اختصاصی طرفداری | فوتبال برای برزیلیها یکی دیگر از نهادهایی است که نظام اجتماعی پیچیدهی فرهنگ آمریکای جنوبی را در کنار خانواده و مذهب تعریف میکند.
«پسر کی هستی؟»، «پیرو کدام دینی؟» معادل «از چه تیمی حمایت میکنی؟» هستند. پرسشی که با آن برزیلیها در جهان هستی، موجودیت پیدا میکنند و راههایی برای هدایت و تجلی هویتشان است. این جنبه در ادبیات، در هنرهای تجسمی و همچنین در دموکراتیکترین هنر دنیا، یعنی موسیقی، وجود دارد. اگر صحبت از برزیلی بودن و شناخت هویت باشد، باید از ساختارهای پیچیدهی اجتماعی گذشت و این ارگانیسم فینفسه، اهمیت مییابد.
اگر فوتبال قبلاً تمرینی اساساً محبوب تلقی میشد، چون به چیزی بیش از یک "توپ" و حیاطهای باز و خیابانها وابسته نبود، موسیقی نیز به دلیل همین واقعیتِ سرکوبناپذیر بودناش، محبوب است. در حقیقت، آنچه از این دو شکلِ بیان برمیآید، یک مورد خاص است: تجسم «هویت» برزیلی. چیزی که به دلیل لحن محبوب ذات این دو، یعنی فوتبال و موسیقی اتفاق میافتد.
![](https://ts17.tarafdari.com/users/user637617/2024/07/27/0_starbrazil.jpg)
موسیقی در زمانهای مختلف و در مناطق مختلف در برزیل رواج داشته و از آیینها و جشنوارههای سنتی در پایه گسترش یافته اما تا نقطه عطفی که در «مدرنیسم» رخ داد، همواره رشد میکرد و به موضوعاتی پرداخت که با وجود هویتمحور بودن، محدود به گروه یا جامعهی خاصی نبود. از آنجایی که «مدرنیته» به این کشور رسید، در آغاز قرن بیستم، جستوجو برای یک «موضوع» اساساً برزیلی مورد بحث مردم قرار گرفت. موسیقی، در کنار این تأثیر، مسئولیت هویت «ناخودآگاه جمعی» (برزیلی بودن) را بر عهده گرفت و به یک فرهنگ عمومی و تودهای تبدیل شد که «فرهنگ واحد» برزیلی است.
به عنوان سنتز این فرآیند، MPB یا موسیقی محبوب برزیل [Musica Popular Brasileira] متولد شد که ریشهی آن سبکهای تروپیکالیا و بوسا نووا قدیمی هستند. این جنبشهای موسیقایی مستقیماً به چیزهایی میپرداخت که تعریفشان «برزیلیسم» بود و آن سبک به فوتبال «مبارک» رخنه کرد. اگرچه پیشتر، فوتبال، در این روند تاریخی، خود را به عنوان یک جزء از هویت برزیلی تثبیت کرده بود. در تعاریفی مانند "فوتبال ما"، "شیوه بازی برزیلی" اثر آن یافت میشود. فوتبال با همکاری موسیقی در بدنهی اجتماعی برزیل بسط پیدا کرد؛ برای ایجاد احساس تعلق و بالاتر از همه، اثبات اینکه "آنها یک کشور مدرن هستند"، درست مانند رهایی سیاهپوستان برزیلی که در حاشیه جامعه قرار داشتند.
![](https://ts17.tarafdari.com/users/user637617/2024/07/27/whatsapp-image-2024-06-07-at-11.48.35.jpeg)
از این پس، این دو عنصر، به خودی خود نماد شناسایی ملت برزیل شد. به عنوان مثال، پله (سیاهپوست) و گارینشا (مولاتو یا همان ترکیبی از نژاد آفریقایی-اروپایی) در آهنگهای بسیاری خطاب قرار داده شدهاند. جایی که یک پدیده جالب در این مرحله از تصدیق فرهنگی رخ میدهد که همان کیش آفریقایی-برزیلی است. نکته اصلی برای تجسم "برزیلی بودن" که بر روی این دو جبهه محبوب (فوتبال و موسیقی) متمرکز است، رویارویی آنها با سفیدپوستان برای اثبات برتری است. برزیلیهایی که بهدنبال سرکوب این نژادها بودند، نخبگان سفیدپوست با شعار «اصلاح» کشور بودند و این دو مورد – فوتبال و موسیقی – سلاح غیرسفیدپوستان برزیلی برای مبارزه شد.
خورخه بن، آهنگ زیبای «Camisa 10 da Gávea» را به زیکو تقدیم کرده و علاوه بر آن که معنای زیباییشناختی به فوتبال میدهد، تأکید دارد فوتبال دیگر جنگ بین رنگینپوستان و سفیدپوستان نیست و تبدیل به بهترین هنر بدن برزیلیها شده است. ژیلبرتو گیل نیز یک اثر عالی را به آفونسینیو بزرگ – هافبک مطرح برزیلی و از معدود کسانی که برای چهار باشگاه ریودوژانیرو توپ زد – تقدیم میکند، بهنام "Meio de Campo" که معنای «هافبک» را میتوان برای آن در نظر گرفت.
![](https://ts17.tarafdari.com/users/user637617/2024/07/27/img_20240727_012803_173.jpg)
ادای احترام به بازی فوتبال و بازیکنان در موسیقی عامهپسند برزیل بسیار گسترش یافت و در میان هنرمندان بزرگی که به این جنبه از اجتماع توجه دارند، مورد جالبی وجود دارد؛ برای مثال، گروهی بهنام Novos Baianos F.C یا باهیاییهای جدید، که نه تنها یک گروه موسیقی، بلکه تیم فوتبال بود. این گروه در باهیا تشکیل شد و سپس آلبومی با همین نام در بحبوبهی دیکتاتوری نظامی در اوایل دههی ۱۹۷۰، ضبط کردند. این آلبوم در حالی ضبط میشد که اعضای این گروه، در گاراژی در مزرعهی جاکارپاگوایِ ریودوژانیرو، ساکن شده بودند و باهم فوتبال هم بازی میکردند. نام آن آلبوم، در حقیقت مخفف عبارتی است که به عنوان مؤلفهای برای کل انسجام آنچه ما «فرهنگ برزیل» مینامیم، به کار میرود.
![](https://ts17.tarafdari.com/users/user637617/2024/07/27/img_20240727_013047_153.jpg)
قبل از اتمام این وقایعنگاری مختصر، میخواهم در مورد آهنگ بسیار هوشمندانه "O Futebol" اثر چیکو بوارک صحبت کنم که پیوست شده و فکر میکنم هر چیزی را که نوشتهام، خلاصه میکند. بوارک علاوه بر جان بخشیدن به هویت برزیلی، استعاره زیبایی را با نام ژوائو در این قطعه آورده و ساخته. ژائو یا ژوائو محبوبترین نام در برزیل است و وقتی در این قطعه میخواند «برای چند دریبل ژوائو» و فریاد میزند «مانه، مانه، مانه» گارینشا را خطاب قرار میدهد.
این اثر بوارک، ادای احترامی شاعرانه به فوتبال است که زیبایی، هنرمندی و عمق احساسی آن را به تصویر میکشد. اشعار او سرشار از استعاره است و مهارتهای یک بازیکن فوتبال را با آهنگساز، نقاش و حتی یک پادشاه مقایسه میکند. بوارک از توصیفهایی واضح برای بیان دقت و ظرافت لازم برای به ثمر رساندن یک گل استفاده میکند و آن را به دقت یک تیر از کمان رهاشده و افتادن ظریف و ناگهانی یک برگ خشک تشبیه میکند. این مقایسه، فوتبال را به نوعی هنر عالی ارتقاء میدهد و بر تأثیر زیباییشناختی و احساسی آن در برزیل تأکید میکند. این آهنگ حتی به جنبههای استراتژیک و هندسی فوتبال هم میپردازد.
![](https://ts17.tarafdari.com/users/user637617/2024/07/27/3433.jpg)
بنابراین، اگر برزیلی هستید و نمیتوانید با پاهایتان فوتبال بازی کنید، میتوانید از هنر و موسیقی کمک بگیرید و مانند بوارک، برآمدگی دروازه که حاصل از وارد شدن توپ به تور آن است را هم زیبا توصیف کنید.