طرفداری | سالیانی بود که همواره نمایندگان ما، از امیدهای قهرمانی یا کسب عنوان در رقابتهای باشگاهی آسیا بودند و استقلال و پاس به ترتیب دو و یک بار بر سکوی قهرمانی باشگاه های این قاره ایستادند اما در سال های اخیر ما شاهد ایستادن نمایندگان دیگر کشورها بر این سکو هستیم و حتی بعضا نمایندگان ما موفق به صعود از دور گروهی نیز نمی شوند!
چرایی این موضوع خود بحث مفصل و ریشه دار و البته قابل و لازم به بررسی است اما در این دوره از رقابت ها حال و احوال نمایندگان ما چطور است و چه سرنوشتی را رقم خواهند زد؟ پر واضح است که با برنامه ریزی و سرمایه گذاری سایرین به ویژه کشورهای عربی دور و برمان و فقدان این ۲ عنصر در فوتبال ایران، شانس تصاحب جام برای ما هرروز کمرنگ تر از دیروز می شود.
امکانات فوق العاده و سرمایه گذاری رقبا، ما را با فرسنگ ها فاصله عقب انداخته است؛ زمین های چمن مخملی، مربیان به روز و ستاره هایی که حضور در این تیم ها را بر حضور در تیم ها و لیگ های مطرح جهانی (هرچند بخاطر پول) ترجیح داده اند تنها، تفاوت ما و آنها در زمین مسابقه است؛ باقی تفاوت ها که بماند...! در حالیکه حضور پرتعداد ستاره های مطرح از تیم های سرشناس در باشگاه های رقبا، دیگر امری عادی شده است تیم های سرشناس ما بابت استخدام بازیکنان سطح پایین تر خارجی خود را کامیاب و موفق می پندارند، هرچند برخی اوقات در استخدام این دسته بازیکنان و پس از کلی مذاکره ناکام هم می مانند!
نگاهی به نفرات رقبا و مقایسه آن با نفرات استقلال و پرسپولیس، ما را بدین نکته می رساند که باید به دنبال نتایج آبرومندی باشیم وگرنه سودای کسب جام از این تورنمنت و در حضور این رقبا و رقبای قدر شرق آسیا بیشتر به رویا می ماند؛ البته نفرات فقط بخشی از فاکتورهای مقایسه است.
با این اوصاف باید کاملا ناامید بود؟ خیر. وقتی وقوع اتفاقات دور از ذهن به مدد تلاش مضاعف (در جبران کاستی های موجود)، وجود شانس در فوتبال و معجزه امید در تنگنای زندگی ناممکن نیست تا لحظه آخر نباید ناامید بود، اما به شرط تلاش و تلاش و تلاش. سال گذشته چه کسی فکر می کرد در حضور النصر با رونالدو و الهلال کهکشانی و نمایندگان کره و ژاپن، قهرمانی به العین امارات برسد که سرمربی اش در همان رقابت ها بخاطر نتایج ضعیف از تیم سابقش اخراج شده بود؟! مضاف بر آن محرک ها، امتیاز زمین های ناهموارمان را هم داریم که بازی در آن برای ما به دلیل عادت، راحت تر و برای رقبا به خاطر غربت با آن، سخت تر است؛ این زمین های آبروبر، شاید اینگونه مزیتی برایمان به ارمغان بیاورد.
به هرحال روی کاغذ و درون زمین (با وجود احتمالات و عوامل مختلف) سرنوشت ها می تواند متفاوت شود پس به همان کورسوی امیدها نیز باید تا دقیقه آخر تلاش را مضاعف کرد. از یاد نبریم بسیاری اوقات در فوتبال حق به حقدار هم نرسیده...! این می تواند مشوق و محرک نمایندگان ما در مصاف با حریفان تا دندان مسلح و در جبران ناکارآمدی مدیران پرحاشیه و ساختار معیوب فوتبالمان باشد.