سر بابی چارتونطبق معمول ملت همیشه سر صحنه بدون اینکه بدونن چی کیه کی چیه از روی جوگیری و نفرتشون از قیشر خاص رفتن و به شدیدترین شکل رای به مجازات دادن غافل از اینکه توی فرهنگ ما گذشت و ایثار از بزرگترین صفات انسانی بوده ولی حالا چی به سرمون آمده که از سر یه عده که به اجبار یا اختیار دانسته یا نادانسته اشتباهی مرتکب شدند نمی گذریم و به شدت خواهان مجازاتشون میشیم سوالی که مطرحه اینه که آیا این همان مردمند که شب عملیات برای اینکه گردان لو نره روی مین در حال اشتعال می پریدند و دمای چندصد درجه را تحمل می کردن و جان می دادند و شهید میشدند تا مبادا هم سنگرشون آسیب ببینه !!! ما همون مردمیم؟؟؟! اگر همون مردمیم چرا اینقدر بی رحم شدیم ؟ چه بر سر ما آمده؟
بحث فوتبالیست و غیر فوتبالیست نیست من به شخصه این مشکل برای هر کسی پیش بیاد از خدا می خوام که ختم بخیر بشه براش چون دوست ندارم هم وطنم به سختی بیافته
سوالی که از دوستان دارم اینه که مگر فشارهای تمرینات بدنسازی تیم ملی که گاهی باعث ایجاد مصدومیت طولانی مدت و حتی مادام العمر برای ورزشکاران میشه اسمش جانفشانی در راه وطن نیست ؟
مگر احمدرضا عابدزاده را فراموش کردید که بدلیل فشار تمرینات تیم ملی زانوهاش دچار مصدومیت شد که پس از جراحی یکی از پاهاش تا آخر عمر کوتاهتر از پای دیگر شد یا مگر محرم نویدکیا در بازی تیم ملی مقابل ژاپن در اوج آمادگی و در سن 22 سالگی دچار مصدومیت شدید نشد و به نوعی آینده فوتبالی و شغلیش دچار ضربه شد و فوتبالش نابود شد آیا جز برای فوتبال مملکتش بود؟
آیا اساسا کسی نقش پیروزی های ورزشی تیم های ملی در جهان بر وجه میهنمون را می تونه کتمان کنه؟
من میگم حداقل برای کسایی که به قانون تمکین کردن کمی گذشت داشته باشیم
این رویکرد ستاد کل نوعی بیماری در جامعه ایجاد می کنه از یه طرف قشر سرباز را سرافکنده می کنه و نقش سربازی را لوس و از طرف دیگه بخشی از جامعه که از طریق ورزش سبب تزریق نشاط در جامعه می شند از درجه اعتبار ساقط