یادت میاد یه روز برات دوست دارم میخوندم
با شوق رویت تا سحر چشم انتظار میموندم
اما دیگه تموم شد عمرم به پات حروم شد
از من نصیحت بشنو ای دل
اروم بگیر تو سینه
که زندگی همینه
روز از نو روزی از نو ای دل
خسته شدم از بس که با غریبه ها دیدمت
در راه عشق و عاشقی چه بی وقا دیدمت
دلتنگیات برای من بود
لطفت برای دیگرون
رنج و غمت تو سیسنه ی من
خودت سرای دیگرون
اما دیگه تموم شد
عمرم به پات حروم شد
از من نصیحت بشنو ای دل
آروم بگیر تو سینه
که زندگی همینه
روز از نو روزی از نو ای دل
اما دیگه تموم شد
عمرم به پات حروم شد
از من نصیحت بشنو ای دل
آروم بگیر تو سینه
که زندگی همینه
روز از نو روزی از نو ای دل