اگر کسی از شما بپرسد که آیا شطرنج می‌تواند بر سلامت روانی شما تاثیر سو بگذارد، یا حداقل می‌تواند مضر باشد، چه کسی را مثال می‌زنید؟ مطمئنم که بسیاری از شما بابی فیشر، اسطوره دنیای شطرنج را نام می‌برید.
دوران کودکی
فیشر در شیکاگو بزرگ شد، و شطرنج را در سن 6 سالگی آموخت. فیشر جوان بدون پدر و همراه با مادر و خواهر بزرگترش، بزرگ شد. خواهرش بود که عشق او را به بازی شطرنج، پس از اینکه روزی یک شطرنج قدیمی و زنگ زده را به خانه آورد، برانگیخت.
بابی در سن 12 سالگی عنوان استاد کشوری (National Master) را کسب کرد و در ادامه با بردن America Junior Chess Championship، به جوان ترین فردی تبدیل شد که آن را کسب کرده است. در سن 14 سالگی برنده رقابت قهرمانی آمریکا (U.S. championship) شد که عنوان استاد بین المللی (International Master) را برای او به ارمغان آورد. در این دوران از فیشر به عنوان نابغه دنیای شطرنج یاد می‌شد، و بسیاری می‌دانستند که او چیزهای زیادی برای عرضه به دنیای شطرنج دارد.
بازی قرن (The Game of the Century) جایی بود که حقیقتا دوران حرفه ای فیشر شروع شد. پس از ترک دبیرستان در سن 16 سالگی واضح بود که فیشر قصد دارد شطرنج را تا آخر عمر دنبال کند. اوضاع برای استاد جوان عالی به نظر می‌رسید و همه از دیدن توانایی‌های او شگفت زده بودند.
حرفه شطرنج
همانطور که مخاطبان شما بیشتر می‌شود، فشار هم بر روی شما بیشتر می‌شود. طرفداران شطرنج در سراسر دنیا موفقیت فیشر را دنبال می‌کردند. کاملا واضح است که این موضوع به طرق مختلف بر روی او اثرگذار بود. جنگ سرد، یکی از مهم ترین دلایل جنون فیشر بود. از آنجا که فیشر بهترین شطرنج‌باز آمریکایی بود، به سرعت به نماینده مهمی برای آمریکا تبدیل شد. او باید با قهرمان شطرنج دنیا، بوریس اسپاسکی اهل شوروی رو در رو می‌شد تا مشخص شود که پادشاه واقعی دنیای شطرنج چه کسی است. واضح بود که فیشر قصد داشت تا با اسپاسکی در رقابت قهرمانی شطرنج جهان رقابت کند، اما پیش از آن باید در تورنومنت Palma de Mallorca عملکرد خوبی می‌داشت تا بتواند جایگاه خود را کسب کند. بابی عملکرد خیره کننده ای در این تورنومنت داشت و با کسب امتیاز 18.5 از 23 به رتبه نخست رسید. فیشر میراث خود را با پیروزی معجزه آسا در مسابقات قهرمانی جهان، در نبردی سخت برابر اسپاسکی ادامه داد.
پس از پیروزی، نمایش فیشر کمی رو به افول گذاشت. دیگر بازی را جدی نمی‌گرفت. هدف او این بود که توانایی‌هایش را به رخ جهانیان بکشد و به آن رسیده بود.
چه بر سر بابی فیشر آمد؟
حالا که نگاه مختصری به کودکی و دوران حرفه ای فیشر انداختیم، بیایید نگاهی به این موضوع بیندازیم که چرا او دچار جنون شد. یکی از دلایل واضح سقوط فیشر فشار موجود روی او از طرف ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی بود. اگر مسابقه را می‌باخت، مایه شرم آمریکا می‌شد و حتی باختش می‌توانست باعث شرمش در میان عموم شود. مثال خوب برای این مورد، اتفاقاتی است که پس از باخت بر سر بوریس اسپاسکی آمد.
جنبه اعتیادآور شطرنج بر او غالب شد. بازی کردن بی وقفه شطرنج برای سالیان زیاد، به ویژه در شرایط نه چندان مناسب باعث آسیب به سلامت روان می‌شود.
فیشر همچنین حس پارانویای قوی درونش داشت، که آن را در طول مسابقات قهرمانی شطرنج دنیا نشان داد. فیشر احساس می‌کرد که قوانین مسابقه غیرمنطقی بودند و می‌خواست تا قوانین خودش را اعمال کند. این موضوع مورد مخالفت قرار گرفت، چرا که قوانین او یک طرفه بود.
در مجموع، شهرت فیشر و علاقه وافرش به شطرنج بر او غالب شد و پس از قهرمانی شطرنج دنیا، خلق و سلامت روان او رو به وخامت گذاشت. با وجود تمام اتفاقات بدی که برای فیشر افتاد، بسیاری اتفاق نظر دارند که او یکی از بهترین بازیکنان تاریخ و حتی بهترین بازیکن تاریخ (GOAT) است.
https://www.chess.com/blog/anikolay/...
