اختصاصی طرفداری | اینک بیشتر و بهتر میفهمیم، همه چیز از اینجا آغاز شد؛ فصلی تاریخی با کسب سهگانهای بینظیر؛ تصاویری از کنفرانس مطبوعاتی پپ گواردیولا. تنها عکسالعمل جدی سیتی به اتهامات و تخلفات مالی.
این موضوع دقیقاً زمانی رخ داد که سیتی به یک تکان اساسی نیاز داشت، و از آن روز همه چیز، ازاینرو به آن رو شد. روزی که بیش از هر چیزی چشمان را جذب و افکار آدمی را معطوف میکند
سیتی یک روز قبل از انتشار خبر بزرگ، از تاتنهام هاتسپر شکست خورده بود و به نظر میرسید که راه خود را در رقابتهای قهرمانی لیگ برتر از دست داده است، اما ذهنیت و باور «ما علیه جهان» در این نقطه بذرش پاشیده شد. تمامی باشگاه در مقابل رسانههای بیرحم و همه باشگاههای انگلستان و اروپا.
گواردیولا پیش از این در مقابل رسانهها دفاع سرسختانهای از تیم خود کرده بود و پس از این اتهامات نیز سخنان هیجانانگیزی برای بازیکنانش ایراد کرد:
یک:
منبعد قبل از هر بازی، پیش از اینکه داور سوت آغاز را به صدا در بیاورد، در وسط زمین نزدیک داور و بازیکنان حریف، همدیگر را بغل میکنید. دور هم حلقه میزنید، نشان میدهید با هم هستیم. مهم نیست کدامیک از شما، ولی یک نفر شروع به صحبت میکند. به چشمان همدیگر نگاه میکنید و میگویید؛ ما در هر بازی پیروز خواهیم شد یا حداقل، تلاش خود را
خواهیم کرد.
دوم:
این که من عاشق این باشگاه هستم. از من نپرسید چرا؟
بچه ها، یادتون باشه همه پیروزی هایی که ما بهدست آوردیم همیشه در زمین فوتبال بوده است. من عاشق باشگاه هستم. و عاشق همه شما.
حالا بریم.
این یکی از لحظات برجسته و جذاب مستند سیتی و گواردیولا و سبک و سیاق رهبری اوست. سرمربی استثنایی که نقش اول را در هر جایی که هست، به عهده دارد!
اگرچه فقط شاهد تنها یک مصاحبه رودررو با او در سراسر مستند ۶ قسمتی که هر اپیزود آن ۴۵ دقیقه است، هستیم.
دو شب و روز در هر فرصتی برای ضربه کردن تمامی مجموعه از تلفن و تبلت و تلویزیون استفاده کردم. در روزگاری که در منازل ما هر فردی به دنبال تماشای چیزی است که بقیه مایل به تماشای آن نیستند.
در فصلی قرار داریم که سیتی هنوز در سه جبهه برای جامهای مشابه مانند فصل پیش، شدیداً در تکاپوست. تکرار آن خارج از تصور همه است، حتی از بالا تا پایین مجموعه مستحکم سیتی نیز تصور چنین رؤیایی را موقوف کرده است،
سه گانه پیاپی ؟، اما خُب؛ «هرگز نگو هرگز!»
امیرحسین صدر
۴ آوریل ۲۰۲۴
پخش مستند منچسترسیتی نتفلیکس Netflix, با عنوان، "برندگان سهگانه، با یکدیگر" از دوم آوریل برای تمامی مخاطبان در سراسر جهان آغاز شده است.
برای طرفداران سیتی و گواردیولا بسیار سرگرمکننده است، شکی نیست.
جالب است که در فصلی متفاوت با تمامی فصول دیگر بهخوبی میبینیم، در مقطعی از فصل گذشته سیتی اصلاً به دنبال برنده شدن و کسب همه چیز نبود، چه رسد به سهگانهای که در نهایت به دست آورد.
اگرچه از پیامد داستان آگاهیم و واقفیم آنها با موفقیت تا پایان پیش خواهند رفت؛ ولی حس درام و روایت، با صدای گویندگان و گزارشگران و همه بازیگران آشنا، جذابیت خود را تا پایان برای هواداران آبی آسمانی حفظ میکند.
از همین ابتدا آب پاکی را روی دست کسانی که طرفدار باشگاه نیستند، یا افرادی که در انتظار مستند افشاگرانهای به تماشا نشستهاند، میریزم؛ جزئیات زیادی در مورد تخلفات سیتی در لیگ برتر وجود ندارد.
بخش جذاب دیگر مستند باز هم به گواردیولا باز میگردد که شخصیت و آنچه که او را به جلو میراند را به رخ میکشد، بیآنکه جوابی برای آن داشته باشد؛
چگونه او سال به سال به راه خود ادامه میدهد و همواره چیزهای جدیدی برای گفتن به بازیکنانش در چنته دارد؟
اگرچه گاهی، مانند هر مربی دیگری تا حدی زیادهروی میکند و باعث عصبانیت و دلخوری بازیکنانش میشود. پیش از دیدار با بایرن مونیخ در مرحله یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان در آوریل سال گذشته، ناگهان همه چیز را در زمین تمرین متوقف میکند و فریاد میزند:
بچهها، من خودم را بازنشسته میکنم. شماها برنده لیگ برتر هستید. من بازی تیمم را اونطور که من میخواهم دیدهام، دیگر خواهان پیروزی نیستم. احساس میکنم باید جلسهای تشکیل دهم، آنها برای انجام کارم پول زیادی پرداخت میکنند. اما نمیتوانم چیزی بگویم، برای اینکه شما دقیقاً میدانید که چه کاری باید انجام دهید
در جایی دیگر از مستند، دوربین رختکن تیم را در روز نوامبر ۲۲ و بازی برابر فولام به تصویر میکشد. جایی که با وجود مبارزه بیش از یکساعته با 10 بازیکن سیتی بازهم پیروز میدان است، گواردیولا در رختکن اشک میریزد و از تلاش مردانش تشکر میکند.
ارجاعات بسیار کوتاه و گاهی خارج از چارچوب مستند و اشاره به برنامههای تاکتیکی پپ، تا حد زیادی جالبترین جنبه تمام فیلم است.
تهیه این مجموعه در آغاز توسط سیتی شروع شد و ابتدا بنا بود در سال گذشته اکران شود؛ اما نتفلیکس آن را خرید. سپس چندین ماه طول کشید تا با اضافه کردن گفتگوهای متعدد عمدتاً با روزنامهنگاران، فیلمبرداری و ویرایش به پایان رسد.
نتيجه نهایی حقیقتاً همه چیز را از سیر تا پیاز برای مخاطبان بيان مي كند، و براي ان دسته که اطلاعات قبلی کمی از باشگاه یا اصلاً از ورزش دارند را نیز حسابی شیرفهم مي کند
و خب این کمی از سرعت و لذت را برای بینندگان و هواداران جدیتر فوتبال که تقریباً همه چیز را از پیش میدانند، کم میکند.
ما میدانیم قرعهکشی لیگ قهرمانان اروپا چگونه انجام میشود، و احتمالاً نیازی به توضیح آن توسط هنری وینتر، نویسنده ارشد فوتبال روزنامه تایمز نداریم. با تماشای دو قسمت اول این سؤال در ذهن خطور میکند که اساساً این مستند برای چه کسانی ساخته شده است؟
از منظر بسياري اثر، یک تولید داخلی باشگاه است، و انتظار گزارش کاملی از فصل تاریخی 2022/23 سیتی است. آنها سالهاست مستندهایی شبیه به این میسازد که موردتوجه هواداران هم قرار گرفته است، زیرا در مستندهای ساخت باشگاهها، تصویر صمیمیتر و دوستانهتری از بازیکنان و در اینجا گواردیولا نشان داده میشود که فاصله زیادی با تهیه مستندهای دیگر که توسط کمپانیهای خارج از باشگاهها ساخته میشود، دارد.
باتوجهبه این فصل تاریخی که تقریباً همه چیز با قهرمانی سیتی به پایان میرسد، بسیاری از صحنهها طرفداران را به قهرمانان خود نزدیکتر میکند؛ با گریلیش، هالند، فودن و…مصاحبههای زیادی انجام میشود در حالیکه به اسکات کارسون که روزگاری دروازهبان قابل حسابی بود و شخصیت بسیار جذابی دارد و مستحق توجه بیشتری بود، اصلاً پرداخته نمیشود.
دروازهبان ذخیرهای که خیلی از جوانترها اصلاً او را نمیشناسند. جایی که کارسون در طول تمرین به خولیان آلوارز یادآوری میکند روزگاری دروازهبان خوبی بوده است، ضربهای به ما میزند که نشانهای از غروب همه ما دارد.
اما این مستند برای کسانی که به دنبال برخی جزئیات جدیتر و تلختر هستند که حتی لزوماً به اتهامات لیگ برتر سیتی مرتبط نیست، ارزش و نکات زیادی برای عرضه ندارد.
بهعنوانمثال، هیچ حرفی در مورد تلاشهای «کالوین فیلیپس» برای ورود به تیم وجود ندارد یا جدایی جنجالی «ژائو کانسلو» و رفتن به بایرن در نیمفصل. آن هم پس از درگیری شدید با گواردیولا و انتقادات و شکایات دائمی او در رسانهها از آن جمله است. درحالیکه گواردیولا تمامی بازیکنانی که در پست او بازی میکنند را مورد انتقاد قرار میدهد؛ اما حتی یکبار هم اشاره نمیشود که کانسلو از تیم رفته است؟!!
درحالیکه میدانیم نقاط برجسته و دیدنی هر نمایشی در زمان مصیبتها شکل میگیرد و تماشاگر را درگیر میکند.
و دقیقاً به همین دلیل سکانس شکست ۲-۰ در جام اتحادیه/کارابائو مقابل ساوتهمپتون - که در نهایت به چمپیونشیپ/ دسته دوم سقوط کرد - بسیار دیدنی است؛ جایی که سیتی شکست خورده است!
در ژانویه سال گذشته، گواردیولا از این بازی بهعنوان بدترین عملکرد خود در باشگاه نام برد و صحبتهای او در رختکن بعدازاین باخت بهراستی ارزش تماشا را دارد؛
برای بازی امروز به من توضیحی بدید. به من بگید. به من بگید فکر میکنید نحوه بازی شما عادی بود؟
آیا به نظر شما برای هوادارانی که به تماشای ما میان، ما را همه جا دنبال میکنند ولی پولی برای پرداخت گرم کردن خانههاشون ندارن، اینجوری بازی کردن عادیه؟
... وای؛
سپس با تکان دادن انگشت خود میگوید:
تیم من اینطور عمل نمی کند
در حالی که بازیکنان در سکوت محض نشستهاند، گواردیولا حالات و روحیات آنها را نشانه میگیرد؛
غره و مغرور نباشید، کمی فروتن باشید.
و آنها را تهدید میکند بازیکنان آکادمی جایگزین آنها خواهند شد.
کمتر از دو روز و نیم دیگر به اولدترافورد میرویم. ده سال است که منتظرند ما را بُکُشند، ۱۰ سال. آیا خوب آماده شدهاید؟ امروز به من نشان دادید آنها چیزی دارند که ما نداریم. آنها گرسنه اند. از گرسنگی دارند میمیرند. اما ما نه.
سپس گواردیولا قبل از خروج از رختکن به بازیکنانش نگاه میکند و میگوید؛
شاید من گیج و آشفتهام.
چندی نگذشت که در ژانویه، گواردیولا در یک کنفرانس مطبوعاتی بسیار علنی رضایت خود از بازیکنانش را اعلام کرد؛ بازیکنان من «گلهای شادی» هستند!
مستند هرازگاهی از فرصتهایی استفاده میکند و چیزهای نادیدهای را به ما نشان میدهد؛ ریکو لوئیس جوان در سالن بوکس تایلندی پدرش تمرین میکند.
این به جمعبندی کلی مجموعه کمک میکند: داستانی خوب و شنیدنی که توجهش را به چیزی کمی جزئیتر اما دیدنی و تازه متمرکز میکند.
البته این بستگی به توقعات شما از آن چه شاهد آن هستید، خواهد داشت.
«منچسترسیتی؛ برندگان سهگانه» طبیعتاً ابزاری تبلیغاتی برای نشاندادن این است که سیتی چقدر موفق است، اما آنقدرها هم که باید، در زمینه علل موفقیت کاوش و جستجو نمیکند، ظاهراً تهیهکنندگان بیش از حد نگران این بودهاند تا به دنیا نشان دهند همه چیز در سیتی چقدر عالی است.
اما هر طور که نگاه کنید، و هرگونه که بیندیشید و اگر به هر شکلی منتقد سیتی باشید، در دو قسمت پایانی در حالی که سیتی برای فینالهای جام حذفی و لیگ قهرمانان اروپا آماده میشود، آب پاکی روی دستان همه ما ریخته خواهد شد. در اینجا انسانهای واقعی را میبینید که چگونه با تلاشی بیحدوحصر به موفقیت سالهای اخیر خود رسیدهاند. طعنهآمیز این است کسانی که دستاوردهای سیتی و گواردیولا را بهعنوان نتیجهای از پیش تعیین شده یا نتیجه پول زیاد نفتی، حتی تقلب و نیرنگ میدانند، هرگز این سریال را تماشا نخواهند کرد.
البته اگر این کار را میکردند، آشکارا میدیدند بازیکنان آواتارهای قلابی نیستند که در بازیهای کامپیوتری Football Manager یا EA FC خستگیناپذیر به این طرف و آن طرف زمین میدوند، بلکه انسانهایی هستند که با کوشش و تلاش بیشائبه و استعداد و قریحه خود به این عظمت و بزرگی دستیافتهاند و به رؤیاهای خود چنگ زدهاند.
همگی مانند هر آدمی عصبی میشوند، اشتباه میکنند، و گاهی اوقات، شاید (کمی کمتر از من و شما) شکستهایی نیز داشتهاند. در حالیکه ما دوستداران فوتبال از قهرمانان و تیمهای خود غول میسازیم، تافتههای جدابافته و از آنها بدون هیچ قید و شرطی دفاع میکنیم و بهعنوان طرفدار، در حفظ موضع خود، خدا را هم بنده نیستیم.
شاید پیام تکاندهنده واکر قبل از دیدار فینال لیگ قهرمانان یا جمله هالند در رختکن پس از نیمه اول گویای همه آن چیزی است که از آن صحبت میکنم، از بازیکنانی که قبل از هر چیز انساناند و ضعف و قوتهای خود را دارند.
حذف واکر از ترکیب اصلی شوک بزرگ آن شب تاریخی بود، اما پس از اینکه گواردیولا ۲۴ ساعت زودتر با اعلام ترکیب تیم، رسم همیشگی خود را زیر پا گذاشت. واکر دریافت در تیم حضور ندارد، اما او فرصت پیدا کرده بود تا با واقعیت کنار بیاید.
این مدافع کهنهکار قبل از اینکه سیتی برای تاریخسازی وارد میدان نبرد شود آخرین کسی بود که با همبازیان خود صحبت میکند. او جمله تکاندهندهای به جمع گفت:
من در این کارها [سخنرانی] خوب نیستم. ولی بچهها خواهش میکنم رؤیاهایم را برآورده کنید.
گواردیولا علنا فاش کرد؛ هرگز سخنان واکر را فراموش نخواهد کرد.
و در سوی دیگر شاید آشکارترین نگاه به روحیه ارلینگ هالند این بود که پیش از آغاز نیمه دوم فینال لیگ قهرمانان اروپا مقابل اینتر، در حالیکه نتیجه صفر صفر است، به رودری که از نتیجه و سبک بازی تیم راضی نیست و ناآرام بهنظر میرسد، میگوید: «آرام باش، پپ همه چیز را درست خواهد کرد و تیم ما پیروز خواهد شد.»
در ادامه و با آغاز نیمه دوم، رودری تک گل بازی را به ثمر رساند و سیتی سهگانه کمنظیری را به دست آورد و پرافتخارترین فصل تاریخ باشگاه رقم خورده بود.
سرانجام سیتی و گواردیولا، برخلاف میل خیلیها تاریخ خود را نوشت و سر میز اشرافزادههای فوتبال بر کرسی تازه خود تکیه زد، همه ناباورانه و بالاجبار به قهرمان جدید لبخند طعنهآمیز و معناداری میزدند، و این شیرینی فتح را برای آنها شیرینتر میکرد.
اندیشه و طرز تفکر «ما علیه همه» کار خود را کرد. سیتی از تلخی و شرم و خجالت، به نان و شیر و عسل دست یازید.
و تاج قهرمانی برازنده آنها بود.