به آقام علی اگه درموندی
یه لوطی نیس
یه پول سیا یه پاپاسی
بیاره بذاره کف دستت
تا جوون و جاهلی
بار خودتو ببند
از ما گفتن
به ما که هر چی گفتن
یه گوشمون در شد
یه گوشمون دروازه
تا سرمون خورد به سنگ
گیرم که شدی امیرتومان
دسته آخر همه چیزو باعاث بذاری و بری
اون که موندنی چیه؟
حرفای خودته دایی
دایی خیلی فرق کرده
روزا همون روزاس ولی
روزگار روزگار دیگه ای
آفتاب به آفتاب
اگه سنار سه شی نذاری کنار باختی
اونوقت سر پیری
باث کاسه گدایی دست بیگیری
تو دریایی و من قطره تو یه کوهی و من صخره
اصن تو خوبی من بد من اونم که دنیا رو نمیفهمه
توو این دنیایی که یکی پادشاهه و اون یکی بَرده
من واسه ی دلم زندم
اونم خوشحال از کاری که کرده
منم و یه آسمون صاف
شده سقف واسه خونه هام
منم و یه قلم و ورق و دستای پشت پرده
منم اون پسرک خام پسرِ ناخلف بابام
واسمم مهم نیست امروز جمعست یا سه شنبه
گور بابای غم من میرسم به چیزی که لایقم
شاید توی زندگیمم له شدم
ولی تموم میشه با خنده
منم و صدای من این صِدامه که میمونه جایِ من
من که رفتنیَم و بعد رفتنم معلوم میشه کی حقِ
منم و زمین صاف راه میرم و میچرخه آروم زیرِ پام
زندگی سخته ولی ببین که خوشحالم من
با این رخ بی نقاب با این زبون سرخ و سرِ سبز
میگم باز که یه یاغی ام ولی ببین که خوشحالم من
عاشق الفبا
سین ت قاف لام الف بعدش لام
فوتبالی نیستم ولی عاشق گل کوچیکم
بوی خاطرات بچگی رو میده
شیرین دودی نه
عاشق وقتیم که میدن بم اخطار
شاید فک میکنن اصلاح شم امسال
ولی انگار نه انگار
عاشق سفره ای ام که رنگی نیست و عشقی مثل همسفره
تو اون بهروز بود و این تو نونه در عوضش
نمکم تنگش، مزشم من بهتره خودم دیگه نزنم حرفش
از انگشتام بگیر خبر از طعمش
رفیقا هم همه هستن بغلت
حرمت داره عمرا نمی کنم با هیچی عوض بدلش
آره نفسم حقّه
عاشق مبارزم و اسلحم قلمه
اصلا هم دست کمش
نگیره هرچی گرمی مرمی هس خفن تره
عاشق ریسکم چون زندگی با خطرم قشنگه
بله دیوونم اما زیدم میگه نمیکنم ترکت
در عوض درکش میکنم
دکترا جوابم کردن امیدشون هم ازم قطعه
فکرشم نمیکردم که یه روزی روزگاری بعداً
زُل بزنم توو چشم مشکلاتم و بهشون بگم که خوشبختم
آخ که تویِ احمق خوشحالی از روزای سختم
وقتی خوشیم میبینی گر میگیری و من توو قدم بعدم
منم و این تن بی گناه مینیویسم زیر نور ماه
پشیمونَم نشدم هیچوقت از کارایی که کردم
منم و این کَله ی خراب منم و این لیوان شراب
منم و این حرفایی که بیرون میزنه أ قلبم
فقط با یه لبخند میشه خیلی مشکلاتو حل کرد
مگه آدمایی مثِ تو نباشن که نمک بپاشن رویِ زخمم
بگو کدوم وَر در خونست فرقش چیه نمیدونم
وقتی قصه به تَه برسه منم اون کلاغ بی خونم
منم و زمین صاف راه میرم و میچرخه آروم زیرِ پام
زندگی سخته ولی ببین که خوشحالم من
با این رُخ بی نقاب با این زبون سرخ و سرِ سبز
میگم باز که یه یاغیم ولی ببین که خوشحالم من
عاشقم عاشق حرف کم ولی تأثیر گذار
درست مثل نوشته های عقب بعضی
از ماشینایی که تو مسیر سفرتن
نشستن رو چمن نرم لقمه گرفتن با سنگک گرم
وقتی شده پرونده جمع
آزادی از قفس تنگ
اینکه از همه پند
بگیرم طرف حق بکنم واسه وطنم جنگ
پافشاری تا سر حد مرگ، رقص برگ
یه چی می خوام بگم که نداره اصلا به مساله ربط
من غول آخرم تو رپ هه رسیدی مرحله چند
عاشق دسپخت مادرمم اگرم سرد باشه مشکلی نیست
در عوض یه ادویه ای میزنه که بکره
تو هیچ رستورانی نیست و اسمش عشقه
عاشق وقتی ام که تو راه رسیدن به هدف
بکنن پاهامو قلم
چه انتظاری میره ازم برم عقب
نه، برعکس مخصوصاً وقتی با اینی که هست تو دست
دارم سر جمع سه تا قلم
بگو عجب، هه ریاضی که هستی بلد
منم و زمین صاف راه میرم و میچرخه آروم زیرِ پام
زندگی سخته ولی ببین که خوشحالم من
با این رخ بی نقاب با این زبونِ سرخ و سرِ سبز
میگم باز که یه یاغی ام ولی ببین که خوشحالم من