در این نوشته سعی شده است الگو های رفتاری مشترک و تکرار شونده ناتو و امریکا در جنگ های گذشته را تا حد امکان یادآوری، رمزگشایی و بازسازی کنیم تا به شما اجازه دهیم در مقابل استفاده دوباره از آن تکنیک ها تا حد امکان آگاه و مصون باشید و نگذاریم که این تکنیک به سلاحی علیه خودتان استفاده شود زیرا زمانی که خون قربانیان تازه و جسد ها هنوز گرم است حقیقت یابی چندان ممکن نیست.
یکی از جنگ های ناتو که برخلاف عراق و افغانستان موفق شدند ذهن ها را از فاجعه ای که رقم زدند دور نگه دارند لیبی بود. لیبی فاجعه ای بود که دوبار اتفاق افتاد؛ یک بار در زمینی به اسم کشور لیبی و یک بار در ذهن ها و مغز های مخاطبان جهانی. لیبی داستانی است که ۱۲ سال پیش مردم آن کشور در خیابان ها تقاضا برای حمله نظامی ناتو به کشور خودشان را داشتند و حالا بسیاری از مردم لیبی حسرت روزگار قبل انقلاب شان را می خورند و هیچ کدام از ما به یاد نمی آورد که لیبی در کجای نقشه جهان قرار دارد.
در این مطلب با فراموشی مهندسی شده ناتو جدال می کنیم تا نگذاریم جنگ شناختی ناتو حافظه های ما را به اسلحه ای علیه خود مان تبدیل کند.
عطر دریا روز بعد انقلاب
«با جوانان در میدان سبز صحبت می کردم و می خواستم که شب رو با اون ها سپری کنم اما هوا بارانی شد و برای اینکه نشان دهم در طرابلس هستم و نه در ونزوئلا؛ اخبار این سگ های ولگرد رو باور نکنید.»
چه چیزی در لیبی اتفاق افتاد؟ در عرض ۲۴ ساعت، ۴۸ ساعت و ۷۲ ساعت: بنغازی، بنغازی، بنغازی، بنغازی، بنغازی، بنغازی در معرض خطر است، بنغازی در حال مرگمیره، بنغازی درش نسل کشی اتفاق افتاده، بنغازی...
در ۱۵ فوریه ۲۰۱۱ شهر بنغازی-در شرق لیبی- دچار سلسله تظاهرات مردمی شد که طی زد خوردی، با کمک سفارت امریکا برای مسلح شدن بخشی از معترضین، اعتراضات وارد فاز جنگ مسلحانه شد.
چند روز بعد از شروع جنگ مسلحانه، قذافی در بخشی از سخنرانی خود که از تلویزیون پخش شد گفت:«می خواهند اینجا را تبدیل به افغانستان و عراق جدید بکنند.»
شیوه غلط برخورد قذافی در آرام سازی اعتراضات مردمی، بهترین بهانه را به آمریکا و ناتو داد که با استفاده از شورای امنیت سازمان ملل از این فرصت برای نابودی یکی از مخالفین سنتی خود و گسترش حضور نظامی در شمال آفریقا و تقویت نیروهایشان در حوزة دریای مدیترانه و تسلط بر چاههای نفت لیبی استفاده کنند. اوباما، رئیس جمهوری که اصلی ترین وعده انتخابی کارزارش پایان دادن به جنگ های بی پایان بوش و جمهوری خواهان بود و فلسفه سیاست خارجی دولت گریز از جنگ بود، درباره لیبی طی یک سخنرانی به یک باره یاد آرمان های جهان آزاد می افتد؛
«بعضی ملت ها شاید بتونن چشم شون رو به روی جنایات در کشور های دیگر ببندند. ایالات متحده آمریکا متفاوت هست. بعنوان ریاست جمهور، صبر نکردم تا نظارهگر کشتار و گور های دسته جمعی باشم. ما قبلا دیده بودیم که او در خیابان ها هزاران نفر رو می کشه، ما حتی اگر یک روز دیگر منتظر می ماندیم قذافی یک جنایت هواناک انجام می داد و لکه ننگش بر دامن وجدان بشریت باقی می ماند. در این کشور خاص و در این لحظه خاص، ما با افق خشونت در ابعادی باورنکردنی روبرو بودیم، ما توان ویژه ای برای توقف آن خشونت داشتیم، یک وظیفه بین المللی برای انجامش و یک ائتلاف بین المللی و حمایت کشور های عربی و تقاضایی از مردم لیبی برای دخالت ما.»
رسانه های انگلیسی زبان و رسانه های عربی زبان وابسته به دولت های غربی به طور ۲۴ ساعته اخبار درگیری های بنغازی را پوشش می دادند و مردم اخبار را از این رسانه ها دنبال می کردند.
طی همین اتفاقات و مسلح شدن بیشتر معترضان، جنگ مسلحانه به مناطق شرقی لیبی سرایت کرد.
بارش آزادی از بمب افکن های ناتو و منطقه پرواز ممنوع
دولت های غربی و رسانه ها دخالت نظامی را در سطح ناتو برای افکار عمومی عادی سازی کردند. با فشار و لابی گری اپوزیسیون لیبی، ناتو با شعار حمایت از معترضین به کشور لیبی حمله نظامی کرد. از ۱۹ مارس، ده ها، صد ها، هزاران و دها هزار کیلو بمب بر سر کشور لیبی ریخته شد.
برنارد آنری لِوی از چهره ای جنگ طلب فرانسوی از حامیان اصلی حمله ناتو و فرانسه به لیبی بود، لوی مسئول بخش غرب آسیا و شمال آفریقا وزارت خارجه فرانسه است؛ برنامه کار او ایجاد جنگ داخلی و تجزیه کشور های این مناطق است.
برنارد لوی:«مایه افتخار من هست که فرانسه این کار را کرد. امروز صبح با رئیس جمهور سارکوزی جلسه ای داشتم. تمامی مردم لیبی که این مدت ملاقات کردم یک دغدغه داشتن، قذافی به هر قیمتی که شده باید از قدرت کنار برود.»
در پی حمله ناتو، امریکا دستور منطقه پرواز ممنوع را برای کشور لیبی صادر کرد.
سرانجام بعد از گذشت چندین ماه، با مداخله بشردوستانه ناتو حکومت قذافی سقوط کرد.
اوپس...فکر بعدش رو نکردیم
هشت سال، نه سال بعد پارلمان انگلیس تحقیقاتی انجام میده و به این نتیجه میرسه: طبق یافته های ما بنغازی در حال خطر نبود!
اوپس... ما همیشه راست میگیم، اما راست را خیلی دیر میگیم، زمانی که لیبی یک کشور نبود، یک دولت نبود، لیبی خرابه آشفته حالی بود که تکه تکه شده بود و دیگر قابل به هم متصل شدن نبود.
سرنگونی حکومت قذافی شروع فصلی سیاه در تاریخ کشور لیبی بود. علی رغم برگزاری انتخابات متعدد، دوام دولت های تشکیل شده به دلیل کار شکنی و عدم وحدت جریان های مختلف سیاسی به چند ماه نرسید. به دلیل مستقر نشدن دولت، گروه های مختلف سیاسی از راه جنگ داخلی و اسلحه به کسب قدرت روی آوردند.
سفارت امریکا در طرابلس و کنسولگری همین کشور در بنغازی از دو طرف درگیری حمایت می کردند، ژنرال هفتر از نیرو های تاثیر گذار در جنگ داخلی لیبی بود که سرانجام به بخش های شرقی خاک این کشور مسلط شد. او مورد حمایت ماکرون، رئیس جمهور فرانسه است.
با شروع جنگ داخلی، کشور لیبی به بخش های مختلف تبدیل شد که دائما در حال جنگ هستند. بخش هایی از لیبی در دست داعش و گروه های تکفیری است.
ترامپ:«آنچه در لیبی اجرا شد یک فاجعه بود و در حال حاضر داعش به منابع نفتی لیبی دسترسی داره، داعش داره اون رو می فروشه، یکی از با کیفیت ترین منابع نفت در دنیا، داعش صاحب نفت لیبی شده.»
در پی کاهش چشم گیر تولید نفت لیبی، صنعت این کشور با ضرر سالیانه سی میلیارد دلاری مواجه است. لیبی به عنوان یکی از ده کشور دارای ذخایر نفتی جهان دچار بحران سوخت و انرژی شده است. شرکت های غربی که در دوران قذافی از لیبی خارج شدند، با سرنگونی قذافی به لیبی بازگشتند(ENI, TOTAL, REPSOL, OMV صاحبان نفت لیبی).
با تبدیل شدن لیبی به میدان جنگ، ترکیه با ادعای حمایت از بخش هایی از لیبی به این کشور نیروی نظامی می فرستد.
هیچ کدام از نشست های بین المللی سران دنیا برای رفع بحران لیبی به نتیجه جز عکس یادگاری نرسید.
مصاحبه شهروندان لیبیایی که از جنگ داخلی خسته شده اند:«هرکس اینجا ساز خودش رو میزنه، مردم گیر افتادن، مردم تبدیل به موش آزمایشگاهی شدند»،«مسلحین رو متوقف کنید، ارتش کجاست؟ کجایید؟»
محاجران از سراسر آفریقا برای فروش در بازار های برده فروشی به داخل لیبی فرستاده می شوند.
و لیبی پس از قذافی مختلی است که انسان ها را در قفس می اندازند و به فروش میرن و مردمش برای اینکه از جهنم خود ساخته فرار کنند سوار قایق های بادی می شوند و در قبرستان آبی مدیترانه کشته میشن.
همان لیبیایی که سر جناز قذافی فریاد زدند، دو سال، چهار سال، شش سال، هشت سال، ده سال بعد کجا بودند؟ ده سال بعد اغلب شون حسرت روز های قذافی را می خوردند.
اما چرا مردم لیبی تقاضای حمله به کشور خود را کردند؟ رسانه های جریان اصلی با روایت یک سویه سال ها ذهن مردم لیبی را تصاحب کرده بودند و نتیجه تغییر شناخت ذهنی مردم لیبی و ایجاد و پمپاژ احساسات هدفمند، ساخت یک مکانیزم شناخت مصنوعی بود که تقاضای حمله به خود را می کرد.
برنارد لوی چند سال بعد در مصاحبه با بی بی سی جهانی میگه:«کار درستی بود که او رو سرنگون کردیم، درسته بعدش خیلی شیرین نبود.»
مجری:«میگی که بعدش شیرین نبود؟ اما از جمعه پیش تا حالا صد ها نفر کشته شده اند، گروگان گیری داره میشه، بخش هایی در دست نیروهای شبه نظامی هست[۱۷۰۰ گروه تروریستی در لیبی در حال جنگ هستند]، از ماه مارس تا حالا ۳ تا نخست وزیر عوض شدند و حالا پیشنهادت حمایت از یک خیزش دیگه است؟»
اوباما در اواخر ریاست جمهوری در مصاحبه درباره فاجعه لیبی این چنین می گوید:«بزرگترین اشتباهم این بود که نتونستم برای روز بعد_ مداخله در لیبی که بنظرم کار درستی بود_ برنامه ای نداشتم.»
کارنامه گناهان قذافی
«این سگ دیوانه خاورمیانه، هدفی رو دنبال می کنه.»
رونالد ریگان
می شود گفت تنها نکته منفی لیبی نبود آزادی سیاسی در این کشور بود که با تحریم و مداخله نظامی امریکا در سال ۱۹۸۸ در لیبی ارتباط دارد اما...
قذافی در ابتدا قدرت گرفتن به دنبال اتحاد جهان عرب بود. او روابط نزدیکی با شخص جمال عبدالناصر و مصر داشت. پس از شکست در پروژه اتحاد اعراب، با کمک دیگر کشورهای آفریقایی ایده اتحادیه آفریقا را به صورت جدی پیگیری کرد. او همواره بدنبال ایجاد قاره افریقا متحد بود. با چهره های مشهور ملل افریقایی نظیر ماندلا ارتباط نزدیک و سازنده ای داشت.
قذافی با هدف قدرتمند تر کردن زیرساختهای لیبی، پروژه «بزرگترین رود دست ساز بشر» را پایه ریزی کرد. این پروژه هدف داشت تا به تمام نقاط این کشور آب رسانی یک سانی داشته باشد.
•در دوران قذافی بدون بهره به مردم لیبی وام داده می شد.
•بهترین سازمان تامین اجتماعی
•بهترین سازمان حقوق بیکاری
•به مادرانی که فرزند می آوردند پنج هزار دلار پرداخت می کرد.
•دانشجویانی که در رشته های تخصصی آموزش می دیدند از دریافت یک دستمزد معمولی بهره می بردند تا آموزش آنها تمام شود.
•اگر کسی قادر نبود کار پیدا کند دولت تمام حقوق اورا تا زمانی که کار دیگری پیدا کند می پرداخت. (حقوق دوران بیکاری)
•زوج هایی ازدواج می کردد در طرح حمایت از خانواده پنجاه هزار دلار اعطا می کرد و زوج بطور مجانی صاحب یک آپارتمان مجانی از سوی دولت می شد.
•هرکسی می توانست در هرجای دنیا به تحصیل اشتغال پیدا کند در آنصورت دولت 2500 یورو به اضافه هزینه اتومبیل را به او می داد.
•اتومبیل ها به قیمت تمام شده کارخانه فروخته می شدند.
•لیبی به هیچ کشوری در دنیا یا دستگاهی بدهکار نبود حتی یک سنت. هیچ کس در دنیا طلبی از لیبی ندارد.
•آموزش رایگان برای همه شهروندان مهیا بود
•25% از جمعیت لیبی دارای تحصیلات دانشگاهی هستند.
•گدا در شهر های این کشور نبود، بی خانمان و کارتن خواب نداشته است تا زمانی که بمباران ها آغاز شد.
•نان در لیبی پانزده سنت (کمتر از یک چهارم دلار) است.
و تمام آمار های لیبی نه تنها از افریقا جلوتر بود بلکه سرآمد کشور های جهان سوم و معادل خیلی از کشور های جهان اول بود.
قذافی تمایلی برای دریافت وام از بنیاد پولی جهانی یا بانک جهانی که از بهره بالا برخوردار است نداشت. در زبان ساده تر لیبی یک کشور مستقل بود. در دوران وی لیبی بیش از یک میلیون بکشه نفت به فروش می رساند.
لیبی تنها کشوری بود که تولیدنفت می کند ولی پول آنرا نه به دلار آمریکا ونه به یورو بلکه طلا را جایگزین آن کرده است. این می تواند دیگر کشور های جهان را به ورشکستگی بکشاند زیرا کشور های غربی اغلب ذخیره طلا به اندازه کافی ندارند تا در مقابل پول های بی رویه ای که چاپ می کنند پشتوانه ای باشد.
اوباسانجو، رئیس جمهور سابق نیجریه:«-شما معتقدید که نتیجه برکناری قذافی پ ناآرامی در شمال مالی و شکل گیری گروه تکفیری بوکوحرام ارتباطی میان این هاست؟
-بله. قطعا مرتبط هستند و در نهایت همهی ما در قاره آفریقا و همهی کسانی که اون رو طرح ریزی کردند باید هزینهش رو پرداخت کنند.»