صحبت در مورد ارباب حلقهها بدون شناخت از بقیهی حلقهها دشوار است. حلقههای قدرت که توسط الفهای ناآگاه سرزمین میانه و زیر نظر دقیق سائورون ساخته شده بودند و این کار را به منظور اغوا کردن حاکمان جهان به شرارت انجام دادند تا سائورون آنها را کنترل کند. حلقهی واحد، که سائورون قصد داشت آن را برای خود نگه دارد، به همه حلقههای دیگر مرتبط بود و اگر قرار بود از بین برود، قدرت حلقههای دیگر نیز محو میشد. پس بهتر است به گذشته برگردیم و به تاریخچه و معانی پشت هر یک از این حلقههای باورنکردنی نگاهی بیندازیم.
این حلقهها که برای ذهن اکثرِ موجودات فانی مخرب، فاسد کننده و مقاومتناپذیر بود، توسط سائورون به نژادهای سرزمین میانه داده شد، به این امید که رهبران آنها به وسوسه حلقهها بیفتند و کنترل آنها آسانتر شود. سائورون که خود را (برای اینکه الفها او را واقعاً بدانند) مبدل کرد، الفها را به رهبری کلهبریمبور متقاعد کرد تا حلقهها را تحت نظارت او بسازند. در حالی که 16 حلقه از 19 حلقهی ساخته شده به دورف ها و انسانها (هفت حلقه به دورف ها و 9 حلقه به انسانها) داده شد، سه حلقه توسط الف ها بدون لمس سائورون ساخته شد. این سه حلقه توسط الف ها نگهداری میشد و از سائورون پنهان بود و نه برای جنگ، بلکه برای درمان و محافظت ایجاد شد.
حلقههای قدرت چیست و چگونه خلق شده اند؟
تاریخچهی حلقههای قدرت طولانی و پیچیده است و نقشی که آنها در سرنوشت سرزمین میانه ایفا میکنند، محور داستان ارباب حلقهها است. در ادامه به تفکیک حلقههای قدرت میپردازیم، از حلقههایی که به نژادهای انسان ها و دورفها داده میشوند تا حلقههایی که الفها مخفی نگهداشتهاند، و در نهایت، حلقهی یگانهی ساخته شده توسط سائورون و برای خودش. 19 حلقه ای که به نام حلقههای کوچک نیز شناخته میشوند، حلقههایی بودند که سائورون به نژادهای سرزمین میانه داده بود، به این امید که وسوسهی حلقهها بر آنها غلبه کند و آنها را به خواست سائورون مطیع کند.
نه عدد از این حلقه ها به نژاد انسانها داده شد. مردانی که این حلقه ها را دریافت کردند عملاً جاودانه شدند، اگرچه زندگیِ بیپایان آنها در نهایت غیرقابل تحمل شد. حلقهها باعث شد که آنها رویایی زیبا از سائورون داشته باشند و در نهایت آنها مطیع امر او شدند. این مردان سرنگون و در نهایت به نازگول تبدیل شدند. خدمتکاران سائورون، قدرت باورنکردنی داشتند اما کاملاً تحت کنترل او بودند. رهبر آنها، کینگ ویچ آنگمار، دومین فرمانده سائورون بود.
هفت حلقه از حلقههای کوچکتر به دورفها داده شد، اگرچه کوتولهها (که از انسانها مقاومتر بودند) تسلیم سائورون نشدند، با این حال، حلقهها باعث شدند طمع دورفها به طلا هرلحظه بیشتر شود و به جمعآوری ثروت عظیم آنها منجر شود. رهبران دورفها که حلقهها را در اختیار داشتند، در نهایت به طمع آنها افتادند. قویترین حلقه از این هفت حلقه به دورین سوم داده شد و در نهایت به تراین دوم رسید. وقتی تراین توسط سائورون اسیر شد، آن را از دست داد. با این حال، نفرین حلقه، هنگامی که از ترین دوم گرفته شد، نژاد دورین را ترک نکرد. در عوض، باعث "بیماری طلا" در میان سلسله ترین شد. تورین پسر تراین و پادشاه زیر کوه نیز به این بیماری مبتلا شد.
سه حلقه آخر از حلقههای کوچکتر آنهایی بودند که الفها خلق کردند و در اختیار داشتند. به نام های ناریا، ننیا و ویلیا، هر کدام با عنصری مرتبط بودند و دارای قدرت های منحصر به فردی بودند. آن سه حلقه برای همه نامرئی بودند مگر برای کسانی که حلقهی قدرت را در دست داشتند. ناریا با آتش همراه بود و توانایی اتحاد و الهام بخشیدن آلام مردم را داشت و در مواجهه با ناامیدی، چراغ امید را در دل مردم روشن میکرد. قبل از اینکه سرانجام آن را به گندالف بدهند، به سیردان، ارباب بهشتهای میتلوند داده شد. ننیا توسط گالادریل نگهداری میشد و به حلقهی آب نیز مشهور بود. گالادریل از آن حلقه برای پنهان کردن لوتلورین، جنگل الف ها، از نیروهای شر استفاده میکرد. ویلیا که با باد مرتبط بود، توسط الفها، گیل_گالاد، نگهداری میشد و بزرگترین حلقه میان آن سه بود. هنگامی که گیل-گالاد درگذشت، حلقه به الروند رسید. ویلیا به احتمال زیاد قدرت درمان و حفظ و حراست را داشت، اگرچه هرگز به صراحت در کتاب بیان نشده است.
سائورون قدرت خود را در حلقهی یگانه ریخت
در حالی که 19 حلقهی قبلی با کمک الف ها ساخته شده بودند، حلقه نهایی، "یک حلقه برای حکومت بر همهی آنها" توسط سائورون به تنهایی ساخته شد. با توانایی تسلط بر حلقههای دیگر، حلقهی یگانه با مقداری از قدرت خود سائورون ساخته شد تا آن را قدرتمندتر کند. هدف سائورون استفاده از حلقهی واحد برای تحت تاثیر قرار دادن و کنترل ذهن کسانی بود که حلقه های کوچکتر را در اختیار داشتند. همچنین دارای تمام قدرت های مشابه حلقههای دیگر بود، اما بسیار قوی تر و موثرتر، هر کس که حلقه را در اختیار داشت می توانست ذهن سایر حاملان حلقه را نیز بخواند و همچنین نامرئی شود.
سائورون با دادن حلقه های کوچکتر به رهبران مختلف در میان نژادهای دیگر، امیدوار بود که بر ذهن و اراده آنها تسلط یابد و اساساً بقیه سرزمین میانه را بدون جنگ تصرف کند. این یک پیروزی آسان بود، با این حال، شرایط آن طور که انتظار داشت، پیش نرفت. در طول جنگ آخرین اتحاد، ایسیلدور، پسر الندیل و فرمانروای مشترک گاندور با برادرش، انگشت سائورون را قطع کرد و حلقه را به دست آورد. او که نتوانست در برابر قدرت و وسوسهی آن مقاومت کند و حلقه را تا زمان مرگش نگه داشت. در حالی که او در سفر به سمت شمال و سرزمین آرنور بود، همراه با گروهش مورد حمله اورک هایی قرار گرفتند که توسط قدرت حلقه جذب شدند. ایسیلدور که نمیتوانست حلقه را رها کند، شاهد مرگ پسرانش بود و سرانجام فرار کرد و در رودخانهی آندوین افتاد. حلقه به اون خیانت کرد و گم شد و ایسیلدور توسط تیرهای اورک ها کشته شد.
حلقهی یگانه در نهایت توسط دو پسر عموی هابیت به نامهای دیاگل و اسمیگل پیدا شد که اسمیگل پسرعموی خود را کشت و حلقه را تصاحب کرد و حلقه به آرامی او را فاسد کرد. او که اکنون به نام گالوم شناخته میشود، به مدت 500 سال حلقه را نزد خود نگه داشت، تا زمانی که بیلبو بگینز طی اتفاقاتی حلقه را از او گرفت. بیلبو حلقه را نگه داشت و آن را تا پایان سفر با تورین و گروه دورفهایش در سفرشان برای بازپسگیری ارهبور با خود حمل کرد. پس از آن، او به شایر بازگشت، جایی که در نهایت پس از حدود ۶ دهه، حلقه را به فرودو داد، بنابراین سفر فرودو و داستان اصلی ارباب حلقهها آغاز شد.
فرودو حلقهی واحد را در "ارباب حلقه ها: بازگشت پادشاه" نابود می کند
در نهایت فرودو علیرغم تمام تلاشش توسط حلقه فاسد شد. پس از امتناع از انداختن آن به دره آتشفشانی سامات نئور، اسمیگل وارد شد و انگشت فرودو را گاز گرفت و با قطع انگشت حلقه را به دست آورد و هردو به ماگمای روانِ پرتگاه سقوط کردند. از آنجایی که بقیهی حلقههای قدرت به حلقهی یگانه متصل بودن، با از بین رفتن حلقهی سائورون، بقیه حلقهها نیز از بین رفتند
.
حلقهها نفرین هایی بودند که به هدیه مبدل شده بودند. در حالی که آنها ثروت و قدرت زیادی را برای کسانی که از آنها استفاده میکردند به ارمغان آوردند، همچنین ذهن صاحبان حلقه را فاسد و اختیار را از آنها سلب کردند و ثروت و قدرت اندوخته شده توسط آنها بیهوده بود. لازم به ذکر است که تعداد بسیار کمی توانستند در برابر وسوسهی حلقهها به ویژه حلقهی واحد مقاومت کنند. حتی گالادریل در آزمون مقاومت در برابر حلقه، با دیدن آیندهای که می توانست با قدرت آن به ارمغان بیاورد و همچنین تخریبی که می توانست ایجاد کند، متزلزل نشان داد. فقط سم وایز گامجی بود که به هیچ وجه توسط حلقهی یگانه وسوسه نشد، زیرا او هیچ قدرت بزرگ یا ثروتی نمیخواست. در عوض، او فقط آرزوی سلامتی دوستانش را داشت. از آنجایی که حلقهی یگانه از شر به وجود آمده بود، برای سم هیچ جذابیتی نداشت.
در مطالب آینده بصورت جداگانه و مفصل در مورد حلقه های قدرت صحبت خواهیم کرد.