وقتی یورگن کلوپ در ژانویه ۲۰۲۴ رسماً اعلام کرد که در پایان فصل از لیورپول جدا خواهد شد، هیچوقت گمان نمیکرد که با این اقدام رویای بزرگش را نابود خواهد کرد؛ اما این تنها اثر منفی آن خبر نیست. پیامدهای ترک باشگاه توسط یورگن کلوپ مخربتر از آنچه گمان میرفت، هست. |
یورگن کلوپ به عنوان یک سرمربی خوشآتیه به لیورپول آمد. او که به عنوان برترین سرمربی سال آلمان نیز انتخاب شده بود، با دورتموند به قهرمانی در بوندسلیگا، دیافبی پوکال و سوپرجام و نایب قهرمانی در لیگ قهرمانان دست یافته بود.
او به مرسیساید آمد تا معمار لیورپول نوین باشد. تواناییهای فنی یورگن کلوپ در دورتموند اثبات شده بود، اما چالشهای متفاوتی در لیورپول به سراغ او آمدند.
او بر مشکلات غلبه کرد، لیورپول را همراه با مدیران تیم بازسازی کرد و اولینها، از جمله اولین قهرمانی آنها در لیگ برتر را رقم زد.
فصل گذشته تیم وی عملکرد مطلوبی نداشت، اما این فصل به نظر میرسید که او برای رقابت با پپ گواردیولا و دیگران آماده است.
چند هافبک جدید به لیورپول اضافه شدند و لیورپول آمادهی بازسازی دوباره میشد. آنها فصل را به خوبی آغاز کردند و در کورس قهرمانی قرار گرفتند. لیورپول باری دیگر همان تیم آمادهی سابق شده بود.
بازیکنان تیم پیشرفت خوبی داشتند و چند تن از بازیکنان آکادمی نیز به تیم اصلی اضافه شدند و عملکرد مطلوبی داشتند تا هواداران را به خود و تیم امیدوار کنند.
اما درست در زمانی که همهچیز مساعد به نظر میرسید و انتظار میرفت یورگن کلوپ سالیان طولانی در تیم باقی بماند و سرمربیای مشابه با سرالکس فرگوسن و بیل شنکلی باشد، ناگهان همهچیز به نابودی متمایل شد...
از دستدادن قهرمانی
لیورپول فصل را به خوبی شروع کرد. آنها به جز بازی با تاتنهام، در ۲۰ هفتهی ابتدایی هیچ شکستی را محتمل نشدند. لیورپول در هفتهی بیست و یکم و در بازی مقابل بورنموث نیز پیروز میدان بودند، اما خبر جدایی یورگن کلاپ شوک بزرگی به تیم وارد کرد.
وقتی یورگن کلوپ به شکلی ناگهانی این خبر را اعلام کرد، احتمالاً هیچگاه گمان نمیکرد که چه آسیبی به تیم خواهد زد.
باتوجه به اینکه یورگن همواره روابط بسیار دوستانهای با بازیکنانش برقرار میکند، به طوری که حتی برخی بازیکنان نقش او را به مانند یک پدر میدانند، جدایی او بر روان بازیکنان موثر خواهد بود.
قرمزها که تا آن زمان با روحیهی بسیار خوبی به میدان میآمدند، به یکباره دچار فراز و نشیب شدند. در پرفشارترین مقطع فصل که بازیکنان نیاز دارند تا از نظر ذهنی در آمادهترین حالت ممکن باشند، چنین خبری آسیبزا خواهد بود.
یورگن کلوپ نقش موثری در رشد بازیکنان مختلف داشت. او همواره از بازیکنان تیمش و عملکردشان دفاع کرده و حامی آنها بوده است. در زمانی که داروین نونیز، خرید گرانقیمت بندرنشینان مورد انتقادات گسترده قرار میگرفت، او از بازیکن تیمش در برابر رسانهها دفاع کرد و شرایط او را مشابه با سالهای اولیه رابرت لواندوفسکی در دورتموند دانست.
در نتیجه و پس از گذشت مدتی نونیز پیشرفت محسوسی داشت؛ اگرچه همچنان با بالاترین سطح ممکن فاصله دارد.
وی همچنین حامی خریدهای جدید تیم و بازیکنانی همچون واتارو اندو و کودی خاکپو بوده است. در ادامه نیز مسیر پیشرفت بازیکنان آکادمی، از کرتیس جونز گرفته تا جیدن دنس و کانر بردلی را همواره کرده است.
درنتیجه کلاپ در رختکن لیورپول از محبوبیت بالایی برخوردار بوده است و چهرهای محبوب در جمع بازیکنان تیم به شمار میرود.
حال در شرایطی که تیم از لحاظ روانی تحت فشار بسیاری است، چرا که رسانهها انتظار قهرمانی از آنها دارند، این خبر موجب فروپاشی آنها میشود.
این فروپاشی روانی خود را در بازیهای مهم فصل نشان میدهد؛ جایی که شاگردان کلاپ دچار لغزش میشوند و صدر جدول را از دست میدهند. آنها همچنین در دیگر جامها نیز عملکرد مطلوبی ثبت نمیکنند و از لیگ اروپا و جام حذفی (افای کاپ) نیز حذف میشوند.
اما این خبر شوکهکننده بر مصدومان تیم نیز تاثیرگذار بوده است. بازیکنان در دورهی مصدومیت شرایط سختی را تحمل میکنند و از نظر روانی تحت فشار میگیرند؛ بهطوری که حتی برخی بازیکنان در این دوره دچار افسردگی میشوند.
اگر بازیکنان موفق به غلبه بر این مشکلات روانی نشوند، نمیتوانند ریکاوری درستی داشته باشند و پس از بازگشت نیز عملکرد سابق خود را تکرار نخواهند کرد. از این روی خبر جدایی کلاپ بر مصدومان تیم نیز تاثیرگذار بوده است.
همچنین چنین خبری بر بازیکنانی که مورد انتقاد میگیرند نیز اثر میگذارد و ممکن است برخی از آنها نگران آیندهی خود در تیم باشند.
با این دلایل، به نظر میرسد که یورگن کلاپ میبایست تا این خبر را در انتهای فصل اعلام میکرد تا به روحیهی تیم خدشهای وارد نشود.
بازسازی لیورپول
برای دوران پسا-کلوپ ابهامات زیادی وجود دارد. آرنه اسلوت، به عنوان سرمربی که احتمالاً جایگزین یورگن خواهد شد، سعی خواهد کرد که با کمترین تغییرات تیم خود را بسازد؛ اما این اتفاق تا چه حد عملی خواهد بود؟
سبک اسلوت نسبتاً مشابه آنچه یورگن کلوپ در لیورپول به نمایش میگذارد، است. فاینورد اسلوت تمایل زیادی به پرسینگ از بالا و تصاحب توپ در ۴۰ متر بالای زمین دارد. او همچنین تمایل زیادی به ارسال سانتر دارد و فاینوردِ او در این فصل به طور میانگین از هر ۱۰۰ پاس، ۷۲ سانتر انجام داده است. اسلوت تمایل زیادی به بازی سریع دارد، اما فاینورد تحت هدایت او در یکسوم نهایی صبورتر بوده است.
حال در شرایطی که به نظر میرسد او مرد مناسبی برای هدایت این تیم لیورپول باشد، باید به موارد دیگری نیز توجه شود.
درباره آیندهی برخی بازیکنان تیم شک و شبهههایی وجود دارد. احتمال اقدام رئالمادرید برای ترنت الکساندر آرنولد مطرح است و شایعههایی نیز درباره پیشنهاد عربستانیها به محمد صلاح وجود دارد.
با اینحال، همواره این ادعا وجود داشته است که بازیکنان زیر نظر یورگن کلوپ فراتر از سطح فعلی خود عمل میکنند.
یورگن کلوپ از آن دسته سرمربیانی است که میتواند بازیکنان را به حد نهایی خود نزدیک کند. او به خوبی از بازیکنان به اصطلاح "بازی" میگیرد.
به همین دلایل ضعف برخی بازیکنان لیورپول در دوران پسا-کلوپ نمایان خواهد شد و این احتمال وجود دارد که برخی بازیکنان تحت هدایت اسلوت عملکرد سابق خود را تکرار نکنند.
از طرفی جدایی برخی بازیکنان مانند ماتیپ، تیاگو و... نیز تایید شده است.
به نظر میرسد اولین خرید لیورپول در دوران اسلوت یک مدافع وسط جدید خواهد بود؛ مدافعی که مطمئن و مستحکم باشد.
همچنین شرایط خط حمله تیم نامعلوم است. داروین نونیز همچنان ضعفهایی دارد، در حالی که آیندهی محمد صلاح و لوییز دیاز کاملاً مشخص نیست.
خط هافبک تیم نیز در انتهای فصل دچار افت شدیدی شده است. خرافنبرخ و واتارو اندرو بازیکنانی هستند که انتقادات مختلفی به آنان وارد شده است، در حالی که به عملکرد سوبوسلای نیز نقدهایی وارد شده است.
البته افت سوبوسلای مقطعی بوده است، اما در مجموع آرنه اسلوت در لیورپول دیر یا زود باید یک بازسازی انجام دهد.
همچنین سن برخی بازیکنان لیورپول از جمله فندایک و آلیسون بالا رفته و مشخص نیست که تا چه زمانی در اوج خواهند بود.
مجموعاً، پروژهی بازسازی لیورپول که از فصل گذشته آغاز شد همچنان ادامه یافته و مدیران لیورپول بازیکنانی مورد تایید اسلوت را به ترکیب اضافه خواهند کرد تا تیمی مناسب برای رقابت در لیگ برتر داشته باشند.
بازیکنان لیورپول در انتهای این فصل نشان دادند که از مشکلات مختلفی برخوردار هستند و از طرفی نیز لیورپول برای رقابت در جبهههای مختلف به نیمکتنشینان باکیفیت نیاز دارد.
انتظارات بالا
این مورد البته هم خوب است و هم بد. اینکه انتظارات از سرمربی بعدی لیورپول (اسلوت) بالا است، نشان از این دارد که یورگن کلوپ عملکرد فوقالعادهای داشته است و این خوب است.
اما برای سرمربی اسبق فاینورد این مورد اصلا خوب نیست. همه از او انتظارات بالایی دارند. همه انتظار دارند تا تیم او هجومی بازی کند و دست از تلاش بر ندارد، همواره در کورس قهرمانی باشد و در رقابتها مختلف بدرخشد و همچنین افتخارات مختلفی کسب کند.
و البته این دوره، دورهای مهم در تاریخ لیورپول خواهد بود. اگر اسلوت جانشین مناسبی برای یورگن کلوپ باشد، مشکلی پیش نخواهد آمد؛ اما در غیر این صورت این احتمال وجود دارد که قرمزها به چرخهی باطل انتصاب-عزل مربی روی بیاورند.
بنابراین برای لیورپول نیز جدایی کلاپ خبر جالبی نیست؛ هرچند که با بازگشت ادواردز احتمالاً نگرانی خاصی در اینباره وجود نخواهد داشت.
در ادامه نیز اسلوت میبایست تا با چالشی دیگر مواجه شود؛ رسانهها!
رسانهها و هواداران انتظار دارند تا او نیز به مانند همتای آلمانی خود مصاحبههای جذابی داشته باشد. جذابیت نشستهایِ خبریِ کلوپ از نقاط قوت او بود و اسلوت نیز باید در اینباره عملکرد مطلوبی داشته باشد.
حتی بسیاری از مدیران و مربیان برای اینکه در کنفرانسها و نشستها سخنران خوبی باشند، با مربیان این رشته ارتباط برقرار میکنند و آموزش میبینند.
و البته فقط نشستهای خبری نیست. اسطورههای باشگاه و منتقدان همواره دربارهی شرایط باشگاه اظهار نظر خواهند کرد و نحوهی برخورد اسلوت با این موارد بسیار مهم است.
درگیرشدن با این کارشناسان او را وارد یک نزاع طولانیمدت خواهد کرد که تنش روانی در وی ایجاد خواهد کرد. گاهی اوقات این نزاعها آنچنان مربیها را آزار میدهند که تمام تمرکز آنها معطوف به درگیریشان میشود و دچار افت عملکرد میشوند.
به هرحال همه ژوزه مورینیو نیستند که استادانه در این جدالهای لفظی پیروز شوند؛ بنابراین اسلوت باید برخورد مناسبی با انتقادات داشته باشد.
و آخرین پیامدِ عملکردِ عالیِ کلاپ برخورد هواداران است. هواداران که سرمربی محبوب خود را از دست دادهاند، با سرمربی جدید برخورد دوستانهای نخواهند داشت و علاوه بر انتظارات بالا، تمایل دارند تا سرمربی جدید کاملاً مشابه مرد آلمانی باشد.
به هرحال، مدتی زمان خواهد برد تا هواداران به فلسفه و خلق و خوی آرنه اسلوت عادت کنند و با او کنار بیایند. البته اگر مرد هلندی در این مدت عملکرد مطلوبی داشته باشد، در بین هواداران به محبوبیت دست خواهد یافت؛ اما کسب محوبیت در بین هواداران زمانبر خواهد بود.
البته برخورد هواداران با سرمربی جدید در هر باشگاهی متفاوت است، اما کسب محبوبیت بین هواداران در هر تیمی وابسته به کسب افتخارات و جامهای مختلف است.
جمعبندی
وقتی یورگن کلوپ خبر جدایی خود را اعلام کرد، گمان نمیکرد که با اعلام زودتر از موعد این خبر بخت قهرمانی را از تیمش خواهد گرفت.
از طرفی باشگاه نیز درگیر پیامدهای بلند مدتی خواهد شد. همه از سرمربی بعدی لیورپول انتظار دارند تا درخشان عمل کند و تیم قدرتمندی بسازد.
آرنه اسلوت به عنوان جانشین یورگن کلوپ باید فلسفهی خود را در باشگاه پیادهسازی کند و ترکیب تیم را نیز بازسازی کند. اسلوت برای اجرای سبک هجومی خود به مهرههایی نیاز دارد که به نظر اولین آنها یک مدافع وسط جدید است.
او همچنین با مشکلاتی مواجه خواهد شد. لیگ برتر انگلیس به هیچوجه با سرمربیان تازهوارد، به خصوص با مربیانِ لیگ هلند مدارا نکرده است.
اریک تنهاخ به عنوان سرمربی صاحب سبک و تیمساز در این لیگ با مشکلاتی جدی مواجه شده است؛ این در حالی است که او از اسلوت تجربهی بیشتری نیز داشته است. از طرفی عملکرد سرمربیان هلندی در لیگ برتر انگلیس اصلاً قابلقبول نبوده است.
بنابراین باتوجه به انتظارات بالایی که از سرمربی جدید وجود دارد و باتوجه به نیاز ترکیب به ترمیم، کار آرنه اسلوت اصلاً ساده نیست.
اما فارغ از چالشهای اسلوت، یورگن کلوپ میتوانست با اعلام خبر جدایی خود در پایان فصل، برای کسب چهارگانه تلاش کند؛ اما اشتباه مخرب او موجب شد تا در این فصل، تنها جام اتحادیه به ویترین افتخارات لیورپول اضافه شود.
اما با وجود تمام این موارد، لیگ برتر انگلیس بدون حضور او جذابیتهای کمتری خواهد داشت. حال باید دید که آیندهی لیورپول بدون او چگونه رقم خواهد خورد.