عشق فوتبالغالب طرفداران یک بازیکن بعد از مدتی شبیه او فکر میکنن و شبیه او رفتار میکنن حتی بیرون از زمین ، اینکه یک گل و حرکت تکنیکی از کسی ببینی و طرفدارش بشی اونم در یک سن کم که تصوری از مسائل اخلاقی به شکل خاص نداری میتونی تو مسیر نادرسی از الگو سازی قرار بگیری در روزهایی که رقیب اون بازیکن لحظات زیادی برای تو خشم درد و ناراحتی درست کردی فکر کنید در فینال شخصیت محبوبت شکست بخوره گریه کنی از رقیب و موفقعیتش چه بلای سرت میاد ؟ حالا گارناچو از سال 2018 اگر طرفدار کریس بوده تا الان یا قبلتر مرتب شکستهارو دیده پس نمیتونه کنار اسباب بد بختی خودش بشینه و بخنده او از گریه های او شاد و از دردهایی که به او داده کینه دارد.
با این خصوصیات نتیجه میگیریم گارناچو هیچ وقت رابطه خوبی با مسی نخواهد داشت و اغوش و اخلاق مسی فقط میتونه اونو برای لحظاتی منطقی یا از روح بزرگ او بهره ببره ولی وقتی با خونش میره عکس الگوی اصلیش بقبینه دوباره نفرت و خشم و ذدرد میاد سراغش طبق ادعای اعتراف خانواده کریس اون بازیهای مسی و بارسلونا رو نگاه نمیکنه حتی بعید میدون فینال جام جهانی رو دیده باشه چون اساسا او برای موفقعیتهای خودش بازی میکرد و عکسی که رقیب و یا او در اون نباشه رو دوست نداره بخاطر همینه هر جا میره ویرانه ای بد اخلاقی خودخواهی بجا میزاره به نظر من گارناچو نباید به ارژانتین میومد چون روحیه تغییر نداره و چون اون شخصیت بالا رو الگوش نداشته که بهش بده پس یک شکست خورده خواهد بود موفقعیت هم بدست بیاره کسی اونو حساب نخواهد کرد چون مردم ارژانتین مسی رو میپرستن و با کسی که با اون زاویه داره دوست نخواهند داشت این واقعی با تعاریف اخلاقی یجا جمع نمیشه و جزئی از رقابته منطقیه نه اون خوخواهی افراطی.