هر کدام از ما خاطرات تلخ و شیرینی از فریادی برای گل شدن یک توپ وسط مهمانی نوروزی را داریم. و سر زدن مدام به نتایج زنده در مسافرت. و تماشای بازیهای قدیمی در تعطیلات.
میخواهیم خاطراتمان را به سنت ویژهنامههای نوروزی کیهان ورزشی و دنیای ورزش و البته بهرسم سالهای قبل سایت، پای یک هفتسین کوچک و درکنار توپ فوتبال به اشتراک بگذاریم.
گپ و گفتی با نویسندگان تحریریه. کمی آنطرفتر از وقایع روزمره. اخبار و تحلیلها و بازیها و نتایج. کمی طولانیتر و مفصلتر. در رخوت روزهای تعطیلی فوتبالی و زیبایی نوروز، خواندن نظرات و خاطرات و به اشتراک گذاشتن آن، شیرین و خواندنی خواهد بود. بله، ما همدیگر را داریم. قسمت دوم مصاحبهها به علیرضا نجاتی اختصاص دارد.
سلام، سال نو مبارک...
قبل از هر چیز، دوست داری چه تیتری برای مصاحبه با علیرضا نجاتی، مسئول بخش خارجی سایت طرفداری و کسی که همیشه در چالش انتخاب تیترها قرار داره، انتخاب شود؟
ایستاده در توفان (خنده). این کاریه که استراحتی توش نیست؛ همیشه آنلاینم و در حال پیگیری اوضاع. بهواسطه نقش سردبیری توی بخش ورزش خارجی، خیلی وقت نمیکنم که مثل گذشتهها روزی چندین مطلب جالب کار کنم اما بههرحال طرفداری بخش مهمی از روز من رو تشکیل میده.
شما، در بخش خارجی طرفداری، بلافاصله بعد هر بازی خبر بازی را با یک تیتر خاص کار میکنید. این سرعت عمل از کجا نشات گرفته و اساسا فرایند انتخاب تیتر در سایت چیست؟
سعی ما در تحریریه اینه از کلیشههای موجود در سایر رسانهها دوری کنیم و خلاق باشیم. خیلی وقتها تیتر از دل اتفاقات بازی در میاد، گاهی اوقات هم نویسنده اگر خلاقتر باشه، قبل از بازی یک سری سناریو برای تیتر زدن برای خودش آماده میکنه. سختترین بخش ماجرا اونجاییه که یک گل دقیقه 90+ زده میشه و نویسنده اینجا طی چند ثانیه محدود، چندتا دغدغه داره؛ اول اینکه تیتر جدید و خلاقانهای انتخاب کنه و چیزهایی که درباره گزارش نوشته بود رو سریعا تغییر بده و اون رو تکمیل کنه. البته که نویسندهها توی انتخاب تیتر تنها نیستند و من سعی میکنم پیشنهاد و راهنمایی بهشون بدم.
تعریف شما از تیتر زرد چیست؟
یک سوال ظریف و بهجا. تیتر زرد، تیتریه که هدفش فریب عمدی مخاطب باشه. زرد بودن تیتر یعنی چیزی که داخل تیتر باشه، هیچجای متن وجود نداشته باشه. البته تیتر کنجکاوکننده با تیتر زرد متفاوته که متاسفانه برخی یک تیتر مبهم یا کنجکاوکننده رو با تیتر زرد اشتباه میگیرن. ما تو طرفداری همه تلاشمون اینه که از زدن تیتر زرد دوری کنیم؛ چنین چیزی در سیاستهای ما وجود نداره.
شما جزو معدود کسانی هستید که در متن کار، با همه مدیران سایت طرفداری بودید، نگاه شما به این سایت و چشم انداز شما برای آن چیست؟
یک جمله کلیشهای رو این روزها خیلی تو فضای کسبوکار میشنویم: «فلانجا مثل خونه و خونواده منه». در مورد من اما واقعا این قضیه صادقه. بهزودی وارد نهمین سال کارم توی طرفداری میشم؛ جایی که واقعا مثل خونه منه و دوستش دارم. با وجود تمام سختیهای زندگی توی ایران که ازش مطلع هستیم، طرفداری سعی میکنه با ثبات به عملکرد خودش ادامه بده و رشد داشته باشه. نمیخوام بهشکل افراطی خوشبین باشم اما فکر میکنم آینده طرفداری با اعمال یک سری تغییرات، میتونه خوب و همراه با رشد باشه.
و تفاوت بخش خارجی سایت طرفداری با سایر سایتها؟
بخش فوتبال خارجی، عامل تمایز طرفداری با باقی سایتها بوده و هست. میدونم که پیشتر کاستیهایی بوده اما همه تلاشمون رو میکنیم که رشد کنیم و اوضاع بهتر بشه. با اعمال یکسری تغییرات، قراره توی سال جدید، قدرتمندتر از گذشته کار کنیم. طرفداری طی سالها دوران سختی رو پشت سر گذاشته اما من همیشه سعی کردم تمام توانم رو برای رشدش بگذارم و از این پس هم همین خواهد بود.
به نظر شما یک مطلب استاندارد و مناسب برای بخش خارجی چه ویژگی دارد؟
پوشش رسانهای و سلیقه مخاطب بهطور مستمر در حال تغییره. شرایط هر ماه با ماه گذشتهاش متفاوته. اما من بهشخصه دوست دارم مطلبی از فوتبال خارجی بخونم که تیتر جذاب، عکس باکیفیت و متن کاملی داشته باشه که جای سوالی رو برای من مخاطب باقی نگذاره. خودم هم دوست دارم تحلیلهای دقیق بخونم و کار کنم اما همونطور که گفتم، خیلی از مخاطبها بهواسطه عادت به خوندن مطالب تلگرامی/توییتری، دوست ندارند مطالب طولانی بخونند و ترجیح میدن خبر کوتاه، عکسنوشت یا آمار و اینفوگرافی ببینن. باید سلیقه اونها رو هم در نظر گرفت و پوشش داد. این یعنی باید برای همه سلایق، محتوا تولید کنیم.
• تقریبا هر کسی که مطالب شما را دنبال کند، میداند طرفدار یووه و تیم ملی ایتالیا هستی. با این حال و در بسیاری مقاطع، منتقد درجه یک باشگاه و تیم خود نیز بودی. به نظر شما رابطه بین طرفدار بودن و انتقاد از تیم چیست؟
هواداری فوتبال در ذات خودش احساسی بودن و شور و اشتیاق زیادی داره. اما من معتقدم هوادار باید واقعبین و منطقی باشه. درک مشکلات و ظرفیتها، دید بهتری برای هواداری میده و این تنظیم شدن سطح توقعات یعنی ناامیدی کمتر حین ناکامی و خوشحالی بیشتر حین دستاوردهای بزرگ.
• شرایط یوونتوس رو در این فصل چطور میبینی؟ و در بلندمدت؟
در این فصل که هیچی؛ صرفا منتظریم تموم بشه. سهمیه لیگ قهرمانان اروپا که هدف اولیه بود، تقریبا قطعی بهنظر میرسید اما همون هم حالا به اما و اگر افتاده. این تیم، فوتبال بازی نمیکنه. مشخصا ماسیمیلیانو الگری نمیتونه آیندهای توی این باشگاه داشته باشه. در بلندمدت و طی 2 الی 3 سال آینده، در صورت ایجاد شدن ساختار مناسب خلاف اوضاع بیسروسامون فصول اخیر، فکر میکنم شاید یوونتوس بازهم بتونه قدرت اول فوتبال ایتالیا بشه. توی ایتالیا خلاف انگلیس، پروسه انتقال قدرت خیلی سخت نیست؛ صرفا یکی دوتا فرمول برنده میخواد که پیدا کردن اونها هم کار مشکلی نیست.
• دربارهی آتزوری چطور؟ مشکلات تیم ملی ایتالیا که باعث شده در دو جام جهانی غایب باشند چیست و راه حل کجایت؟
تیم ملی ایتالیا طی سالهای 2014 تا 2018 غیر از دروازهبان و مثلث دفاعی هیچ چیزی نداشت. ناکامی 2022 به خصوص بعد از قهرمانی یورو، دردناکتر بود چون ایتالیای 2022 تیم بهنسبت ساختارمندتری بهشمار میرفت. توی دروازه، فولبک و هافبک، ایتالیا مهرههای خوبی داره. توی خط دفاعی، ساخته شدن یک زوج دفاعی مطمئن خیلی ضروریه. اسکالوینی-باستونی میتونند زوج سالهای آینده دفاع ایتالیا باشند اما اوضاع توی خط حمله فاجعه است و ایتالیا سالهاست نمیتونه یک مهاجم نوک درجه یک بسازه. امثال فدریکو کیه زا هم نمیتونن «درمان» مشکل خط حمله باشند؛ فقط «مُسکِن» هستند.
• وقتی با یک طرفدار یووه و ایتالیا حرف میزنیم، لیست بلندبالایی از مربيان بزرگ به ذهن میاد، مربی مورد علاقهی تو کیه؟
اگر بخوایم از عصر مدرن بگیم، آنتونیو کونته از نظرم یک مربی کامله. لوچانو اسپالتی هم از نظر فنی و شخصیتی موردعلاقه منه. مکس الگری رو پیشتر خیلی دوست داشتم اما حالا از نظر فنی، کاملا ناامیدم کرده.
• و محبوبترین تیم یووه، به کدوم فصل مربوطه؟
تیم فصل 17-2016 برای من خیلی خاطرهساز بود. شاید یوونتوس بدشانس بود که اونروزها توی فینال به پست بارسلونا و رئال مادریدی خورد که شاید از بهترین تیمهای قرن باشن.
• سال قبل منچسترسیتی مهمترین عناوین رو برد. نظرت راجع به اونها چیه؟
بابت فینال لیگ قهرمانانش که خوشحال شدم :)) منچسترسیتی، قدرتمندترین تیم حال حاضر اروپا با یه ساختار قدرتمنده که بهترین سرمربی دنیا رو داره؛ البته اگه اون 115 تا اتهام مالی رو نادیده بگیریم.
• و دو غول اسپانیایی که قبل از سیتی، بزرگان اروپا بودند، بدون راه اندازی سوپرلیگ، رئال مادرید و بارسلونا میتوانند به تیمهای انگلیسی برسند؟
از نظرم آینده سایر تیمهای انگلیسی برای کسب موفقیت تضمین شده نیست. این یعنی بله. رقابت برای اسپانیاییها امکانپذیره. حتی اتلتیکو مادرید هم شانس رقابت کردن رو داره، چه برسه به بارسلونا و رئال مادرید. بایرن مونیخ هم همیشه در اروپا مدعیه. شاید کار برای ایتالیاییها که هرازچندگاهی مثل جرقه ظاهر میشن، سختتر بشه.
در آلمان، در دو نیمهی سال 1402 سلطنت بایرن به چالش کشیده شد، به عنوان یک طرفدار یووه که سابقهی قهرمانیهای پیاپی رو در سری آ داره، نظرت راجع به 6، 7، 8 قهرمانی پشت سرهم چیه؟
اگر بخوام از دید هوادار بگم، قهرمانی همیشه لذتبخشه و تشکیل هژمونی، لذتبخشتر. نمونهاش همین بایرن مونیخ امساله که شاید سالیان پیش صرفا گرفتن بوندسلیگا براشون ناکامی بود اما قهرمان نشدن احتمالیشون توی بوندسلیگا باعث شده خیلی از هواداران بایرن الان ناراحت باشند.
و دربارهی لورکوزن و آلونسو؟
توی فوتبال، ساختار و پروژه از نظرم مهمتر از صرف داشتن پوله. بایرلورکوزن با مدیریت رولفس و مربیگری آلونسو، ساختار مناسبی ساخت و تیم جذابی دارند. از دیدن فوتبال تیم آلونسو لذت میبرم.
حس شما بعد از قهرمانی ناپولی چه بود؟
حس خاصی نداشتم؛ بههرحال شایستهترین تیم بودند. برای شخص لوچانو اسپالتی که ثابت کرده مرد بزرگیه، بابت این دستاورد خوشحال شدم.
دربارهی پوگبا، کسی در سال 1402 به خاطر دوپینگ به محرومیت طولانی محکوم شد. وقتی از یووه شروع به درخشش کرد، طرفدارش بودی؟
پل پوگبا از اون فوتبالیستهایی بود که اصطلاحا با استایلش حال میکردم و فوتبال چشمنوازی بازی میکرد. توی دوران اول حضورش توی یوونتوس، ازش خوشم میاومد و البته توی ادامه سالهای موفقیت، هیچوقت هم جاش پر نشد. حیف که چنین استعداد بزرگی درگیر حواشی، مصدومیت و اخیرا دوپینگ شد و بهنظرم با توجه به استعدادش، میتونست جایگاه رفیعتری توی فوتبال داشته باشه.
و آرزوی فوتبالی شما در سال 1403، برای اتزوری، در یورو 2024، مدافع عنوان قهرمانی و البته در خاک آلمان 😉
اینکه حداقل از مرحله گروهی که گروه سختی هم هست، برن بالا. داشتن انتظار قهرمانی از این تیم، غیرمنطقیه.
نظر شما راجع به این نسل تیم ملی فوتبال ایران چیست؟
خب، بنا به دلایل مختلف باهاشون حال نمیکنم.
سال 1402، زمستان تلخ و شیرینی برای فوتبال ایران داشت. بعد از بازی جلوی ژاپن چه حسی داشتی؟ و بعد بازی با قطر؟
ژوزه مورینیویِ دوره دوم چلسی از طرف من پاسخ میده:
وقایع 1402
اتفاق تلخ:
تلخیها که بسیاره. ازشون صحبت نکنیم بهتره.
اتفاق شیرین:
اینکه تونستم از نظر کاری پیشرفت داشته باشم و البته یکی از موانع سخت زندگیام که اصلیترین دغدغه پسرها توی سنین جوانیه رو پشت سر گذاشتم.
پیشنهادات نوروزی
کتاب فوتبالی و غیر فوتبالی:
• یه کتاب فوتبالی اخیرا هدیه گرفتم که میخوام بخونمش و جذاب بهنظر میاد: مردان فوتبال از سایمون کوپر. کتاب غیرفوتبالی هم رمان خالکوب آشویتس رو لذت بردم از خوندنش؛ احتمالا با خوندن این کتاب، فضاش رو کامل درک میکنید.
یادداشتهای فوتبالی
از این تریبون استفاده میکنم تا پیشنهاد بدم برنامههای سهکنج که از ستون نویسندگان رو ببینید. اصطلاحات و مفاهیم فنی فوتبال رو به زبون ساده توضیح دادم؛ اگر دوست دارید بیشتر آشنا بشید، این ویدیوها رو دنبال کنید. همچنین توی ستون نویسندگان، انواع یادداشتهای بهروز از وبسایتهای اتلتیک و... در دسترسه.
فیلم یا سریال ایرانی و خارجی
سه تا فیلم ساخت 2023 بهتون پیشنهاد میکنم که هیچکدومشون هالیوودی نیستند؛ یکی فیلم اسپانیایی زبانِ Society of snow که داستان سقوط هواپیمای یک تیم راگبی اروگوئه تو کوهستانه. دیگری هم فیلم دانمارکی The promised land با بازی مت میکلسن که داستان یک تلاش و اراده خستگیناپذیره. اگر هم روتین روزمره زندگی براتون جالبه و البته از فیلمهایی که ریتمشون کمی کُند هست خوشتون میاد، فیلم ژاپنی Perfect days دیدنش خالی از لطف نیست. اگر ندیدید ببینید، جالبن.
اگر بخواهید به کسی یک کیت فوتبال هدیه عید بدی انتخابت چیه؟
من سلیقهام توی انتخاب کیت هدیه خوبه. برای هرکی گرفتم راضی بوده. انتخابم هم جذابترین رنگبندی پیراهن تیم موردعلاقه مخاطبه، فرقی نداره کلاسیک باشه یا حال حاضر. با توجه به اینکه بازیای ملی در پیشه، انتخابم از تیمهای ملی خواهد بود.
و آرزوهای شما، فوتبالی یا غیر فوتبالی برای سال 1403
آرزوی فوتبالی خاصی ندارم. آرزوی غیرفوتبالیام اینه که توی 1403 بتونیم خوشحالی جمعی رو تجربه کنیم.
با یک مصراع، بیت یا یک شعر میخوایم مصاحبه رو تموم کنی
ما دوستداران هیچچیز نیستیم
و هرچه میگوییم، بهانهای است تا چیزی گفته باشیم
تا باشیم
چرا که اثباتناپذیری بودن
رنج است
همانسان که بودن رنج است
و نبودن، رنج