اختصاصی طرفداری | از وضعیت نامطمئن منچستریونایتد در فصل جاری زیر نظر اریک تن هاخ در بازی همراه با توپ در بازههای زمانی مختلف و در یادداشتهای گوناگون صحبت کردهام (فقدان پیشرفت و بزرگترین مشکل فنی منچستریونایتد). در کنار وضعیت اسفناک یونایتد در کار با توپ، شاگردان تن هاخ در بازی بدون توپ نیز در فصل جاری مشکلات مختلفی داشتهاند که باعث شده در پارامترهای مختلف تدافعی آسیبهای زیادی ببینند.
یونایتد زیر نظر مربی هلندیاش این فصل در پارامترهای مختلف بازی بدون توپ نتوانسته به ایدههای شفاف و کاربردی برسد. تیم تن هاخ در پارامترهای مختلفی همچون «Counterpressing» (توضیح مفصل فنی)، «Rest Defence» (توضیح مفصل فنی) و حتی «پرسینگ» مشکل دارد که ضعف در مجموع این پارامترها باعث شده تا حریفان یونایتد موقعیتهای زیادی را روی دروازه این تیم ایجاد کنند. نه تنها موقعیتهای زیادی ایجاد شده که حریفان به راحتی توانستهاند همواره خودشان را به یک سوم تدافعی یونایتد و در نهایت باکس این تیم برسانند.
یکی از مهمترین راههای حریفان در یک سوم تدافعی یونایتد و باکس این تیم، استفاده از روش ارسال کات بک بوده و در این فصل بارها و بارها شاهد بودهایم که یونایتد از این روش ضربه خورده و موقعیتهای بسیار زیادی روی دروازهاش ایجاد شده است. در دو بازی آخر مقابل برنتفورد و چلسی نیز برای چندمین بار حریفان از این روش به موقعیت رسیدند و در نهایت در هر بازی نیز یک گل حریف از این روش وارد دروازه یونایتد شد.
به تصویر زیر دقت کنید که وضعیت تیمهای حاضر در رقابتهای لیگ برتر انگلیس را از لحاظ موقعیت ایجاد شده روی دروازههایشان از طریق کات بک نشان میدهد (تا اوایل ماه فوریه). میبینیم که یونایتد 29 بار توسط حریفان با ارسال کات بک آزار دیده و موقعیت روی دروازهاش ایجاد شده. تنها سه تیم اورتون، ولوز و لوتون با اختلافی اندک وضعیت بدتری از یونایتد داشتهاند و شاگردان تن هاخ در کنار شفیلد یونایتد چهارمین تیم ضعیف لیگ برتر از این حیث محسوب میشوند.
همانطور که اشاره کردم این رویه از ابتدای فصل در یونایتد دیده شده و حالا که تقریبا به انتهای فصل و هشت بازی پایانی رسیدهایم، اریک تن هاخ به شکلی کاملا ساده لوحانه همچنان از این طریق در حال ضربه خوردن است و همچنان هم نتوانسته سازمان دفاعی درستی را برای مقابله با این مسئله طراحی کند. باور این مساله کمی سخت است که در این سطح از فوتبال، یک تیم، یک فصل به طور کامل از یک روش در حال ضربه خوردن باشد و هر بار در بازی بعدی با همان کیفیت این مساله تکرار شود. توجه شما را به گل تساوی برنتفورد در ثانیههای پایانی بازی جلب میکنم.
پاس بسیار زیبای سامان قدوس به ایوان تونی درون باکس میرسد و مهاجم برنتفورد در حرکتی قابل انتظار تلاش میکند تا ضمن حفظ توپ خودش را به گوشه برساند و کات بک قابل انتظاری را روانه مرکز باکس یونایتد کند.
مشکل اصلی همینجا آغاز میشود. اینکه ایوان تونی به راحتی و آزادانه بهرغم حضور دو بازیکن یونایتد (مارتینز و کاسمیرو) میتواند توپ را حمل کند و با خیال راحت کات بک خود را ارسال کند.
ایراد دوم در آرایش خندهدار یونایتد درون باکس هنگام ارسال کات بک توسط تونی است (وضعیتی که تماما در طول فصل نیز تکرار شده). هافبک جلو مدافعان تیم (کاسمیرو) سرگرم تماشای تونی است و تمامی بازیکنان یونایتد نیز در وضعیتی خندهدار به درون محوطه شش قدم خودی رفتهاند. چهار بازیکن یونایتد در محوطه شش قدم حضور دارند و استاد ون بیساکا نیز که انگار بلیت خریداری کرده و در حال تماشای مجموع فعل و انفعالات است.
اینگونه می شود که نه تنها زننده گل، که دو بازیکن دیگر برنتفورد نیز درون باکس در فضایی کاملا آزاد انتظار رسیدن کات بک ایوان تونی را میکشند. به همین راحتی در نمایی تکراری یونایتد با یک آرایش ساده لوحانه باز هم از طریق کات بک دروازهاش باز میشود.
این وضعیت در شرایطی مشابه چند روز بعد در دیدار مقابل چلسی نیز تکرار میشود. باور کردنی نیست که سرمربی هلندی اینگونه یک فصل تمام است که از یک نقطه در حال ضربه خوردن است و هنوز هم نتوانسته آرایشی مناسب برای تیمش طراحی کند. این بار در بازی مقابل چلسی میبینیم که که فرناندز با یک پاس، دالو (مدافع چپ) و ماینو (یکی از دو هافبک جلو مدافعان) را از بازی خارج میکند تا از سمت راست گوستو آزادانه حرکتی را آغاز کند.
گوستو بدون مزاحمت و آزادانه حرکت خود را آغاز میکند و رافائل واران (یکی از دو مدافع میانی) در جهت پر کردن جای خالی دالو (مدافع چپ) خودش را به گوستو نزدیک میکند. همین مسئله باعث کاهش نفرات یونایتد در وسط باکس میشود. پاس گوستو البته با خوش شانسی به واران برخورد میکند و تبدیل به کات بکی برای گلگر می شود اما این خوش شانسی چلسی در مجموع تاثیری روی روند تکراری یونایتد در دفاع از کات بکها ندارد. کاسمیرو (هافبک جلو مدافعان) باز هم وضعیت مشخصی ندارد و بار دیگر تمامی بازیکنان یونایتد چسبیده به محوطه شش قدم حضور دارند. ماینو نیز که جا مانده خیلی دیر خودش را پشت باکس میرساند و گلگر در شرایطی آزاد و رها ضربهاش را روانه دروازه یونایتد میکند. آرایشی تکراری در مواجهه یونایتد با کات بکهای حریفان که این بار نیز باعث خوردن یک گل ساده میشود.
اما چرا یونایتد تا این اندازه ساده لوحانه از روی کات بکها ضربه میخورد؟ مسئله علاوه بر اینکه به بینظمی عجیب و غریب مدافعان و هافبکهای جلو مدافعان این تیم درون باکس باز میگردد، علت ریشهایتری نیز دارد. یونایتد خیلی ساده توپ را در میانه میدان و یک سوم تهاجمی از دست میدهد و پس از آن نیز در پارامترهای پایهای بازی بدون توپ نتوانسته در فصل جاری زیر نظر اریک تن هاخ پیشرفت کند. سرمربی هلندی نتوانسته ایدههایش در مقوله «Counterpressing» (توضیح مفصل فنی) را این فصل در تیم نهادینه کند و در عین حال وضعیت یونایتد در مقوله بسیار مهم «Rest Defence» (توضیح مفصل فنی) نیز بسیار غمانگیز است. محموع این دو عامل باعث میشود تا حریفان با آرامش و آسایش بیشتری به محض گرفتن توپ رو به جلو حرکت کنند و با استفاده از ضعفهای پیاپی یونایتد در بازی بدون توپ، خودشان را به باکس این تیم برسانند.
همانطور که پیشتر نیز در یادداشتهای مختلف توضیح دادهام، یهرغم اینکه تن هاخ در فصل نخست عملکردی فراتر از انتظار داشت و موفق شد ویرانه مطلق به ارث رسیده را به اندازه یک فصل به خوبی پیشرفت دهد و به دستاوردهایی برسد که پیش از او طی سه فصل سرمربی سابق نتوانسته بود به آنها دست پیدا کند (از جمله بیشترین امتیاز طی پنج فصل گذشته در رقابتهای لیگ و حضور در دو فینال و کسب یک جام) اما این روند در فصل جاری به هیچ عنوان نه تنها تکرار نشده که بازگشت رو به عقب نیز بوده. مصدومیتهای پرتعداد تا اندازهای می تواند یک توجیه برای سرمربی هلندی باشد. به عنوان مثال ضربه خوردن از کات بکهای حریفان به طور پیاپی و در اکثر دیدارها مسئلهای نیست که نبود مدافعان کلیدی بتواند به طور کامل آن را توجیه کند. سرمربی هلندی باید توانایی خودش را در مدیریت بحران و نهادینه سازی ایدههایش با مهرههای مختلف در تیم را نشان دهد. مسئلهای که می بینیم امثال آنژ پوستکوعلو و یا روبرتو دزربی با انبوهی از مصدومان توانستهاند آن را نشان دهند.
مشکلات فنی یونایتد در فصل جاری همچنان ادامه دارد و در نهایت احتمالا به قیمت از دست رفتن سهمیه لیگ قهرمانان اروپا تمام خواهد شد. اینکه اریک تن هاخ پس از یک فصل ایدهآل و یک فصل ناامید کننده شایسته فصل سوم می تواند باشد یا خیر، مسئلهای است که باید به آن نگاهی فنی و دقیق داشت. با گذشت زمان و هفتههای باقی مانده و پایان فصل در یادداشتهای آینده سعی خواهم کرد که به این مسئله نیز نگاهی فنی و دقیق داشته باشم.
*داده فنی پیشرفته از وبسایت مرجع The Athletic استخراج گردیده است.