سلام دوستان امیدورام حالتون خوب باشه با دومین هفته نامه حزب در خدمت شما هستیم.
بخش فوتبال
این هفته سراغ باشگاه پاری‌سن‌ژرمن رفتیم و مربی فعلی تیم و تاریخچه باشگاه رو زیر ذره بین بردیم.
باشگاه فوتبال پاری سن ژرمن، یکی از نمادین ترین و موفق ترین باشگاه های فوتبال فرانسه.
سالهای اولیه (1970-1974)
باشگاه فوتبال پاری سن ژرمن در 12 آگوست 1970 پس از ادغام دو باشگاه پاریسی: پاریس اف سی و استاد سن ژرمن تأسیس شد. نام باشگاه، پاری سن ژرمن، برای بازتاب تاریخ غنی شهر و حومه سن ژرمن آن لایه، جایی که استادیوم اصلی باشگاه در آن قرار داشت، انتخاب شد.
**برجستگی (1974-1986)**
در سال 1974، پاری سن ژرمن به لیگ برتر فرانسه، لیگ 1 صعود کرد و به سرعت خود را به عنوان یک نیروی قابل محاسبه معرفی کرد. اولین موفقیت بزرگ باشگاه در سال 1982 بود، زمانی که آنها جام حذفی فرانسه را با شکست 2-1 سنت اتین در فینال به دست آوردند.
**سرمایه گذاری قطر و عصر مدرن (2011-اکنون)
در سال 2011، PSG توسط شرکت سرمایه گذاری ورزشی قطر (QSI)، یکی از شرکت های تابعه سازمان سرمایه گذاری قطر خریداری شد. این نقطه عطف مهمی در تاریخ باشگاه بود، زیرا سرمایه‌گذاری QSI به PSG اجازه داد تا استعدادهای برتر را جذب کند و به یک بازیکن بزرگ در فوتبال اروپا تبدیل شود.
تحت رهبری QSI، PSG عناوین داخلی و بین المللی متعددی از جمله:
* 7 عنوان لیگ 1 (2013، 2014، 2015، 2016، 2018، 2019، و 2020)
* 5 جام فرانسه (2015، 2016، 2017، 2018، و 2020)
* 6 جام لیگ فرانسه (2014، 2015، 2016، 2017، 2018، و 2020)
* 1 نایب قهرمان لیگ قهرمانان اروپا (2020)
بازیکنان و سرمربی های برجسته
برخی از برجسته ترین بازیکنانی که به عنوان نماینده PSG حضور داشته اند عبارتند از:
* زلاتان ابراهیموویچ
* تیاگو سیلوا
*ادینسون کاوانی
* نیمار جونیور
* کیلیان امباپه
مدیران برجسته ای که باشگاه را به موفقیت رسانده اند عبارتند از:
* کارلو آنچلوتی
* لوران بلان
* اونای امری
* توماس توخل
* مائوریسیو پوچتینو
ورزشگاه خانگی و امکانات تمرین
ورزشگاه خانگی پاری سن ژرمن، پارک دو پرنس است که بیش از 48000 نفر ظرفیت دارد. امکانات تمرینی باشگاه در Camp des Loges قرار دارد که دارای پیشرفته ترین زیرساخت ها است و یکی از بهترین مراکز آموزشی در اروپا به حساب می آید.
رقابت
PSG چندین رقابت دارد، از جمله:
* Le Classique: پی اس جی و مارسی، یکی از شدیدترین و تاریخی ترین رقابت ها در فوتبال فرانسه.
* دربی دو فرانس: پی اس جی و سنت اتین، رقابتی که به دهه 1970 برمی گردد.
* ال کلاسیکو د لا سن: پی اس جی و موناکو، رقابتی که در سال های اخیر به دلیل موفقیت این دو باشگاه در لیگ 1 تشدید شده است.
و در اخر
باشگاه فوتبال پاری سن ژرمن از آغاز فروتنانه خود در سال 1970 راه درازی را پیموده است. با حمایت QSI، این باشگاه به یک نیروی اصلی در فوتبال اروپا تبدیل شده است و استعدادهای برتر را جذب کرده و عناوین داخلی و بین المللی متعددی را کسب کرده است. به عنوان یکی از موفق ترین و محبوب ترین باشگاه های فرانسه، PSG همچنان به الهام بخشیدن و سرگرم کردن هواداران در سراسر جهان ادامه می دهد.
لوئیس انریکه مارتینز گارسیا
که معمولاً با نام لوئیس انریکه شناخته می شود، یک مربی فوتبال بسیار مورد احترام و کارآمد است. او به عنوان بازیکن سابق و سرمربی فعلی پاری سن ژرمن، سبک مربیگری متمایزی را توسعه داده است که موفقیت های چشمگیری را به همراه داشته است. در اینجا تحلیلی از سبک مربیگری او آورده شده است:
فلسفه
فلسفه مربیگری لوئیس انریکه حول محور فوتبال مبتنی بر مالکیت، تاکید بر مهارت فنی و پرسینگ با شدت بالا است. او تیم‌هایش را تشویق میکند که بر مالکیت توپ مسلط شوند، موقعیت‌های گلزنی را از طریق پاس‌های پیچیده ایجاد کنند، و در بالای زمین فشار بیاورند تا توپ را سریع به دست آورند.
رویکرد تاکتیکی
1. ** ترکیب 4-3-3:** لوئیس انریکه اغلب از ترکیب 4-3-3 استفاده می کند که به انعطاف پذیری و خلاقیت در خط میانی اجازه می دهد. این تنظیمات به تیم های او امکان می دهد تا مرکز پارک را کنترل کنند و در مناطق حمله بار اضافه ایجاد کنند.
2. **پرسینگ بالا:** او به بازیکنانش دستور می دهد که در بالای زمین پرس کنند، اغلب با یک خط دفاعی بالا، تا به سرعت توپ را پس بگیرند و حریف را از گارد خارج کنند. این رویکرد مستلزم سطح بالایی از آمادگی جسمانی، هماهنگی و آگاهی تاکتیکی است.
3. ** موقعیت یابی و چرخش: ** لوئیس انریکه بازیکنان خود را تشویق می کند تا از نظر موقعیتی انعطاف پذیر باشند، اغلب موقعیت ها را می چرخانند و برای ایجاد سردرگمی در بین حریفان و فضاهای سوء استفاده می کنند.
4. **Wing Play:** او بر اهمیت بازیکنان عریض تاکید میکند، اغلب به آنها دستور میدهد که خط لمسی را در آغوش بگیرند و عرض را فراهم کنند، و اجازه میدهد دویدن‌ها و تحویل‌ها در جعبه با هم تداخل داشته باشند.
مدیریت بازیکن
1. **توسعه بازیکن:** لوئیس انریکه به توانایی خود در بهبود بازیکنان و به نمایش گذاشتن بهترین بازیکنان در آنها مشهور است. او بر رشد فردی تمرکز می کند و اغلب با بازیکنان همکاری نزدیکی می کند تا مهارت های فنی و تاکتیکی آنها را افزایش دهد.
2. ** سازگاری تاکتیکی: ** او از بازیکنانش می خواهد که از نظر تاکتیکی آگاه باشند و بتوانند خود را با موقعیت های مختلف تطبیق دهند، اغلب در طول بازی تنظیماتی را انجام می دهند تا از نقاط ضعف حریف سوء استفاده کنند.
3. **انضباط و میزان کار:** لوئیس انریکه از بازیکنانش انتظار دارد که نظم و میزان کار بالایی را در داخل و خارج از زمین حفظ کنند.
مدیریت بازی
1. **تنظیمات درون بازی:** او به خاطر ایجاد تغییرات تاکتیکی زیرکانه در طول بازی ها، که اغلب پاهای تازه را معرفی می کند و آرایش ها را برای به دست آوردن برتری تنظیم می کند، معروف است.
2. ** ست قطعات: ** لوئیس انریکه تاکید زیادی بر ضربات ایستگاهی دارد و اهمیت آنها را در ایجاد موقعیت های گلزنی تشخیص می دهد.
3. **کنترل عاطفی:** او قادر است احساسات بازیکنانش را مدیریت کند، اغلب آنها را متمرکز و با انگیزه نگه می دارد، حتی در موقعیت های پر فشار.
نقاط قوت:
1. **دانش تاکتیکی:** توانایی لوئیس انریکه در خواندن بازی و انجام تنظیمات استثنایی است.
2. **توسعه بازیکن:** او سابقه اثبات شده ای در بهبود بازیکنان و گرفتن بهترین نتیجه از آنها دارد.
3. **انطباق پذیری:** تیم های او اغلب قادرند خود را با حریفان و موقعیت های مختلف وفق دهند.
نقاط ضعف
1. **آسیب پذیری دفاعی:** گاهی اوقات، تیم های لوئیس انریکه می توانند در برابر ضد حملات آسیب پذیر باشند، به خصوص اگر پرس بالا به درستی اجرا نشود.
2. **تکیه بیش از حد به بازیکنان کلیدی:** تیم های او می توانند به شدت به بازیکنان کلیدی متکی باشند که در صورت مصدومیت یا محرومیت می تواند باعث نگرانی آنها شود.
به طور کلی، سبک مربیگری لوئیس انریکه با رویکرد مبتنی بر مالکیت، پرسینگ با شدت بالا و تمرکز بر توسعه بازیکن مشخص می شود. توانایی او در انطباق و انجام تنظیمات تاکتیکی در طول بازی ها عامل اصلی موفقیت او بوده است.
بخش فوتبال به پایان رسید
بخش موسیقی
در این بخش سراغ آقای صدا استا ابراهیم حامدی رفتیم
منتخبی از بهترین اهنگ ها و آلبوم های ایشون رو مرور می‌کنیم.
توجه برای دانلود کافیه رو اسم آلبوم یا آهنگ کلیک کنید.
برترین آهنگ های ابی
برترین آلبوم های ابی
پایان بخش موسیقی
بخش ادبیات
در این بخش ۵ کتاب مناسب برای شروع کتاب خوانی رو به انتخاب اعضای دپارتمان نویسندگان حزب معرفی شده.
1. «کشتن مرغ مقلد» نوشته هارپر لی: این رمان برنده جایزه پولیتزر، داستانی کلاسیک در دوران بلوغ است که در یک شهر کوچک جنوبی در دهه 1930 اتفاق می‌افتد. این فیلم به موضوعات بی‌عدالتی و تعصب نژادی از نگاه دختر جوانی به نام اسکات فینچ و پدرش آتیکوس، وکیلی که از یک مرد سیاه‌پوست به دروغ متهم به یک جنایت است، می‌پردازد.
2. «1984» نوشته جورج اورول: یک شاهکار دیستوپیایی، «1984» تصویری هولناک از جامعه ای را به تصویر می کشد که تحت نظارت دائمی و خطرات توتالیتاریسم است. این داستان زندگی وینستون اسمیت را دنبال می کند که علیه رژیم سرکوبگر برادر بزرگ مبارزه می کند و سوالاتی در مورد حقیقت، آزادی و قدرت زبان مطرح می کند.
3. «کیمیاگر» نوشته پائولو کوئیلو: این رمان الهام بخش، سفر یک پسر چوپان اندلسی به نام سانتیاگو را دنبال می کند که از سرزمین مادری خود در اسپانیا به صحرای مصر در جستجوی گنج سفر می کند. در طول راه، او درس های ارزشمندی در مورد پیروی از رویاهای خود، اهمیت افسانه های شخصی و روح جهان می آموزد.
4. «گتسبی بزرگ» اثر اف. اسکات فیتزجرالد: این رمان در عصر جاز می گذرد، رویای آمریکایی و انحطاط دهه 20 خروشان را بررسی می کند. فیتزجرالد از طریق شخصیت جی گتسبی به موضوعات عشق، ثروت و توهم تحرک اجتماعی می پردازد.
5. «مجموعه هری پاتر» اثر جی.کی. رولینگ: این مجموعه فانتزی دوست داشتنی ماجراهای جادوگر جوان هری پاتر و دوستانش در مدرسه جادوگری و جادوگری هاگوارتز را دنبال می کند. این سریال با دنیای غنی، شخصیت های به یاد ماندنی و مضامین دوستی، شجاعت و نبرد بین خیر و شر، خوانندگان را در هر سنی مجذوب خود کرده است.
داستان کوتاه
داستان کوتاه آفتاب پرست آنتوان چخوف
مرد به سگ نزدیک میشود و ناگهان خودش را به جلو روی زمین پرت می کند و پاهای عقبی سگ را محکم میگیرد.
یک بار دیگر زوزه سگ به گوش میرسد و یکبار دیگر فریاد مرد شنیده میشود. چهره های خواب آلود در میان قاب پنجره ها پیدا می شوند و جمعیّتی که انگار از زیر زمین سبز شده باشند، دور آنها گرد می‌آیند.
پاسبان میپرسد: فکر می کنی اغتشاش شده باشد؟
آچومیهلوف به سمت چپ میچرخد و به طرف جمعیت میرود. نزدیک در حیاط، مرد سفیدپوش را می بیند که دست راستش را بالا نگهداشته و انگشت خونیناش را به جمعیت نشان میدهد.
در چهره نیمه مستش حالتی وجود دارد که گویی می گوید: صبر کن! اگر سزای این کارت را کف دستت نگذاشتم؛ خبیث لعنتی!
با دیدن مرد، آچومیهلوف تازه میفهمد که او خریوکین آهنگر است. باعث و بانی تمام این سر و صداها ـ یعنی سگی سفید و جوان با لک های زرد رنگ بر پشت ـ در حالی که روی زمین، وسط جمعیت ولو شده، سرتا پایش می لرزد و در چشمان پر آبش نگاهی حاکی از بی اعتمادی پیداست.
آچومیهلوف در حالی که راهش را از بین جمعیت باز میکند؛ می پرسد: چه خبر است؟ تو چرا اینجایی؟ انگشتت چه شده؟ تو بودی فریاد می کشیدی؟
خریوکین می گوید. قربان... من داشتم رد میشدم، کاری هم به کار کسی نداشتم؛ میرفتم تا در حوالی جنگل به دنبال دیمیتری یویچ بگردم که ناگهان این سگ بد ذات انگشتم را گاز گرفت.
باید مرا ببخشید. من کارگرم، یک کار بخصوص در دست انجام دارم و بالاخره یک نفری باید خسارت مرا بپردازد.
چون شاید من تا یک هفتهای نتوانم از این انگشت استفاده کنم! قربان... هیچجای قانون ننوشته که اجباری برای تحمل آزار از جانب حیوانات وجود دارد! اگر آنها همه هوس کنند ما را گاز بگیرند که دیگر نمی شود توی این دنیا زندگی کرد!
آچومیه لوف در حالی که ابرو بالا و پایین میاندازد، با تحکم می گوید: خوب، باشد. حالا این سگ کی هست؟ من به این قضیه جداً رسیدگی می کنم. من به شما یاد می دهم که سگهایتان را همینطوری ول نکنید!
دیگر موقعش رسیده که به آنهایی که به قانون احترام نمیگذارند درسی داده شود. من صاحب این سگ را تنبیه می کنم. به او می فهمانم که با کی طرف است!
و در حالی که به طرف پاسبان میچرخد، داد میزند: یلدیرین ببین این سگ مال چه کسی است و در این مورد گزارشی تهیه کن. سگ کشته خواهد شد. زود باش! به هر حال، فکر کنم یک سگ هار باشد. سگ کیست؟
یک نفر از لابهلای جمعیت میگوید: ظاهرش مثل سگ ژنرال ییگالوف است.
ـ سگ ژنرال ییگالوف؟! هووم! یلدیرین، شنلم را از تنم دربیاور، هوا خیلی گرم است! مثل این که می خواهد باران ببارد.
آچومیهلوف در حالی که به طرف خریوکین میچرخد، میگوید: این وسط یک چیزی هست که من نمیفهمم؛ آخر این سگ چه طوری می توانسته تو را گاز بگیرد؟ قدش آنقدر نیست که به سر انگشتان تو برسد.
این سگ، به این کوچکی و تو به این بزرگی! تو احتمالاً انگشتت به سوزنی، چیزی گرفته و بریده، و آن وقت فکر سگ به سرت زده و خواسته ای که از این طریق پولی به جیب بزنی. من آدمهایی مثل تو را خوب میشناسم؛ شما خیلی بدجنسید!
ـ قربان! او سیگارش را به صورت سگ پرت کرده، اما سگ که احمق نیست، در عوض او را گاز گرفته.
ـ دروغ میگوید قربان! او اصلاً نمیفهمد چه میگوید. اجازه بدهید تا خود قاضی حکم بدهد. قانون میگوید که حالا دیگر همه با هم برابرند. من خودم یک برادری در اداره پلیس دارم، اگر شما...
ـ حرف نزن!
پاسبان متفکرانه می گوید: نه، این سگ ژنرال نیست. ژنرال این جور سگ هایی ندارد. سگهای او فرق دارند.
ـ مطمئنی؟
ـ بله قربان! کاملاً مطمئنم.
ـ خودم هم این را می دانستم. ژنرال سگهای گرانقیمتی دارد. اما این یکی! این نه موی درستی دارد نه شکل و شمایل حسابی.
مردم چرا اینطور سگهایی را نگه میدارند؟ هیچ میدانی اگر یک چنین سگی توی مسکو یا سن پترزبورگ پیدا شود چه می شود؟ آنها دیگر صبر نمیکنند ببینند قانون چه میگوید، بلکه فوراً... و این پایان ماجراست. خریوکین! تو درد کشیده ای، و من از کنار این موضوع به راحتی نمیگذرم. باید یک درسی به آنها بدهم!
پاسبان با صدای بلند فکرش را بیان میکند که: اما با وجود این، شاید هم سگ ژنرال باشد! یک روزی من توی حیاط ژنرال، یک سگ مثل این را دیدم.
صدایی از میان جمعیت میگوید. مسلّم است که این سگ ژنرال است.
ـ یلدیرین! کمکم کن تا پالتویم را بپوشم. هوا سرد است. سگ را به منزل ژنرال ببر و از آنها بپرس. بگو که من آن را پیدا کرده ام و برایشان فرستاده ام. به او بگو که نگذارد سگ به خیابان بیاید. احتمالاً سگ گرانقیمتی است.
اگر هر کسی که از راه می رسد سیگارش را به دماغ او بکوبد، در مدت کوتاهی از بین خواهد رفت. سگ، حیوانی بسیار دوست داشتنی است. و تو، مرتیکه احمق! دستت را بیاور پایین! لازم نیست آن انگشت مسخره ات را به همه نشان بدهی. تقصیر خودت است!
ـ آشپز ژنرال اینجاست. بگذارید از او بپرسیم. سلام پروخور یک دقیقه بیا اینجا! نگاه کن ببین این سگ مال شماست؟
ـ این سگ؟! ما هیچ وقت اینطور سگی نداشته ایم!
آچومیهلوف میگوید: این سگ ارزشش را ندارد که در موردش پرسوجو کنیم. این یک سگ ولگرد است. بیش از این نمی توان چیزی گفت. اگر من می گویم این یک سگ ولگرد است، پس یک سگ ولگرد است! او کشته خواهد شد.
پروخور ادامه میدهد: این سگ مال ما نیست، این سگ به برادر ژنرال که تازه از راه رسیده تعلق دارد. ارباب من از این جور سگها خوشش نمیآید، اما برادرش برعکس، خوشش میآید.
آچومیهلوف می پرسد: پس برادر ژنرال، ولادیمیر ایوانویچ رسیده است؟و در این حال لبخندی بر چهره اش می‌نشیند.
ـ خوب، خوب، پس او رسیده و من خبر نداشتم! آمده که سری بزند؟
ـ بله قربان، برای دید و بازدید آمده.
ـ خوب، خوب، پس می گویی این سگ اوست؟ خیلی خوشحالم. برشدار! یک سگ کوچولوی قشنگ. یک سگ کوچولوی تند و تیز چه گازی از انگشت یارو گرفته! ها، ها، ها. چرا می لرزی کوچولوی خوشگل؟ این یارو آدم پستی است.
پروخور، سگ را صدا میزند و همراه با او دور میشود. جمعیت به خریوکین میخندد. آچومیهلوف او را تهدید میکند:
ـ آخرش یک روزی می گیرمت!
و در حالی که خودش را در شنلش می پوشاند، به راهش در میان بازار ادامه میدهد.
بخش شعر
یکی از مشهورترین شعرهای انگلیسی
روزی تابستانی ؛ غزل شماره ۱۸ ویلیام شکسپیر
می‌توانم قیاست کنم با روزی تابستانی ؟
تو دوست داشتنی‌تر و ملایم‌تر از آنی
جوانه‌های ماه می را نسیم میدهد تکان
و عجیب کوتاه است این تابستان
گاه گرم همچون چشم آسمان درخشان
اغلب اما در پس ابری رخ طلاییش را پوشان
هر زیبایی روزی زیبایش را خواهد باخت
با بخت بد یا راه و رسمی که طبیعت ساخت
جوانی تو اما محو نخواهد گشت
تو زیبایت را نخواهی داد از دست
نه مرگ تو را برای خویش خواهد
چراکه با شعرم همیشه نامت زنده می‌ماند
تا انسانی نفس می‌کشد و می‌بینند چشمانی
تا این شعر زنده است، تو جاودان می‌مانی
و شعری از مولانا
گر بیدل و بی دستم وز عشق تو پابستم
بس بند که بشکستم، آهسته که سرمستم
در مجلس حیرانی، جانی است مرا جانی
زان شد که تو می دانی، آهسته که سرمستم
پیش آی دمی جانم، زین بیش مرنجانم
ای دلبر خندانم، آهسته که سرمستم
ساقی می جانان بگذر ز گران جانان
دزدیده ز رهبانان ، آهسته که سرمستم
رندی و چو من فاشی، بر ملت قلاشی
در پرده چرا باشی؟ آهسته که سرمستم
ای می بترم از تو من باده ترم از تو
پرجوش ترم از تو، آهسته که سرمستم
از باده جوشانم وز خرقه فروشانم
از یار چه پوشانم؟ آهسته که سرمستم
تا از خود ببریدم من عشق تو بگزیدم
خود را چو فنا دیدم، آهسته که سرمستم
هر چند به تلبیسم در صورت قسیسم
نور دل ادریسم، آهسته که سرمستم
در مذهب بی کیشان بیگانگی خویشان
با دست بر ایشان آهسته که سرمستم
ای صاحب صد دستان بی گاه شد از مستان
احداث و گرو بستان آهسته که سرمستم
بخش ادبیات به پایان رسید.
بخش انیمیشن
بخش انمیشن به پایان رسید.
بخش سینما
در این بخش ۵ فیلم درام به انتخاب دپارتمان حزب پیکی بلایندرز معرفی شده
1. *۱۲ سال بردگی - بر اساس یک داستان واقعی، این درام قدرتمند واقعیت های خشن برده داری در ایالات متحده قبل از جنگ داخلی را به تصویر می کشد.
2. *اسپات لایت* (2015) - یک درام جذاب درباره تحقیقات Boston Globe در مورد سرپوش گذاشتن کلیسای کاتولیک بر پرونده های کودک آزاری.
3. *شبکه اجتماعی* (2010) - با تشریح ایجاد فیس بوک و مبارزات حقوقی پیرامون آن، این فیلم نگاهی جذاب به ظهور رسانه های اجتماعی ارائه می دهد.
4. *مهتاب * (201۶ - این درام دوران بلوغ مضامین هویت، جنسیت، و مردانگی را در روایتی تکان دهنده و از نظر بصری خیره کننده بررسی می کند.
5. *اتاق * (2018 ) - این درام سیاه و سفید به کارگردانی آلفونسو کوارون، زندگی یک کارگر خانگی در دهه 1970 مکزیکو سیتی را دنبال می کند و تصویری شخصی و صمیمی از خانواده و پویایی های اجتماعی ارائه می دهد.
بخش سینما به پایان رسید
بخش اطلاعات عمومی
۱.آیا می‌دانستید گنجشک ۳۵۰۰ پر در بدنش
دارد کـه مـی تـواند در سـردترین روز حرارت
بدنش را به ۴۱ درجه برسانند.
۲.آیا می‌دانستید پلک زدن زنان دو برابر پلک
زدن مردان است.
۳.آیـا می‌دانستید اگر حلزون یک چشم خود
را از دسـت بـدهد چـشم جـدیدی مجددا به
جای آن رشد خواهد کرد.
۴.آیـا مـی‌دانستید کـوسه هـا برعکس بیشتر
حیوانات به جای اینکه از طوفان فرار کنند به
سوی آن شنا می‌کنند.
۵.آیــا مــی‌دانستید بـیشترین اسـم رایـج و
مـشترک مـیان مـردم دنـیا «مـحمد » است.
۶.آیـا می‌دانستید سوسک ها با سرعت ۱ متر
بـر ثـانیه سـریع تـرین جانوران ۶ پا هستند.
۷.آیا می‌دانستید رکورد حبس کردن نفس در
زیر آب ۲۲ دقیقه می‌باشد.
۸.آیـا می‌دانستید برای اینکه ۷۰۰ گرم به وزن
شما اضافه شود باید ۹ کیلوگرم سیب زمینی
بخورید.
۹.آیـا مـی‌دانستید اگر کلفتی تار عنکبوت به
انـدازه مـغز یک مداد به هم تنیده میشد می
توانست یک هواپیمای بویینگ سنگین وزن را
تحمل کند.
۱۰.آیـا مـی‌دانستید شـستشوی مـوها با چای
و مـاالشعیر بـاعث درخـشش مـوها ی شـما
میشود.
۱.آیـا مـی‌دانستید چـال روی گـونه بـه عـلت
مـعلولیت یـکی از عـضلات صـورت به وجود
مـی‌آید ایـن مـعلولیت زیـبا تـرین مـعلولیت
شناخته شده است.
۲.آیــا مـی‌دانستید فـولکس واگـن بـیتل پـر
تـیراژترین خودروی جهان با تعداد بیش از ۲۱
میلیون دستگاه است.
۳.آیـا می‌دانستید نسبت احتمال شبیه بودن
۲ اثـر انـگشت بـه یـکدیگر یک به شصت و
چهار میلیارد می‌باشد.
۴.آیا می‌دانستید خوردن زعفران خنده را زیاد
میکند.
۵.آیـا مـی‌دانستید مـصرف کـدو تـنبل قدرت
بـدنی و ذهنی برای انجام کارها را افزایش می
دهد.
۶.آیـا مـی‌دانستید افـراد باهوش سریعتر فکر
مـی‌کنند و در نـتیجه دسـت خط بدی دارند.
۷.آیا می‌دانستید مغز انسان در طول یک روز
بـیشتر از تـمام تلفن های جهان به سلول ها
پیام عصبی می فرستد.
۸.آیــا مــی‌دانستید دولـت هـند در گـذشته
خـائنین بـه کـشور را از طریق بستن به ریل
اعدام می‌کرد.
۹.آیـا مـی‌دانستید بـوسیدن گـوش نوزاد می
تواند باعث ناشنوایی ابدی او شود.
۱۰.آیا می‌دانستید گربه های سفید با چشمان
آبی معمولا ناشنوا هستند.
۱.آیـا مـی‌دانستید در جنگ جهانی اول نیروی
هــوایی آمـریکا کـلا ۱۸ خـلبان و ۱۲ هـواپیما
داشت.
۲.آیـا مـی‌دانستید افراد مبتلا به اومبروفوبیا ،
هنگام بارش باران به اضطراب احساس درد و
افسردگی دچار می شوند.
۳.آیـا می‌دانستید بینایی ببرها در شب شش
بـرابر قـویتر از بـینایی آن هـا در روز اسـت .
بـه هـمین دلـیل اغلب شب ها به شکار می
روند.
۴.آیـا مـی‌دانستید بـه تـرس از زشـت بـودن
cacophobia می‌گویند.
۵.آیــا مــی‌دانستید ۲۴ سـاعت بـعد از ورود
دیوید بکهام به اینستاگرام ، ۵/۵ میلیون نفر
او را فالو کردند.
۶.آیــا مـی‌دانستید اخـتاپوس زنـده ، غـذایی
محبوب در کره جنوبی است.
۷.آیـا مـی‌دانستید فلامینگوها می‌توانند تا ۸۰
سال عمر کنند.
۸.آیـا مـی‌دانستید پـنبه ی لـازم جهت تولید
یک عدد تیشرت تقریبا ۲۷۰۰ لیتر آب مصرف
میکند.
۹.آیــا مــی‌دانستید امـید بـه زنـدگی در روم
باستان فقط ۲۰ الی ۳۰ سال بود.
۱۰.آیـا مـی‌دانستید شکست عشقی می تواند
بـه ایـست قـلبی منجر شود ، چرا که ضربان
افراد تحت تاثیر احساساتشان قرار دارد.
سخن بزرگان
زندگی درباره یافتنِ خود نیست، درباره ساختنِ خود است./ جورج برنارد شاو
برای موفقیت باید از 3 مرحله گذشت:
ابتدا مورد تمسخر واقع میشوی ، سپس با خشونت به مخالفت با تو میپردازند و سرانجام به تو ایمان می آورند . / آرتور شوپنهاور
تمام افکار خود را روی کاری که دارید انجام می دهید متمرکز کنید؛ پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند ... / گراهام بل
زندگی مانند دوچرخه سواری است. برای این که بتوانید تعادل خود را حفظ کنید باید همیشه در حرکت باشید. / اینشتین
اندیشیدن در زندگی مان نقش مهمی دارد. اندیشیدن به نگرش مان شکل می دهد. با اندیشه مان می توانیم زندگی مان را دگرگون کنیم./ جی پی واسوانی
شما تنها زمانی به قدرت نیاز دارید که قصد انجام کار مضری را داشته باشید
در غیر این صورت عشق برای انجام هر کاری کافی ست. / چارلی چاپلین
هر آدمی در زندگی باید کسی رو داشته باشه که حس کنه با نبودنش دنیاش خراب میشه!
اگر در طول عمرت همچین کسی رو نداشتی فقط عمرتو هدر دادی! / الهی قمشه ایی
زندگی برای کسانی که فکر می کنند یک کمدی و برای کسانی که احساس می کنند یک تراژدی است./هوراس والپول
همیشه به خاطر داشته باشید که دنیا هرگز مدیون شما نیست، زیرا قبل از شما نیز وجود داشته است. / جان استیل
هفته نامه به پایان رسید با تشکر از اعضای حزب که زحمت زیادی برای این مطلب کشیدن و بنده پستش کردم.
و در پایان نظرات و پیشنهادات شما خوانده و چنانچه مفید بود ترتیب اثر داده میشود.🙏🔥
