اختصاصی طرفداری | امیلیانو مارتینز، دروازهبان فاتح جام جهانی با آرژانتین گفته بود: «آرزویم این است مدال طلای المپیک را هم با آرژانتین کسب کنم.».
فوتبال المپیک با تولد جام جهانی همیشه زیر سایه ماند و طی دوران سرخوش تغییرات بسیاری شده است. طرفداران فوتبال رغبتی به آن نشان میدهند و با محبوبیت روزافزون این ورزش و رقابتهای داخلی و بینالمللی متعدد در سطحی در خور اشاره، هیچکس آن را جدی نمیگیرد.
این روزها برای سنگین وزنان و بزرگان حرفهای این رشته موقعیتی وجود ندارد تا در این مسابقات شرکت کنند، بازیکنان بالای ٢٣ سال حق شرکت در المپیک را دارند، با سه استثنا که میتوانند سن بیشتری داشته باشند.
با این اوصاف هیچکس نمیتواند اهمیت مدال المپیک را در میان جوایز باارزشتر فوتبال نادیده بگیرد. تاریخچه فوتبال المپیک حکایت شنیدنی و عجیب و غریبی دارد. از آنجا که اطلاعات فوتبالدوستان در این رابطه محدود است، در آستانه المپیک پاریس بهانه خوبی است تا در این سیاهه به نکاتی چند از فوتبال المپیک صحبت کنیم. باشد که دیگر دوستان مطالب متفاوتی طی مسابقات خدمت شما عزیزان ارائه دهند.
مطلب در دو بخش تنظیم شده، بخش اول متمرکز به پیروزی اروگوئه و اهمیت آن دقیقاً ١٠٠ سال پیش از این است و سپس به داستانهای کوتاه متعددی از حوادث فوتبال المپیک و… اشاره میشود. برای تهیه آن از منابع مختلفی از جمله کتاب "تاریخچه المپیک"، "ورلد ساکر"، "فور فور تو" و… استفاده شده است.
افسوس بار دیگر تیمی به نمایندگی ایران و ایرانیان در این مسابقات وجود ندارد. تمامی تاریخ فوتبال ما در المپیک به پیش از سال ١٣٥٧ باز میگردد و آخرین حضور ما با نسل درخشان و طلایی فوتبال ایران به المپیک مونترال در سال ١٩٧٦ با مربیگری فرانک اوفارل باز میگردد، دو سال بعد از ان تیم ملی ایران به رهبری حشمت مهاجرانی برای نخستین بار به جام جهانی ١٩٧٨ آرژانتین راه یافت.
بریتانیا هم در المپیک ۲۰۲۴ تیم فوتبالی ندارد، اما سه مربی بریتانیایی در آنجا حضور خواهند داشت، همچنین یک مربی جوان به نام تیری آنری که سال گذشته بهعنوان مدیر تیم زیر ۲۱ سالههای فرانسه منصوب شد، هانری ستاره سابق آرسنال و فرانسه مسئولیت تیم مردان المپیک را نیز برعهده دارد، که میزبان بازیها و از مدعیان اصلی کسب طلا هستند.
الکساندر لاکازت، ژان فیلیپ ماتتا و مایکل اولیسه همگی برای تیم مقدماتی اولیه انتخاب شدهاند. لاکازت و ماتتا به عنوان بازیکنان مجاز بالای سن در المپیک ۲۰۲۴ حضور خواهند داشت.
نخستین دیدار روز افتتاحیه فوتبال میان آرژانتین و مراکش در ۲۴ جولای است و اولین بازی «لِ بلوز Les Bleus» برابر ایالات متحده آمریکا در استادیوم ولدروم مارسی در همان روز برگزار خواهد شد، و فینال در پارک دو پرنس پاریس در ۹ آگوست/اوت خواهد بود.
برزیل به رغم کسب طلا در هر یک از دو المپیک اخیر موفق نشد به مسابقات مردان راه یابد.
مرحله گروهی، مسابقات جالبی و متفاوتی را در گروههای مختلف در دل خود دارد، در دل نخندید: جمهوری دومینیکن در مقابل ازبکستان، مالی در مقابل اسرائیل و عراق مقابل اوکراین برای شروع، در حالی که گینه با نیوزلندی روبرو میشود که توسط دارن بازلی، مدافع سابق واتفورد مدیریت میشود. اوه، و خاویر ماسکرانو سرمربی آرژانتین است.
تیم برگزیده و محبوب کسب طلا در فوتبال زنان، طبق معمول همیشه ایالات متحده آمریکا است و توسط اما هیز هدایت میشود. او دو ماه پیش چلسی را ترک کرد تا تیم مربیگری امریکا را در دست بگیرد. هیز با تیم خود تلاش خواهد کرد همکار زن انگلیسی خود بِو پریست من که کانادا را در توکیو به سوی افتخار هدایت کرد و به مدال طلا دست یافت را متوقف کند. امید زنان فرانسوی به هروه رنار، مغز متفکر پیروزی شگفتانگیز عربستان سعودی مقابل آرژانتین در جام جهانی مردان در سال ۲۰۲۲ است، اما فرم ناامیدکننده انگلیس در لیگ ملتها به این معنا بود که بریتانیا مانند المپیک توکیو جواز حضور نداشته باشد.
این آخرین فصل از معاشقههای نصف و نیمه بریتانیا و بسیاری از کشورها با فوتبال المپیک است. رقابتی که از ابتدا با تولد جام جهانی دو سویه، غریب، بیگانه و نامعلوم به نظر میرسید.
امیرحسین صدر
۱۹ جولای ۲۰۲۴
اروگوئه تاریخ فوتبال را دگرگون کرد!
بازیهای المپیک تابستانی ٢٠٢٤ در پاریس مصادف با صدمین سالگرد پیروزی فوتبال اروگوئه در المپیک ۱۹۲۴ است، تورنمنتی که در آن میتوان آغاز جهانی شدن این ورزش را بهوضوح دنبال کرد.
در اوایل سال جاری در اروگوئه، تیم زیر ۲۳ سال این کشور نتوانست جواز حضور در المپیک پاریس را کسب کند، تأسف زیادی بدنبال داشت. این بدان معنا بود؛ مردان مارسلو بیلسا فرصت جشن گرفتن صدمین سالگرد قهرمانی اروگوئه را در المپیک پاریس از دست داده بودند، زمانی که اروگوئه کوچک و ناشناخته، بسیار ناشناس وارد شد و مسیر خود را برای کسب مدال طلای المپیک هموار کرد.
این یک لحظه کلیدی در تاریخ این کشور بود که در قرن نوزدهم به عنوان یک کشور حائل بین برزیل و آرژانتین تأسیس شد. همانطور که اوندینو ویرا، مربی جام جهانی ۱۹۶۶، گفته بود: «ملتهای دیگر تاریخ خود را دارند و اروگوئه فوتبال خودش را!»
اما حتی در غیاب اروگوئه، جشن صدمین سالگرد در پاریس برگزار خواهد شد. مسابقات المپیک در سال ۱۹۲۴ از اینرو بسیار حائز اهمیت است که مدال طلای اروگوئه در واقع تولد فوتبال مدرن به عنوان ورزش جهانی است، محبوبترین آن. دورانی که فوتبال پتانسیل خود را به عنوان ورزش شماره یک محبوب تماشاگران جهان نشان داد، و لحظهای بود که زایش و میلاد جام جهانی فوتبال اجتناب ناپذیر به نظر میرسید.
در ابتدا مسابقات فوتبال المپیک با حضور تیمهای باشگاهی برگزار میشد. پس از اینکه در سال ۱۹۰۸ بدرستی تیمهای ملی کشورها جایگزین تیمهای باشگاهی شدند. مصر در سال ۱۹۲۰ اولین شرکت کننده خارج از قاره اروپا شد. آفریقای شمالی دوباره در سال ۱۹۲۴ همراه با ایالات متحده به المپیک بازگشتند، اما این اروگوئه بود که با شکوه و عظمت پیش رفت و تخیل و احساسات عمومی مردم را تسخیر کرد.
فقط بیش از ۳۰۰۰ تماشاگر بازی افتتاحیه اروگوئه را تماشا کردند؛ نابودی استثنایی ۷-۰ یوگسلاوی. سپس در پیروزی ۳-۰ مقابل ایالات متحده جمعیت کنجکاو شروع به استقبال از فوتبال و آمریکای جنوبیها کردند. در دیدار بعدی ۵-۱، فرانسه میزبان بازیها را له کردند و در نیمهنهایی ۲-۱ هلند را شکست دادند. برای دیدار نهایی مقابل سوئیس، هزاران نفر از حضور در ورزشگاه کلمبس محروم شدند و موفق نشدند به تماشای بازی اروگوئه بنشینند. طی دیدار فینال اروگوئه با یک نمایش خوب دیگر با پیروزی ۳-۰ مدال طلا را کسب کرد.
با ۲۰ گل زده و تنها دو گل خورده، موفقیتی قاطعتر از این ممکن نبود. اما اعداد و ارقام صرف نمیتوانند موفقیت اروگوئه را بهخوبی نشان دهند. این برد فقط مربوط به کسب مدال طلا نمیشد؛ بلکه نحوه انجام، و راه و روش دستیابی به کسب مدال طلا بود که سروصدای زیادی به راه انداخت. مردم و مسئولان دستاندرکاران فرانسه شگفت زده شدند. هنری دی مونترلانت، نویسنده و علاقهمند به ورزش نوشت:
در اینجا ما شاهد فوتبالی واقعی هستیم! در مقایسه با این، آنچه قبلاً میدانستیم، میدیدیم و بازی میکردیم، چیزی بیش از سرگرمی و بازی پسر بچههای مدرسه ای نبود.
گابریل آنو یکی از عوامل محرک و تکاندهنده کلیدی فوتبال بود، مغز راهاندازی لیگ حرفهای فرانسه و جام اروپا. آنو به عنوان یک ملیپوش سابق در سال ١٩٢٤ به عنوان روزنامهنگار فعالیت میکرد. او در یکی از مطالب خود به تمجید اروگوئه پرداخت:
هرگز چنین چیزی ندیده بودم تا امکان مقایسهای وجود داشته باشد. ذهنیت شگفتانگیز آنها در دریافت توپ، کنترل و استفاده از آن، تکنیک بیعیبونقص که شامل هنر گمراهسازی حریف و تظاهر به حمله کردن، منحرف کردن و تغییر جهت ناگهانی، جا خالی کردن و دم به تله ندادن میشد، آنها را بهسوی کمال سوق داده بود. میدانستند چگونه مستقیم و سریع بازی کنند، خلق یک فوتبال زیبا و تماشایی، در عین حال متنوع، سریع، قدرتمند و مؤثر.
استادان شناخته شده فوتبال در ان دوران انگلیسیها بودند، ولی به خاطر بازیگران حرفه ای، واجد شرایط برای حضور و بازی در المپیک نبودند اما آنو شدیداً تحت تأثیر اروگوئهایها قرار گرفته بود:
این ورزشکاران فوقالعاده امریکای لاتین در مقابل حرفهایهای انگلیسی مانند نژاد اسبهای اصیل عرب در برابر اسبهای مزارع هستند.
با فوتبالی که در زمین نمایش داده شد و تعداد تماشاگرانی که از روی سکوها بازی را تماشا کردند، نتیجه و تصمیم بعدی واضح و روشن و قطعی بود: باید رقابتی برای همه، چه آماتور و چه حرفهای، ترتیب داده میشد تا مشخص شود چه کشوری واقعاً بهترین است.
این درخواست چهار سال بعد، زمانی که اروگوئه طلای دیگری را در آمستردام به دست آورد، تقویت شد. مدالهای فوتبال در سالهای ١٩٢٤ و ١٩٢٨ تنها مدالهای طلایی هستند که اروگوئه تاکنون کسب کرده است. و به این ترتیب، اولین جام جهانی، بدون حضور انگلیسیها که حاضر به شرکت در این مسابقات نشدند، در سال ١٩٣٠ در اروگوئه برگزار شد و این تیم به مقام قهرمانی جهان دست یافت.
مدال طلای المپیک پاریس 1924
دیدار فینال؛ اروگوئه و سوئیس
نگاه به تاریخ غالباً با خود یک حس اجتنابناپذیر به همراه میآورد، بنابراین ارزش آن را دارد که از منظر سال ١٩٢٤ جزئیات را مورد بررسی قرار دهیم؛ شاید اروپاییها از غافله عقب افتاده بودند، به خوبی از اوضاع ینگه دنیا مطلع نبودند و اخبار و اطلاعات را نادیده گرفتند.
قبل از المپیک، اروگوئه چیزی فراتر از لاتینهای عجیب و غریب و ناشناخته به حساب میآمدند که اروپاییها تصور آن را داشتند. کوپا آمریکا در سال ١٩١٦ آغاز شده بود و پیش از این ٧ بار مورد مناقشه و مبارزه قرار گرفته بود که چهار دوره آن توسط اروگوئه فتح شده بود.
بعد از آنکه صنعت هوانوردی گسترش و محبوبیت بیشتری گرفت و سفرهای هوایی معمول شد، جهان مکان بسیار بزرگتری بود. ولی به هر حال از منظر تاریخی و تا اواسط دهه ١٨٩٠، هیچ نشانی در مورد برجستگی و کیفیت فوتبال اروگوئه طی چندین سال بعد از آن وجود نداشت. پس چگونه این صعود غیرقابل انتظار اتفاق افتاد؟ پاسخ در سیر و تحرکات سیاسی امپراتوری بریتانیا، در الگوهای مهاجرت و در سیاست اجتماعی نهفته بود. آمریکای جنوبی، و به خصوص مخروط جنوبی آن، بخشی غیررسمی از امپراتوری بود، و انگلیسیها فوتبال را همراه با نیروی دریایی خود و مالکیت شرکتهای خدماتی، به ویژه راه آهن، به آنجا بردند.
در سالهای اولیه، تیمهایی که در کشتیهای جنگی تشکیل شده بودند، جذابترین و مسحور کنندهترین حریفان برای تیمهای محلی به حساب میآمدند. لذت بازی و پیروزی مزه دیگری در برابر آنها داشت.
و پنارول، یکی از دو تیم بزرگ سنتی اروگوئه، زندگی خود را به عنوان باشگاه کریکت راه آهن مرکزی اروگوئه آغاز کرد. در آن زمان این بریتانیاییها بودند که فوتبال را به اروگوئه معرفی کردند و همیشه در بازیهای محلی تأثیر “سبک پاس اسکاتلندی” مشهود بود. منشأ این نام بر اساس سبک بازی اسکاتلند متمایز بود که در آن زمان به عنوان "فوتبال ترکیبی" توصیف میشد. در مقابل سبک فردی و دریبلهای ممتد و رایج در انگلستان، در آن زمان بازی بیشتر بر پاسهای بازیکنان و کار تیمی متمرکز بود
جنبه جالب، البته، کاری بود که مردم و تیمهای محلی با فوتبال انجام دادند و مهمترین نکته آن این بود که آنها با اشتیاق و شوق، و بسیار سریع و زود، و به طور جدی از فوتبال استقبال کردند.
عکس بازسازی شده از تیم ملی فوتبال اروگوئه در فینال المپیک 1924
برندگان مدال طلای فوتبال المپیک ۱۹۲۴: اروگوئه
مهاجران به ویژه از ایتالیا و اسپانیا به اروگوئه سرازیر شده بودند. در سالهای اولیه قرن بیستم، بیش از یکسوم جمعیت مونته ویدئو، پایتخت کشور، متولدین کشورهای خارجی بودند. یک کشور جدید و جوان. بیش از ٧٠ درصد جمعیت سنی زیر ٣٠ سال داشتند. آماری شگفتانگیز است. بهویژه باتوجهبه آنچه از این کشور در روزگار نو در قرن بیست و یکم میبینیم، جاییکه بسیاری از جوانان مصرانه به خارج از کشور مهاجرت میکنند.
در آن زمان همه چیز رنگ و ابی داشت و آینده آبی و درخشان بنظر میرسید و با پیشرفتهایی که کشور در زمینه منجمد کردن و فروش گوشت گاو یخ زده بدست آورده بود، اروگوئه در شرایط خوب اقتصادی و صعود قابل توجهی بود. بازدیدکنندگان و ناظران این کشور، تحت تأثیر جوانان و جاه طلبی رهبران اروگوئه قرار گرفتند. اروگوئه آماده و تشنه چیزهای جدید بود، ولع و انرژی بسیاری برای کسب چیزهای نو داشت و یکی از آنها فوتبال بود.
راز موفقیت اروگوئه این بود که از کل منابع جمعیت مرد خود زودتر از همسایگان بسیار بزرگترش استفاده کرد. در حالی که تسلسل و رشتههای مشابهی از رویدادها در دیگر نقاط آمریکای جنوبی دیده میشد.
فوتبال توسط بریتانیاییها وارد شد، توسط نخبگان و زبدگان محلی مورد توجه قرار گرفت و سپس به سمت مردم عادی جامعه حرکت کرد و مورد توجه اقشار مختلف قرار گرفت. اما این اتفاق خیلی سریع در اروگوئه رخ داد و اصلاً رویدادی تصادفی نبود. ظاهراً سران مملکت و بالطبع مردم کشور باور داشتند، اگر قرار است کشور ما اینقدر کوچک باشد، پس باید هوشمندتر باشیم و هوشمندتر عمل کنیم.
از اواخر قرن نوزدهم، اروگوئه خود را به عنوان یک کشور نمونه با سیستم آموزشی عمومی عالی تثبیت کرده بود. این جامعه ادبی و روشنفکر قبل از همسایگان خود، با مطبوعات رایج و محبوب به گسترش و توسعه فوتبال کمک میکرد. دولت این کشور یک نمونه اولیه رفاهی را با فقط هشت ساعت کار در روز راهاندازی کرد و به شهروندان خود برای فعالیتهای اوقات فراغت امکانات زیادی میداد. این پس زمینه موفقیت تیمهای بزرگ اولیه اروگوئه بود.
ضمن آنکه تبم ها و بازیکنان نمایندگان قانونی طبقه کارگر کشور بودند. آنها فوتبال را با اعتبار و پرستیژ آن در جهان اول در اغوش گرفتند و تفسیر و تصویر تازهای به آن بخشیدند. بالهای پر از پیچ و خمها و بداهه نوازیهای پرنشاط و متفاوت.
تیمی که اولین کوپا آمریکا را در سال ١٩١٦ در آرژانتین به دست آورد، در حالی که اروپا خود را در نبرد سُم Somme از هم میپاشید.
این نبرد از وحشتناکترین وقایع جنگ اول بود، اولین کشتارجمعی سربازان انگلیسی. جنگ جهانی اول بدترین اشتباه کشورهای اروپایی در تمام تاریخ است. این نبرد توسط ارتشهای امپراتوری بریتانیا و جمهوری سوم فرانسه علیه امپراتوری آلمان انجام شد. رویداد تلخی در دو طرف رودخانه سُم در فرانسه. هدف از این نبرد تسریع در پیروزی متفقین بود. بیش از سه میلیون در این نبرد شرکت کردند که بیش از یک میلیون نفر از آنها، مجروح یا کشته شدند. یکی از مرگبارترین نبردها در تمام تاریخ بشریت.
در آن سوی دنیا، روزگار صلح آمیزی بود و وقایع متفاوت.
تیم فوتبال اروگوئه حتی شامل دو بازیکن سیاه پوست بود: ایزابلینو گرادین مهاجم سریع و خوان دلگادو هافبک متفکر و بازیساز. هشت سال بعد در پاریس، خوزه لئاندرو آندراده، هافبک با استعداد دیگری در تیم بود، اولین بازیکن سیاه پوستی که اکثر اروپاییها در عمر خود دیده بودند.
آندراده بازیکن دیگری در این گروه جوان در پاریس بود که شش سال بعد همچنان در اولین دوره جام جهانی و فتح آن حضور داشت، چنانچه خوزه ناساتزی، هافبک میانی تیم و اولین کاپیتانی که جام جهانی را تصاحب کرد.
و ستارگان تیم، یک ایتالیایی الاصل و دیگری متولد اسپانیا، هکتور اسکارونه و پدرو سیا، مهاجمان دو گوش تیم بودند که با سرعتی مهیج بازی میکردند که قادر بودند توپ را با زوایای گیج کننده پاس بدهند یا شلیک کنند.
هر دوی آنها در طول المپیک ١٩٢٤ پاریس، ٥ گل و ٤ گل به ثمر رساندند، در حالی که پدرو پترونه، در نقش نوک حمله، با ضربات موشکی و قدرتمند خود هفت گل برای تیم به ثمر رساند. نام مستعار او Artillero به معنای توپچی بود. تنها بازیکنی در تاریخ است که طی سه دوره، در دو المپیک ٢٤ و ٢٨ و جام جهانی ١٩٣٠ گلزنی کرده است؛ هت تریک, سه گانهای قابل ستایش.
تیم ملی اروگوئه، برنده مدال طلای المپیک 1924
همه این بازیکنان به عنوان مردان جوان در سال ۱۹۲۴ به پاریس رفتند و شش سال بعد در سال ۱۹۳۰ در تولد بزرگترین نمایش روی زمین حضور داشتند؛ جامجهانی فوتبال.
یک قرن پس از استادیوم المپیک کولومبس، متأسفانه نسل حاضر اروگوئهایها در پاریس حضور نخواهند داشت. اما اهمیت آن تیم نمونه المپیک اروگوئه آنقدر زیاد است تا همه کسانی که در مسابقات فوتبال المپیک تابستان امسال رژه میروند، مدیون آنها هستند، نوادگان تیم بزرگی که صد سال پیش پیراهن آبی آسمانی را بر تن کرد و فوتبال را در روزهای آغازین خود برای همیشه و همیشهها دگرگون کرد.