Dr Khasteسلام
کاربر مهمان بنظر من اگر در مورد یک موضوع اطلاع کافی ندارید، تا حد امکان اظهار نظر کارشناسی نفرمائید. دموکراسی در وهله اول به زمینه فرهنگی دگرعاملی نیاز دارد. در قاره آسیا کشورهایی مانند ژاپن، مغولستان و غیره مردم زورپذیر دارد. در این کشورها جایگزینی زور شوگان و خاقان با زور اکثریت انجام شدهاست. دموکراسی در وهله دوم سازوکاری همگنساز است. بهطور طبیعی وقتی در یک ظرف اکثریت تعیین میشود، دو اتفاق میافتد. اول اکثریت از منابع همگانی برای تثبیت خود استفاده میکند. دوم اقلیت برای برخورداری بیشتر به اکثریت میپیوندد. از ۱۷۸۹ حدود بیست اقلیت قومی در فرانسه بهطور کامل منقرض شدهاند. این انقراض در دو فاز انجام شد. اول کشتار وسیع مردم بومی و دوم جایگزینی با مهاجران اتفاق افتاد. نتیجه این اتفاق ایجاد شباهت در رفتار تمام مردم فرانسه و دوم پیشبینیپذیر شدن رفتار فرانسویان است. اگر شما حاکم بلامنازع باشید،ترجیح شما رفتار قابل پیشبینی یا غیرقابل پیشبینی است؟ منطقی است که آمریکا به عنوان قدرت اول دنیا ترجیح دهد هر یک از کشورهای دنیا همگن و قابل پیشبینی باشند. در مورد اظهار نظر شما در مورد گاندی هم باید عرض کنم ایشان مطلقا هیچکاره است. کلمنت اتلی با شعار دادن استقلال به مستعمرات در انتخابات داخلی بریتانیا رای آورد. در ادامه فرآیند استقلال کشورها بهگونهای انجام شد تا قدرت جهانی از دل مستعمرات بریتانیا ایجاد نشود. گاندی مظهر تجزیه هندوستان بود. اصولا نقش اول تجزیه هند بود. تجزیهای که موجب جابهجایی اجباری ۲۰۰ میلیون انسان بیگناه شد. نتیجه این جابهجایی اول کشتهشدن انسانهای بیگناه و دوم شکلگیری ملتهای افراطی بر پایه مذهب بود. بهارات (نام هند جعلی است) هندو، پاکستان (کشور پاکها!) مسلمان، سیلان (نام سریلانکا جعلی است) بودایی و غیره از شاهکارهای جناب گاندی است. حضرت گاندی نزد عموم اعلام میکرد برای مبارزه با استعمار انگلستان از همسر خود دست کشیده. منتها شبها لخت در بالین دخترخوانده انگلیسی خود میخوابید. آخرین فرماندار راج بریتانیا (منسوب جناب کلمنت اتلی) هم فردی همجنسگرا بود که همسرش در خانه جواهرلعلنهرو (اولین رئیس جمهور هند پساز استقلال) زندگی میکرد. حالا شما این افراد را قدیس بدانید!