سکوت 10 ساله سری دد اسپیس بالاخره با صدای فریادی هولناک از دل سفینه ایشیمورا شکسته شد. با اینکه تیم Visceral Games سالها پیش منحل شد اما دسترنج آنها زنده مانده و به اندازهای ارزشمند بوده است که توسط تیمی دیگر بازآفرینی شود و فرصت تجربه آن برای نسلهای بیشتری فراهم شود. حال Motive Studio هدایت این سفینه را بر عهده گرفته است و شاید این بار این سری را به مقصدی برساند که سرانجامش روشنتر باشد. با نقد و بررسی این عنوان با گیمینگرویتی همراه باشید.
به جز تغییرات بصری، اولین دگرگونی که بلافاصله در مقایسه با نسخه کلاسیک دد اسپیس میتوانیم شاهد آن باشیم، نقش بزرگتر شخصیت آیزاک کلارک در روایت بازی است. او از یک شخصیت صامت که صرفا از دیگران دستور دریافت میکرد، به شخصیتی چندبعدی تبدیل شده است که تعامل بیشتری دارد، واکنشهای انسانی نشان میدهد و به عنوان یک مهندس سیستمهای سفینه که برای انجام تعمیرات به ایشیمورا فرستاده شده است، خودش تصمیم میگیرد ماموریتها را چطور انجام دهد و با مشکلاتی که سر راهش قرار گرفته است، درگیر شود.
زندهتر شدن آیزاک کلارک کمک بزرگی به روایت بازی کرده است و در حین انجام ماموریتها، آگاهی بیشتری از اینکه چه هدفی دارید فراهم میکند. هوشمندی تیم سازنده این بازسازی زمانی آشکار میشود که متوجه میشوید آیزاک به فردی پرحرف تبدیل نشده است. مانند کلیشههای بسیاری که در دنیای بازیها بارها و بارها مشاهده کردهایم، او با خود صحبت نمیکند و عکسالعملهای تصنعی از خود نشان نمیدهد تا صرفا رویدادی را برای مخاطب شرح دهد. آیزاک تنها زمانی که لازم باشد با شخصیتهای دیگر وارد تعامل میشود و به طور استثنا تنها موقعی که در حین مبارزه گلولههایش به پایان میرسد، به خود لعنت میفرستد!
شخصیتهای دیگر نیز فرصت پیدا کردهاند در تعامل با آیزاک خود را بیشتر به تثبیت برسانند. برخی از شخصیتهایی که در نسخه اصلی صرفا با چند جمله دیالوگ حضور داشتند، حالا فرصت بهیادماندنیشدن را بیشتر از قبل در اختیار دارند و به عنوان مخاطب کنجکاوی بیشتری خواهید داشت تا آنها را بهتر بشناسید و سراغ فایلهای صوتی و متنی آنها بروید. به عنوان یک شخصیت کلیدی، دکتر Mercer به یک آنتاگونیست تمامعیار تبدیل شده است و گفتگوهایی که صرفا به پشت دربها و شیشههای اتاقها محدود شده بود، حالا به طور تحسینبرانگیزی قابل لمس شده است و غافلگیریهایی نیز به همراه دارد.
در گسترده کردن نقش شخصیتها در طول بازی، ماموریتهای فرعی نقش ویژهای دارند. هر ماموریت فرعی به چند بخش تقسیم شده است که در طول مراحل مختلف میتوانید کمی از مسیر اصلی منحرف شوید و به کشف رازهای آن بپردازید و در ذهن خود دنیای بزرگتری از بازی بسازید. دوباره هوشمندی این بازسازی را میتوان زمانی حس کرد که هیچوقت این ماموریتها باعث نمیشوند فوریت و ضربآهنگ مسیر اصلی داستان، خاموش شود.
برای دسترسی بهتر به هدف ماموریتهای مختلف، حالا ایشیمورا بیشتر از قبل اجازه گشت و گذار در بخشهای مختلف خود را به مخاطب میدهد و مراحل بازی به بخشهای مختلف سفینه محدود نشده است. بنابراین میتوانید آزادی عمل بیشتری از خود نشان دهید و طبق اولویتهای خود پیش بروید. سیستم اجازه دسترسی به اتاقهای مختلف نیز باعث شده است زمانی که دسترسی خود را ارتقا میدهید، بازدید دوباره از بخشهای قبلی، حس اکتشاف تازهای به لطف اتاقها و محفظههای جدیدا باز شده، به بازی تزریق کند.
وفاداری متعادل یکی از تحسینبرانگیزترین وظایفی است که تیم Motive studio به بهترین شکل ممکن از پس آن برآمده است. ساختار بسیاری از محیطها و مراحل بهیادماندنی، مکانیکهای کلیدی و عناصری که بخشی از هویت دد اسپیس هستند، با وفاداری کامل و کیفیت بصری مدرن در بازی پیادهسازی شدهاند. اما برخی مکانیکها، معماها و طراحی مراحل که طبق استانداردهای فعلی سرگرمکننده نیستند، با ظرافت فوقالعادهای جایگزین شدهاند و تجربه نهایی را نسبت به نسخه کلاسیک تا حد قابلتوجهی ارتقا داده اند.
برای مثال ممکن است مراحل بدون جاذبه را به یاد داشته باشید که خبری از معلق شدن در فضا نبود و با یک سیستم کنترل خاصی باید آیزاک را به سمت دیوارههای مختلف هدایت میکردید. حالا نه تنها امکان معلق شدن و جابهجایی آسان وجود دارد، بلکه طراحی مراحل فضاهای بدون جاذبه و معماهای مربوط به آنها، اکثرا به طور کامل دگرگون شده است و گشت و گذار در آنها بسیار واقعی و سرگرمکنندهتر است. این رویکرد به محیطهای عادی دیگر نیز سرایت کرده است و در ماموریتهای مختلفی، طبق نیاز و ریتم بازی محیطها تغییر جزئی پیدا کردهاند، نحوه انجام ماموریتهای دگرگون شده است و به طور موثری به تجربه کلی بازی کمک کرده است. حتی یکی از باسفایتهای بهیادماندنی بازی متحول شده است و بدون شک مبارزه پویا و هیجانانگیزتری را در آن شاهد هستیم.
عنصر واضح دیگری که باعث ارتقای تجربه شده است، کیفیت بصری بازی و صداگذاری پیشرفته است. تجربه Dead Space را میتوان در این روند خلاصه کرد: ورود به اتاقی با نورهای پراکنده و متزلزل، ناگهان خاموشی مطلق، شنیدن صدایی گوشخراش از اطراف، وحشت در جستجوی منشا خطری که در حال هجوم آوردن به سمت شما است و نهایتا شلیک با هدف قطع عضو. به لطف نورپردازی دقیق و واقعگرایانه و افکتهای باکیفیتی که به بهترین شکل ممکن یک سفینه از کار افتاده و نیمه تسخیرشده را به تصویر میکشد، آن تجربه آشنای مبارزات چند برابر گیراتر شده است.
تعبیه تکنولوژیهای مدرن مرتبط با صداگذاری، صدای سه بعدی و موسیقی معنادار مبارزات توانسته بلافاصله مخاطب را در گیمپلی بازی غرق کند. مخصوصا در هنگام استفاده از هدفون، از آنجایی که حالا بهتر میتوانید محل صدای دشمنان را تشخیص دهید، تا حدودی تجربه بازی برای مخاطب آسانتر میشود و کنترل بهتری بر شرایط پیرامون خود خواهید داشت. این شاید در ابتدا برای چالش و حس درگیرکننده بودن تجربه بازی نگرانکننده به نظر برسد اما همان صداهای دقیق و واقعگرایانه در مراحل انتهایی بازی و در هنگام محاصره شدن توسط دشمنان اثرگذاری بیشتری خواهند داشت و ممکن است راحتتر از قبل ترس بر شما غلبه کند. برای مثال وقتی میدانید دو Leaper از پشت سر در حال نزدیک شدن به شما هستند، تمرکز کردن روی قطع شاخکهای یک Lurker میتواند بیشتر از همیشه چالشبرانگیز باشد.
مدلها و گرافیک بازی بهترین چیزی نخواهد بود که تا حالا در نسل جدید بازیها دیدهاید اما وفاداری به اتمسفر تاریک و صداگذاریهای دقیق که حتی کوچکترین جزئیات مانند برخورد گلولههای مختلف با تن دشمنان و برداشتن آیتمهای مختلف، همان حس آشنا را منتقل میکنند. حتی UI منحصربفرد بازی نیز کاملا حفظ شده است و حتی در برخی موارد مانند ارتقای سلاح و مدیریت آیتمها با بهبودهای موثری در دسترس قرار گرفته شده است و کارایی بیشتری از خود نشان میدهد. در بحث وفاداری با اینکه عناوین مدرن معمولا تمرکز کمتری بر فیزیک بازی دارند، اما در این بازسازی، تا حد زیادی همان سیستم فیزیک و قابلیت تعامل با اشیا حفظ شده است و عقبنشینی خاصی از این نظر دیده نمیشود.
اسلحههای نمادین دد اسپیس با بهروزرسانی و بهبودهای مختلف در دسترس قرار گرفتهاند و با توجه به تکنولوژی تخریب بدن دشمنان، اثرگذاری بیشتری را از آنها میتوان مشاهده کرد و همه آنها حس رضایتبخشی در هنگام استفاده دارند. به لطف تغییر نحوه جابهجایی در مناطق بدون جاذبه، مبارزه نیز در این مناطق جذابتر شده است و میتوانید با کنترل بیشتری شلیک کنید یا اشیای مختلف را به سمت دشمنان پرتاب کنید. در نسخه PS5، قابلیتهای کنترلر دوالسنس نیز به طور کنترلشدهای تعبیه شده است و به انتقال حس شلیک اسلحهها کمک میکند.
|