سینمای صامت، ارزشی فراتر از سینمای امروز دارد که در آن بازیگر برای فهماندن شخصیت خود مجبور بود به جای استفاده از کلام از تمام بدن خود کمک بگیرد. لبخندها، اشارات و حرکات بدن در کنار آهنگهای بدون کلام کلاسیک داستانهای عاطفی، جنایی و حماسی را به تصویر میکشیدند. سینمای صامت به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ سینما، نه تنها به عنوان یک هنر بلکه به عنوان یک تجربه عمیق و غیرقابل تکرار به یاد میماند. سالها از آن دوران گذشته است و سینما پیشرفتهای خیرهکنندهای داشته اما هنوز هم آثاری از آن دوران مانده که با تماشای دوباره آن هم سرگرم میشویم و هم به عظمت آن دوران سینما پی میبریم. در این مطلب به معرفی پنج اثر برتر دوران صامت سینما میپردازیم.
5. عصر جدید / Modern Times
کمدی با طعم اعتراض اجتماعی و پیشگویی آینده
ستاره فیلم: چارلی چاپلین
سال پخش: 1936
ژانر: کمدی/ اجتماعی
نزدیک به یک قرن پس از انقلاب صنعتی اول و بروز تاثیرات مخرب آن بر کارگران و طبقات پایین جامعه، چاپلین به عنوان یک هنرمند شناخته شده داستان فیلم جدید خود را به این موضوع اختصاص داد. عصر جدید، تقلای یک انسان از طبقه کارگر برای زندگی در جهان جدید و صنعتی است. نزدیک به 90 سال از پخش این اثر گذشته و در این زمان کمترین فیلمی با این رویکرد در سینما ساخته شده است. چاپلین در این فیلم یک کارگر از کارخانه مونتاژ است که به واسطه انجام طولانی کارهای تکراری، توان ذهنی و جسمی خود را از دست داده است و در همین حین یک دختر وارد زندگی او میشود و هردو تلاش میکنند تا در این جهان آشفته به زندگی خود ادامه بدهند. بسیاری از اندیشمندان فیلم عصر جدید چاپلین را یک پیشگویی میدانند چرا که روند این فیلم، همانند روند زندگی روزمره بسیاری از ما آدمها شده است. هنوز هم کارگران صبح خیلی زود، با لباسهایی یک شکل و جسمهایی درمانده، به خدمت یک نظام صنعتی و در رأس آن یک رئیس سرمایهدار میروند که تنها یک چیز از آنها میخواهد: سرعت را بالا ببرید و تمام وقتتان را صرف تولید بیشتر کنید.
4. ایمنی آخر از همه / Safety Last
هارولد لوید از ساختمان 12 طبقه بالا میرود
ستاره فیلم: هارولد لوید
سال پخش: 1923
ژانر: کمدی
سینمای صامت به ایجاد صحنه های دراماتیک مشهور است اما این فیلم یک صحنه اکشن هیجانی دارد که بسیاری از سینما دوستان تمام کارنامه هارولد لوید را با آن صحنه به یاد میآورند: «لوید در نمای خارجی یک آسمانخراش، آویزان از عقربههای ساعت بر بالای خیابانهای لسآنجلس قرار دارد». داستان این فیلم در مورد مردی به نام هارولد است که برای به دست آوردن یک دختر قصد دارد پولدار شود و به همین دلیل به شهر لسانجلس میرود. در آنجا در یک برنامه تبلیغاتی شرکت میکند به این صورت که اگر از یک برج، بدون وسایل ایمنی بالا برود و 12 طبقه را رد کند 1000 دلار دریافت میکند. در این فیلم لوید در نقش جوان محجوب و قهرمان نمونهای طبقه متوسط آن سالهای آمریکا، اجرای تمام صحنههای خطرناک را خود بهعهده داشت و از بدل کار استفاده نکرد. دقیقا مطابق با ویژگی واقعنمائی که از ارکان اصلی سینمای کمدی صامت بهشمار میآمد؛ اما داستان وقتی جالبتر میشود که بدانیم هارولد لوید سه سال پیش از این فیلم بر اثر انفجار یک بمب در سر صحنه شست و انگشت سبابه دست راستش را از دست داده بود و از آن به بعد در فیلمها دستکش مخصوص میپوشید.
3. متروپلیس / Metropolis
در جستجوی میانجی میان مغز و دست
ستاره فیلم: فریتز لانگ
سال انتشار: 1927
ژانر: علمی - تخیلی
قبل از سلطه هالیوود بر سینمای جهان، سینمای اعتراضی و اجتماعی اروپا به خصوص آلمان و سوئد تاثیر فراوانی بر هنر هفتم داشتند. یکی از بزرگترین کارگردانان آن دوره نیز فریتز لانگ کارگردان آلمانی است که اکثر کارهایش را در سبک اکسپرسیونیستی میساخت به همین دلیل در بخش ستاره فیلم نه از بازیگران آن، بلکه کارگردان آن را عنوان کردیم. این فیلم که به صورت سیاه و سفید ساخته شده و چیزی در حدود 4 میلیون دلار هزینه در برداشت، یکی از گرانترین فیلمهای دهه 20 میلادی در سراسر جهان است. داستان فیلم در شهر آخرالزمانی به وقوع میپیوندد که اتفاقات سیاسی و اقتصادی آن زمان را به باد انتقاد میگیرد. به دلیل همین مضامین این فیلم برای اکران در آمریکا سانسور و چیزی حدود 80 دقیقه از آن حذف شد. داستان فیلم در سال 2026 روایت میشود که در آن جامعه به دو بخش کاخ نشینان و زیرزمینیها تقسیم میشوند. طبقه کارگر در دالان های زیرزمین شهر زندگی میکنند و پولداران در طبقات بالای برجها. در این میان یک زن از طبقه کارگر، برای افراد فرودست جامعه سخنرانی میکند و به آنها وعده میدهد روزی یک منجی خواهد آمد تا همانند دل که میانجی میان مغز «ثروتمندان» و دست «کارگران» است او نیز میانجی این دو طبقه اجتماعی میشود.
2. جویندگان طلا / The Gold Rush
تقابل طمع و قناعت
ستاره فیلم: چارلی چاپلین
سال انتشار: 1925
ژانر: کمدی
آثار چارلی چاپلین به گونهای است که به تنهایی میتوان با آنها چنین فهرستهای را پر کرد، با این حال در اینجا تنها از دو فیلم استفاده کردیم. فیلم جویندگان طلا ساخته سال 1925 بعد از فیلم کودک، دومین فیلم برتر او در زمینه داستان گویی به حساب میآید. داستان فیلم یک جوان پرانرژی و رویاپردازی را نشان میدهد که به طعم پیدا کردن طلا همراه هزاران انسان دیگر رهسپار کوههای آمریکا میشود. در این میان حوادث مختلفی برای او رقم میخورد. یکی از به یادماندنیترین تصاویر فیلم جایی است که چاپلین برای شام پوتین خود را میپزد و از آن میخورد. گفته شده که ساختن همین سکانس چیزی در حدود سه روز فیلمبرداری مداوم را در پی داشته تا در نهایت خود چاپلین از کار راضی شد و شاید همین سختگیری باعث شده اکنون این فیلم جزو 100 فیلم برتر کل تاریخ از نگاه منتقدان باشد. حرص و طمع آدمیزاد و در نقطه مقابلش تلاش پاک برای کسب روزی و همچنین تاکید بر مسئله گرسنگی مهمترین حرفهای چاپلین در این اثر به شمار می آیند کارکتر ولگرد که در این فیلم بهتر است او را یک جوینده طلا معرفی کنیم در راه رسیدن به هدف خود با انسانهای طماع وحریص و در عین حال کم طاقت روبرو میشود.
1. ژنرال / The General
به دنبال نجات دو عشق
ستاره فیلم: باستر کیتون
سال انتشار: 1926
ژانر: کمدی
باستر کیتون ملقب به صورت سنگی، آثاری بسیار متمایز از سینمای اطراف خود داشت. فیلمهای «شرلوک جونیور، The Navigator و فیلمبردار» تنها چند فیلم کمدی صامت نیستند که هدف آنها خندان مردم باشد، با نگاهی عمیق میتوان فهمید که این آثار به وضوح دارای یک مضمون جدید با ارائه داستان گویی مدرن و جدا از سینمای آن دوران است. کیتون کوشید تا با ساخت هر فیلم خود ریل جدیدی در داستان سرایی ایجاد کند. فیلم ژنرال ساخته شده در سال 1926 نیز یکی از این فیلمهاست. داستان فیلم در زمان جنگ داخلی آمریکا رخ میدهد جایی که جانی گری با بازی باستر کیتون در زندگی اش دو عشق دارد: یکی لوکوموتیوی به نام ژنرال و دیگری دختری به نام آنابل لی. نیروهای نفوذی شمالی «ژنرال» را میدزدند و در حالی که آنابل لی در یکی از واگنهایش به جا مانده، آن را به طرف مناطق خودی میبرند. جانی یک تنه به تعقیب آنها میرود تا بتواند هر دو عشق خود یعنی ژنرال و آنابل لی را با هم نجات دهد.