شب که میشه من مینویسم تو بگیر بخواب
گفتم که من مال خواب نیستم شماره یک بیداره
شب که میشه بگو با کی بخوابم نه نمیشه بدون
شب که میشه جهنم میشه بی تو زیر این سقفمون
شب که میشه بگو تو کجایی توی یه شهر دور شب که میشه نمیشه که بخوابم به زور
لعنتی شب که میشه پرم از اشک چشام خسته میشه
آخه شب که میشه حس میکنم یکی نشسته پیشت
آ شب خوبه برا ما اما منم و یه معما که الان کجایی چطور دل کندی تو ا ما
شب خوبه ولی میدونی پره ا چرائه که چی شد که اینطور خاموش شده چراغه
شب که میشه بدون فکرم رفته پیشت خیلی میگذره ولی انگار همین هفته پیشه
لعنتی شب که میشه ندیدی پرم از پلیدی فکر بد لاشی بازی میکنم هم غریبی
شب که میشه توهم میاد سراغم پر سایه پر سر صدا میشه اتاقم
شب که میشه فحش میدم به خودمو تو با هم دیگه اعتماد ندارم حتی به خدا هم نه به هیشکی
وقتی به روی ما دریچه ای بنام اطمینان بسته شد تمام آزادی های زمین را قفس فرا گرفت
شب که میشه یه حس خسته ای انگار تو تنمه
میدونی شب که میشه دلم میخواد بهت زنگ بزنم هی
میدونی شب که میشه منم و زیر سیگاری تک و تنها خفه ی دود
تو منه دیوونه رو چطور یادت رفته بگو منو سنگینی این شب میکنه خفه بدون
جای خالیت شده تو دلم یه لخته ی خون منم و حسرت اون شب که نگفتم تو بمون
منم و حس گناه هر شب و خط و نشون
منم و گیجی و قرص یه حس هیچی و بغض منم و دیدن هرز پریدن هردوئمون
شب که میشه نمیخوام بخوابم تا صبح همینم تو که میدونستی قاطی همه اینا خل ترینم
یا شب که میشه دلم میخواد بخوابم نبینم که نیستی من هنوز عاشق نگاهتم نگی نه
شب که میشه پهلوتم بغلتم رو تخت کافیه یه تکست بدی جواب میدم همون وقت
شب که میشه منم و خودمو بالکنی یه دیوونه تنها شدم تو حال کنی
شب که میشه میشه صفر تا صدم ده ثانیه مینویسم چیزی که بر میاد از دستام اینه
شب همینه همه چی خطریه میکنم میکنم از بقیه میشمارم زخمو میزنم بخیه
شب که میشه هنوزم قلبم ازت دلخوره میمونم تنهایی با یه دنیا دلهره
شب که میشه حوصلم سر میره بی تو بگو خیالت منو ول کنه
شب که میشه فاصله میوفته به جونم چی باعث شد که بری فقط میخوام بدونم
شب که میشه حس میکنم سیاهی ریشه کرده تو من