مرا زیبا پرستی داده عشق و داده مستی رنج هستی برده از یادم
ندارم ترسی از غم ، تا که هر دم می رسد عشقش به فریادم
چو او را می پرستم درکنار هر که هستم نقش سنگم سرد و خاموشم
بغیر از یاد او هر یاد دیگر در جهان گشته فراموشم
تو آنی خدایا که دانی خدایا کسی که در همه وجودم
بود ز یاد او نشانی نکرده یک دم از محبت به من نگاه مهربانی
مرا زیبا پرستی داده عشق و داده مستی ،رنج هستی برده از یادم
ندارم ترسی از غم تا که هر دم می رسد عشقش به فریادم
چو او را می پرستم درکنار هر که هستم
نقش سنگم سرد و خاموشم