در این مطلب می خواهیم به بررسی فیلم Dune 2 از نگاه مذهبی بپردازیم. قبلا در این مطلب به نقد و بررسی این فیلم پرداختیم و حالا میخواهیم از نظر مذهبی و استعاره های دینی هم این فیلم را بررسی کنیم. با ما همراه باشید.
****************************
مانند رمان Dune نوشته فرانک هربرت، در دنیای سینما هم اقتباس های این کتاب ریشه ها و اشارات مذهبی و دینی دارند که بارها قابل بحث قرار گرفته اند. در اولین اقتباس این رمان که سال 1984 توسط دیوید لینچ ساخته شد دقیقا مانند کتاب به مذهب و تقلید از جهان و عقاید اسلام پرداخت و ریشه های همیشگی آنها را ارائه می داد. در سال 2021 فیلم دنیس ویلنوو هم به اصول منبع اصلی پایبند بود و آن روند مهدویت کتاب را در فیلم پیاده کرد ولی باعث جبهه گیری بعضی از منتقدین مذهبی شد. در فیلم اول از پل اتریدیز( با بازی تیموتی شالامی) به عنوان یک سفیر و البته در انتهای فیلم و پس از رشد عقلی به عنوان ناجی و معادل حضرت مهدی(عج) شناخته میشد که ضلم های به وجود آمده را پاک کند و جهان را پر از خوبی کند. در واقع فیلم نمادهایی ازشخصیت حضور داشته و موثر در زندگی مهدی موعود است. دوک لیتو اتریدیز(با بازی اسکار آیزاک)، پدر پل استعاره ای از امام حسن عسکری(ع) و لیدی جسیکا( با بازی ربکا فرگوسن) ، معادل نرجس خاتون، خاندان هارکونن، معادل خلفای عباسی و البته شخصیت های مختلف آنان هم معادل خلیفه های عباسی. در واقع سفر پل به همراه مادرش هم استعاره ای غیبت صغری به حساب می آمد.
در قسمت دوم این استعارات و اشارات زیادتر از قسمت اول هم شد. دنیس ویلنوو با توجه به نیمه دوم کتاب، این اشارات مذهبی را بیشتر از قبل کرد چون نیمه دوم پیدایش روح پل بود و در واقع بازگشت از (غیبت کبری) برای هدایت مردم و تبدیل جهان به جایی به دور از ظلم. در روایت فیلم شاهد بودیم که قبل و بعد از پذیرفته شدن پل توسط عموم مردم او را با نام "لسان الغیب" و به طور واضح "مهدی" (که در زیرنویس انگلیسی هم قابل مشاهده بود) خطاب می کردن و او با همراهی مردم کنترل جهان را پس گرفت. در طول فیلم شاهد ستایش و پرستش شدن او توسط مردم بودیم. هالیوود و غرب با استفاده از رمان های پرفروش و ساخت اقتباس آنها درحال استعاره سازی از مهدویت و موعود هستند ولی در این فیلم و کلا این سری به طور به شدت صریح شاهد تصویرسازی از مهدی موعود هستیم. حتی در اواخر فیلم شاهد تصویرسازی هایی ظالمانه از او هستیم. پل کم کم مغرور میشود و هیچ کس و هیچ چیز جز فرمانروایی و ناجی بودن برای او مهم نیست که تفکرات اصطلاحا "ضد منجی" را به نمایش می گذارد. فیلم های هالیوودی پر از ناجیان جهان هستن اما تقریبا هیچ کدام صریح از نام "مهدی" از آنان یا نمی کنند اما Dune رویه دیگری را پیش می گیرد و با تطابق دادن فرهنگ غرب آسیا و جهان اسلام سعی در تصویرسازی از حضرت مهدی و منجی بشریت دارد اما پل اتریدیز شخصیتی پوچ و مغرور و مریض است که هیچ سنخیتی با مهدی موعود ندارد و این به معنای تصویرسازی غلط و ضد منجی هالیوود است.
در طول فیلم بارها او را با نام لسان الغیب می خوانند. غیب دیدن ها و آینده نگری های پل. در واقع همه اینها برنامه ریزی برای ستون چینی معرفی موعود است. در واقع این فیلم میخواهد جهان اسلام را به غرب معرفی کند اما با گنجاندن پیام های مذهبی و نادرست از منجی میخواهد ذهن ها را بیمارتر از چیزی که هستند بکند. در شات ها و پلات های مختلف فیلم هم شاهد اشیایی با مفهوم موعودگرایی است ولی سوال اینجاست که واقعا این مهدی است؟ این شخصیت با مذهبی پوچ میتواند حتی نزدیک مهدی باشد؟ پل اتریدیز در کتاب ها باورپذیرتر بود هرچند که مفهومات مذهبی کتاب بیشتر و پیچیده تر بود اما این شخصیتی که با بازی تیموتی شالامی می بینیم هیچ شباهتی با حضرت مهدی ندارد. آیا این موعودگرایی ساخته هالیوود است یا ساخت هیولای مذهبی که انصافا هم یک شاهکار علمی تخیلی است اما این مذهب درون آن بااینکه قدرتمند و مشوق است اما مشکل بزرگ بخش مذهبی و دینی آن موعود است. فیلم از لحاظ ساخت فضایی مذهبی و جهان اسلامی خوب عمل کرده اما به تصویرکشیدن موعود برای جهان اسلام خشمگین کننده و غیرقابل باور است. آیا واقعا این جهان موعود است؟ آیا این زندگی برپایه زندگی حضرت مهدی است؟ بله هست. اما نتیجه و ظهور شخصیت کاملا این بله را به خیر تبدیل می کند. باورها و اعتقادات غلط و تحمیل آنها از طریق سینما به دیگران.
تصویرسازی هالیوود مثل همیشه از مهدی موعود غلط است. این فیلم هم مانند قسمت قبل و رمان پر از عقاید و اشارات مذهبی و موعودگرایی است. این فیلم یکی از شاهکارهای علمی تخیلی است اما باورهای مذهبی و مهدویت آن مثل همیشه غلط است که البته از غرب چیزی جز این هم انتظار نمی رود. پل اتریدیز یک قهرمان و ناجی است اما هرگز مهدی نیست.