گاهی ممکن است یک مجموعه تلویزیونی بدون اینکه در ساخت و اجرای آن هزینه های سرسام آوری صرف شده باشد به یکی از پربیننده ترین برنامه ها تبدیل شود، در حالی که این نتیجه ممکن است در مجموعه دیگری با همان مدت زمان پخش و حتی استفاده از هنرپیشگان مطرح تلویزیونی و سینمایی و صرف هزینه های گزاف به این نتیجه مطلوب و دلخواه نرسد.
مطمئناً تمام تلاش و کوشش یک برنامه ساز، کارگردان و تولیدکننده در ساخت و اجرای یک سریال، فیلم، مسابقه تلویزیونی و یا هر برنامه دیگری که روی صحبت آن با بیننده یا شنونده و به عبارتی مخاطب باشد، جذب وی در مرحله اول و به پای رسانه نشاندن او و سپس ابلاغ یک پیام فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و.... به وی می باشد.
از برنامه های نوع اول و دوم در تولیدات صدا و سیمای ج ا ا نمونه های فراوانی را می توان نام برد، از جمله سریالهای تاریخی بسیار پرهزینه ای که در رساندن مفهوم و پیام خود اقبال زیادی نداشته اند و در مقابل برنامه هایی که شاید برای مدت کوتاهی در نظر گرفته شده اند لیکن با اقبال مخاطبین رو به رو شده و زمان ضبط و تولید و پخش آن گاهی تا چندین ماه نیز ادامه پیدا می کند. « به عنوان نمونه مسابقه ۱۰۱ که از شبکه سوم سیما پخش می شود را می توان نام برد.»
هدف از بیان مطالب فوق نقد برنامه های صدا و سیما نیست چرا که در این نوشتار نمی گنجد، بلکه مقصود اشاره به برنامه ای است که مدتی است با نام « کلید اسرار » از شبکه سوم سیما تقریباً هر شب حدود ساعت ۲۰ پخش می شود. این سریال داستانی در هر برنامه خود به دو ماجرای ظاهراً واقعی از زندگی روزمره مردم می پردازد. نکته بسیار جالب توجه در این سریال تلویزیونی این است که تمامی بحثها و اتفاقاتی که در قالب یک داستان مطرح می شود الگوهای رفتاری و ارزشهای اسلامی است. مواردی همچون جلوگیری از تضییع حقوق دیگران، صله رحم، احترام به والدین، دوری از حسد، دروغ و غیبت، صدقه دادن، توکل به خدای یکتا، کمک به نیازمندان و یتیمان و بسیاری از مسائل و معضلاتی که امروزه شاید بسیاری از آنها در جامعه ما رواج پیدا کرده و یا ارزشهایی که از بین رفته اند و یا به فراموشی سپرده شده اند. مسئله جالب توحه اینجاست که این سریال ساخت کشور ترکیه می باشد که حکومتی لائیک دارد و مسلماً خیلی مدعی حفظ ارزشهای اسلامی در کشور خود نیست، لیکن در این سریال جذاب با استفاده از هنرپیشه گانی که شاید تعداد آنها بیش از انگشتان دست نیست و در یک فضای ساده شهری و یا بکر و دست نخورده روستایی و خارج از لوکیشن های پر خرج سینمایی و تلویزیونی، به راحتی به القاء پیام خود پرداخته و به نظر می رسد در این راه نیز به توفیقات خوبی رسیده باشد. دو نکته اساسی در این بحث مورد نظر است:
اول اینکه چرا فیلمسازان و برنامه سازان تلویزیونی کشور ما « که خود را الگوی کشورهای مسلمان می دانیم » تاکنون نتوانسته اند در قالب یک سریال تلویزیونی – داستانی کم هزینه همچون کلید اسرار، دستورات سهل و آسان دین مبین اسلام را برای عموم مردم که تشنه پذیرش و دیدن آنها هستند به تصویر درآورده و به نمایش بگذارند؟
دوم اینکه آیا واقعاً صرف هزینه های بسیار گزاف برای ساخت تعدادی از سریالها که ظاهراً دارای پیام و محتوای دینی هستند و با تعلیق بسیار زیاد، و کش و قوس دادن بیهوده داستان و در بعضی از موارد گزافه گویی و به ناچار پرداختن به مسائلی غیر واقعی که گاه بیننده را نیز در وسط راه رها می کند و یا او از دیدن و پی گیری ادامه داستان خسته می شود و یا در نهایت به دلیل اینکه برنامه جذاب دیگری در شبکه های هفتگانه سیما وجود ندارد ناچار به دیدن آن است، لازم و ضروری است؟ و آیا با هزینه ساخت این سریالها به راحتی نمی توان با حمایت کارگردانان جوان و جویای نام و تشویق ایشان برای پرداختن به مسائل روزمره مردم و مشکلاتشان، چندین برنامه جذاب تهیه کرد؟
به راستی « کلید اسرار » جذب مخاطبین دائم و غیر دائم برنامه های رادیویی و تلویزیونی چیست؟
به نظر می رسد با حمایت از فیلمنامه های داستانی کوتاه و پر محتوا، تشویق برنامه سازان به تهیه و تولید سریالهای کوتاه اما غنی و مطابق باذائقه مخاطب، و احترام به دیدگاه مخاطبین نکات بسیار مهمی است که در صورت توجه و دقت به آن می توان افق مناسب و خوبی را برای تولیدات بهتر و مناسب تر در رادیو و تلویزیون متصور شد. به امید آن روز.
مجید بوجارزاده
کارشناس ارشد تحقیق در ارتباطات