی عربده هام؟)
مشکل دارم پدر، بندازم رو به بهت؟
(مشکلی نیست پسر، همه چی خوبه)
مشکل من پدر، غم غروره
(مشکلی نیست پسر، همه چی خوبه)
مشکل دارم پدر، بندازم رو به بهت؟
(مشکلی نیست پسر، همه چی خوبه)
مشکل من پدر، غم غروره
(مشکلی نیست پسر، همه چی خوبه)
جهنم ساکت
اینجا چی کار داری
میبینی من چه شکلیم
برو برگرد
اینجا بهاره ولی برگ درختا زردن
اینجا جهنمه ساکته نیا برگرد
زندگی با آدم نما ها چشمامو تر کرد
جنایت و خونریزی داره ادامه هر شب
بیا اینجا هوا واسه نفس کشیدن هستش
اما اگه چشماتو باز کنی نمیشه بستش
بذار بگم جهنم ساکته اسم شهر من
روزا آرومه ولی شبا فکر مرگتن
کسی اینجا نمیادش به جنگ تن به تن
باید دنبال یه پناه بگردی در به در
نمیشه که زندگی بکنی بی دردسر
تو هم باید بجنگی با هوای سرد شب
همه آدم نما ان و انسان نیستن
دست تقدیر نی انگار زیستن
پشت صداقت همه پنهان میشن
سوختم، چه فایده التیام دیگر
فراری ام همیشه از سایه های شب
تو میتونی ببینی از ردپای من
تو اینجا باید بسازی با هوای بد
تا زنده ای تو جهنم باید من بگم
فراری ام همیشه از سایه های شب
تو میتونی ببینی از ردپای من
تو اینجا باید بسازی با هوای بد
تا زنده ای توی جهنم باید من بگم
آدما چه قدر بدن قلم برو جلو بنویس
تا چشمای تو هم مثه چشمای من بشه خیس
خاکستر این جهنم تا موهای منو سفید نکنه
اینجا میمونم به فرشته ها بگید اینو
یکی هنوزم زنده مونده تا که بخونه
بگین داد بزنن تا حتی خدا هم بدونه
من اینجا دنبال زندگی میگردم فقط همین
ولی تو بودی که زخمای دلم رو خط زدی
خدا میدونی من چرا شدم بیمار روانی
چون روح سفید دادی و بیدار سیاهی
خیلی بیشتر از اون چیزی رو که دارمو میبازم
زندگی آیندمو مینالم و میسازم
قدرت قدم برداشتن به سمتت رو ندارم
خدا میخوام ببینمت چرا حقش رو ندارم
اینجا همه دارن میمیرن تو خزون زندگی
خدا میخوام بهم بگی دیگه تمومه تشنگی
فراری ام همیشه از سایه های شب
تو میتونی ببینی از ردپای من
تو اینجا باید بسازی با هوای بد
تا زنده ای توی جهنم باید من بگم
فراری ام همیشه از سایه های شب
تو میتونی ببینی از ردپای من
تو اینجا باید بسازی با هوای بد
تا زنده ای توی جهنم باید من بگم
چرا وقتی چشمامو رو هم میذارم نمیتونم
یه لحظه آروم بمونم و اینو نمیدونم
که باید دوباره کابوس اینجا رو ببینم
واسه همینه میخوام دست خدا رو بگیرم
آخه هر چی بیشتر دشمن داشته باشم، بیدار تر
نسبت به زندگی میشم که منو بیمار کرد
مگه میشه دورنگی ها را ندید و عشقی
که توی وجود همست نباشه پلید و مشکی
عقاید من عواطف خشن و دوستانه ست
حقایق منو حتی دشمنا گوش دادن
خدا فقط تو یکی موندی که جوابی ندادی
نکنه میخوای بهم بگی هوامو نداری
اتفاقا اینو میدونم که اینا رو میخونم
آره توقعم از تو خیلی زیاده میدونم
که جهنم این دنیا را با آدمای بدش
واسه ی همیشه بیا و تبدیل کن به بهشت
فراری ام همیشه از سایه های شب
تو میتونی ببینی از ردپای من
تو اینجا باید بسازی با هوای بد
تا زنده ای توی جهنم باید من بگم
فراری ام همیشه از سایه های شب
تو میتونی ببینی از ردپای من
تو اینجا باید بسازی با هوای بد
تا زنده ای توی جهنم باید من بگم
پدر
بابا از وقتی که تیغ گذاشتی زیر گلوی مامان اینو فهمیدم که خیلی زود باید وایسم روی پاهام
چیز دیگه ای ندیدم ولی شنیدم با گوشام چون قفل در اتاق نیمذاشت ببینه چشام
بابا یادته اون روز از مدرسه رسیدم خونه گفتی پسرم دیگه بابا پیشتون نمیمونه
بابا من فقط 9 سالم بود با چشمای خیس تو با این کارت گفتی که اون بالا خدایی نیس
خدایی که اون بالا نشسته همیشه گفته داورم من شکنجه شدم حتی توی شکم مادرم
این درست بود مامان با یه هیولا زندگی کنه این هیولا قول داده بود آدمارو نمیخوره
دستای من همیشه یه کلبه برفی رو میساخت که حتی آینه آسمون تصویرم رو میباخت
منو سایه ها تو خیابون همراهیم میکردن شلاق سر جاده منو تو تنهایی میزد
چرا من از بین این همه آدم اسیر تنهایی جادم میخوام بمیرم اما نمیشه روی پام وایسادم
چرا من از بین این همه آدم اسیر تنهایی جادم میخوام بمیرم اما نمیشه روی پام وایسادم
صدای ناله خیابونا از ردپای من شنیده میشن من میترسم از سایه های شب
آخه تا کی پیاده پایان خط جاده کجاست چرا من میشکنم با یه حرف ساده
روشنایی فردا یا تولد غم ها روردرویی با بقا یا شایدم به فنا
اینا آینده همیشه نورانی من که همیشه خورده به هوای طوفانی شب
تسلیم باد و ناله های شب و خیابونم تقصیر منه که اسیر تب و بیابونم
خدایا تمام شبای منو بگیر ازم چون که دیگه تاریکی رو به جونم نمیخرم
من میخوام آزاد زندگی کنم با زخم تنم حتی اگه واسه آزادی آبرومو ببرم
الان فقط از گذشته کوله باری یادگار برام مونده از یه عدد خیلی مونده تا هزار
چرا من از بین این همه آدم اسیر تنهایی جادم میخوام بمیرم اما نمیشه روی پام وایسادم
چرا من از بین این همه آدم اسیر تنهایی جادم میخوام بمیرم اما نمیشه روی پام وایسادم
بابا من گریه نکردم سر قبر تو چون بهم گفتی واسه مرگ آدما شادی بکن
من هیچی نبوده م جز یه آدم تن لش فکر نکن لحظات بدون تو به خوبی گذشت
هوای همون مدت کوتاه که بودیم با هم بزنه به سرم جلوی قاب رو دیوارم
بابا بلند شو بهم بگو که هنوز بیدارم چون که بازم واسه تو حرف گفتنی دارم
مادر بدش میومد از پدر ناتنی من واسه همین 5 سال قیدم رو به راحتی زد
مامان حالا پشیمون شدی از کار بدت بدون آغوش گرمه تو همیشه مال منه
من نمیتونم بگذرم از خانوادم اینو بدون گفته بودم رضا شادی ها را میده به تو نشون
تا وقتی من زندم نمیذارم یه تار موی تو از عذاب سفید شه چون همیشه میدی بوی گل
ازهمتون بیزارم
سخته مگه نه؟اگه عکس منورپ تو آلبوم نداشت و
دست من و رد میکردن و شهرت نبض منو زد
واسه بیدار موندن خوندن از من
پس کوشن اصلاً اونایی که دور وبر من میچرخیدن؟
حالا وقتی منو میبینن هی پز میدن
رفیقای من به خاطرم می جنگیدن
همه رفتن و اومدن تا فهمیدن
منم کسی شدم و ترسیدم ترجیحاً
کنار گذاشتم نقاب گذاشتم
هزار بار پشتم شنیدم حرفایی که انگار با دشمن
دست دادم بدحالم از کارم
پشیمون و من ذاتاً بدشانسم
من مردم و آدماهم ذهنم و شستن و
اگه کسی رو نبینم عقدمو خوردم
نمیخوام اصلاً کنارتون باشم
من خستم از همتون بیزارم
اینو کتباً مینوسیم و شاید
دیگه دیدن شماها نباشه عادت(2بار)
مادر من چرا داد سر من زد و گفت
پول میخوام و آخرشم جون کندم و دادم
آخر سر فهمیدم که پیشروئه آخر خط
کسی رضا رو نمیخواد پس خدایی نمیاد
که از بالا سر ببره بالاتر
اگه حالا من قدم برمیدارم من بدم
بدم چون بیمارم
حالم هیچ وقت سرجاش نیست و
ریخت و پاش ذهنم اونقد که پیشرو پاشه
خود زنی کنه ولی بگو آخه تا کی؟
من رضا رو میخوام ازیه جایی الهام به من میشه
که حرفامو اقرار کنم
انگار شدم تسلیم ابهام
اگه من دست خودم بود دیگه نمیخوندم
آخه عقده کنار منه نمیره اونور
نمیخوام اصلاً کنارتون باشم
من خستم از همتون بیزارم
اینو کتباً مینوسیم و شاید
دیگه دیدن شماها نباشه عادت(2بار)
میخوام حرفامویکی درک کنه
مگه طرد شده از ذهنتم
که من شعر بگم و تو از دین من
سواستفاده کنی تو از قید من
همینه که تا شماها رو میبینم غیب میشم
من شعرام معنیش سنگینه
هر کی که شنیده نفهمیده حرف من چیه!
پس عکس منو تو چرا وقت تفریحه
من میگیری و میگی رضا شاخه ترجیحاً
نگیری بهتره تا وقتی تشخیصم
ندادی که هویت و حرفام که من چیم
بفهم که هفت روز هفته درگیرم
ولی شما به خاطر اسمم نزدیکم
هستین تا وقتی که فعلاً من اینم
از من بکشین بیرون چون زندگی دارم
بدون اگه حرفامو درک کنی خوشحالم
نمیخوام اصلاً کنارتون باشم
من خستم از همتون بیزارم
اینو کتباً مینوسیم و شاید
دیگه دیدن شماها نباشه عادت(2بار
امیدوارم حمایت کنید تا آلبوم های نوستالژی دیگه رو پخش کنیم
ممنون