همانطور که واژه سادیسم در روانشناسی به معنای دگرآزاری به کاربرده میشود و از نام نویسنده فرانسوی یعنی ساد برگرفته شده، واژه مازوخیسم نیز با معنای خودآزاری از نام نویسندهی آلمانی زاخر مازوخ برگرفته شده است.
خودآزاری به عنوان بخشی از تعارضات پایه روان انسان، در افراد با شدت کم و زیاد و وابسته به عوامل مختلف بروز پیدا میکند. البته که سادهتر است همه موضوعات روانتنی «سایکوسوماتیک» ورزشکاران به خصوص فوتبالیست ها را به مفهوم عدم تمرکز یا حتی عامیانه تر مشکل "روحی و روانی" تقلیل دهیم و خود را برای توضیحات این چنینی به زحمت نیندازیم اما حقیقت اینگونه نیست و ناخودآگاه انسان پیچیدگیهای وصفناپذیری را میطلبد.
ترتشگن در مدت زمان کوتاهی نخست با خبر بازنشستگی نویر از بازیهای ملی روبرو شد، همهی ما میدانیم که چقدر منتظر ماند تا در بازیهای رسمی درون دروازه آلمان قرار بگیرد.
تراشتگن حالا به مراد دلش میرسید. این خبر و اتفاق منفی نبود اما شدت هیجانی بالایی داشت. پس از آن در بازی اروپایی بارسلونا با اشتباهاتی پیدرپی به باد انتقادات رسانهای گرفته شد.
خب دو اتفاق با شدت بالا از نوع مثبت و منفی کافی بود تا خودتخریبی و حل نشدن بسیار موضوعات روانی شاید به گرههای عمیقتری در ذهن او پیوند بخورند و ناگهان مصدومیتی بزرگ برایش رقم بخورد.
شخصیت بعدی حسینی دروازهبان استقلال است که با حاشیههای بازی دربی و بعد از آن، با خبرهای خارج شدن از لیست ظرف مدت کوتاهی باید درون دروازه استقلال محبوبش و مربی نامحبوبش قرار میگرفت. حل نشدن تعارضات به واژه نیامدن گرههای این دو دروازه بان در جلسات ضروری روانشناسی این اتفاقات را رقم زد و حسینی توپی را وارد دروازهی استقلال و تیم نکونام کرد.
آنچه که حل نشود، گفته نشود و سرکوب شود روزی به شکل دیگری خود را نشان میدهد، به ویژه در زمین فوتبال.