طرفداری | تماشاگر بخش دوم و پایانی از گفتگوی سامان خدائی با وحید کاظمی در برنامه میز داوری طرفداری هستید.
سری جدید از برنامه میز داوری طرفداری با گفتگو با داوران بین المللی فوتبال ایران آغاز شده است. بخش اول گفتگو با وحید کاظمی روز گذشته تقدیم شما شد. در بخش دوم این گفتگو که حالا تماشاگر ویدیو و خواننده متن آن هستید، بیشتر به مسائل و مشکلات داوران و همینطور زندگی شخصی وحید کاظمی می پردازیم.
آغاز این بخش از گفتگو خاطره ای از زنده یاد نادر دست نشان و قضاوت بازی نساجی قائمشهر است.
این گفتگو را از دست ندهید:
اهل قائمشهر هستید؟
بله درست است.
هیچوقت پیش آمد برای نساجی سوت بزنید؟
برای نساجی که نمی توانم سوت بزنم چون تیم شهرم است. الان از یک آبادانی یا انزلیچی هم سوال کنید همینطور است. بالاخره تیم شهرم است و من هم در آن تیم بازی کرده ام. یک خاطره بگویم. من لیگ دو سوت می زدم. یک بازی دوستانه نساجی داشت با مقاومت ساری. آقا نادر دست نشان، خدا بیامرزتشان، سرمربی نساجی بودند. تیم مقاومت ساری هم لیگ دو کشور بازی می کرد. من سوت زدم آن بازی را و دو بازیکن نساجی را اخراج کردم. آقای دست نشان گفت بازی دوستانه بود، چرا بازیکنم را اخراج کردی؟ به باشگاه گفتند دیگر این آقا برای ما داوری نکند.
خواستم به اینجا برسم، اگر واقعا کسی عدالت محور باشد، برایش فرق نمی کند کدام تیم است و برای چه کسی سوت می زند. وقتی داورم باید به زمین بروم و با تمام وجود آن چیزی که دیدم را قضاوت کنم. خیلی مهم است این موضوع برای من.
در تمام این سالها پیش آمد شماره شما بین هواداران پخش شود یا هجمه ای ایجاد شود؟ اینستاگرام که ندارید؟
اینستاگرام دارم ولی در گوشی من نیست. فرد دیگری مدیریتش می کند و من هم اصلا اینستاگرام را نگاه نمی کنم. چرا که از حواشی به دورم. تا الان هم هیچ مصاحبه ای انجام نداده بودم. تا الان هم خدا را شکر نه تلفنم پخش شده و نه کسی این کار را کرده است. اتفاق بدی رقم نخورده خدا را شکر.
این خیلی نکته خوبی است چرا که برای خیلی از داوران این موضوع پیش آمده. حالا یا شماره پخش شده یا از طریق فضای مجازی پیام فرستادند.
این موضوع طبیعی است ولی من همیشه سعی کردم از حاشیه ها به دور باشم. داوری قضاوت است دیگر. قضاوت بین دو نفر هم سخت است چه رسد به تیم های فوتبال کشورمان با این همه هوادار.
بزرگ ترین مشکل داوران در فوتبال ما چیست؟
اینکه درک نمی شوند. از طرف هیچکس! واقعا داور درک نمی شود. برای هواداران تمام تیمها احترام قائلم، همه هموطنان ما هستند، احساساتشان را هم درک می کنم، بالاخره من هم فوتبال بازی کردم، فوتبالیست بودم چند سال و فوتبال را می فهمم. باید همکاری کنند با ما ولی این همکاری را نمی بینیم و کسی ما را درک نمی کند. فکر می کنند داوری کار راحتی است ولی واقعا سخت است. ما هم خانواده داریم، فامیل داریم، بچه داریم، همسر داریم، نیامدیم به داوری که بیشتر به ما فشار وارد شود، مورد هجمه قرار بگیریم. خدا را شکر در فضای جامعه و کوچه خیابان هیچوقت به من بی احترامی نشده است. اما بالاخره نسبت هایی که گاهی اوقات می دهند، تیم هایی که می گویند این داور علیه ماست، واقعا چنین چیزی نیست.
از همه کسانی که در فوتبال دست دارند می خواهم کمک کنند داوری کشور پیشرفت کند. چرا یک داور از سریلانکا که اصلا نمی دانیم لیگی دارد یا خیر، می آید و سنگین ترین بازی های آسیایی را سوت می زند؟ از عمان همینطور یا دیگر کشورهایی که فوتبال شان در سطح ما نیست. همین بازی پرسپولیس تراکتور را دیدید، سطح بالایی دارد. من اینجا داوری می کنم اما چطور در آسیا قضاوت بازی های سنگین به داوران ما نمی رسد؟ باید این اتفاق رخ دهد که همه به داوری کمک کنند. همچنین خود ما داوران، اول از همه خودم را می گویم، باید بیشتر تلاش کنیم که اتفاقات خوب رقم بخورد.
از خانواده گفتید. بالاخره داوری سخت است، سفرها سخت است، دوری از خانواده، تمرینات سنگین، این هجمه هایی که در فضای مجازی می بینیم گاهی اوقات، شده خانواده بگوید آقا ول کن داوری را از خیرش بگذر. چه کاری است اصلا؟
بله اتفاق افتاده است. پدر من یک آدم فوتبالی است. بارها گفته وقتی این قدر فشار است برای چه ادامه می دهی؟ گفتم علاقه است، من زحمت کشیدم، باور کنید خیلی زحمت دارد. هر روز باید تمرین کنیم، هر روز. باید باشگاه برویم، به زمین چمن برویم. خیلی سخت است. دانش داوری باید مدام به روز شود. ما نمی توانیم هرجایی برویم. قهوه خانه نمی توانیم برویم، در بسیاری از مراسم ها نمی توانیم حضور داشته باشیم، در کوچه و خیابان نمی توانیم هر حرکتی را انجام دهیم. زیر ذره بین هستیم. هر لحظه ممکن است اتفاقی رخ دهد که برای ما حاشیه ایجاد شود. پس زندگی سختی است دیگر!
اتفاقا همسرم می گوید، واقعا سخت است زندگی با تو. می خواهم همینجا از ایشان تشکر کنم، همینطور پدر و مادرم. چه زمانی که مجرد بودم زحمت کشیدند و چه حالا دعای خیرشان همیشه همراه من است.
زمان هایی که یک وقت استراحتی است، زمان تفریحی، اوقات فراغتی، آن موقع چه کاری انجام می دهید؟ وقت فیلم و سریال و موزیک دارید؟
اهل موزیک و فیلم نیستم اما کتاب می خوانم. سعی می کنم تا جایی که می توانم با خانواده باشم برای مسافرت. هرجا که رفتم ساک تمرین همراهم بوده است. همسرم می گفت واقعا نمی توانی یک روز تمرین نکنی؟ این را جدی می گویم، قبل از بازی یک سرماخوردگی دچار شدم، عذاب می کشیدم در خانه که چرا نمی توانم تمرین کنم! برای من بهترین تفریح ورزش است، یا در باشگاه یا زمین چمن. اوقات فراغتم یا تمرین است یا خانواده. بالاخره شغلم این است، باید همیشه بدنم آماده باشد. مردم از داوران انتظار دارند که همیشه بهترین قضاوت را داشته باشند. پشت صحنه این کار را نمی بینند.
سختی کار ما با شما متفاوت است اما گله مشابه از جانب خانواده برای شما ساک تمرین است برای ما این گوشی. هرجا می رویم سر داخل گوشی است.
این را واقفم، شما کار بسیار سختی دارید با درآمد کم. حق دارید، شاید به شما هم خیلی هجمه وارد شود. اتهام بزنند که طرفدار این تیم و آن تیم هستید. رسالت شما هم این است که به ورزش کمک کنید، واقعا درک تان می کنم.
واقعا متولد 31 شهریور هستید؟
خیر، فکر می کنم مهر ماهی باشم اما پدرم کاری کرد 31 شهریور شناسنامه ام باشد. به خاطر مدرسه و نیمه اول و نیمه دوم.
سال 98 در 11 بازی 59 کارت زرد دادید!
فکر می کنم این آمار درست است. در داوری فوتبال کشور اینطور گفتند که وحید کاظمی همیشه دست به جیب است. ولی باور بفرمایید از روزی که وارد داوری لیگ برتر شدم... قبلش این را بگویم اول شرایط سخت است، تیم ها تو رو نمی شناسند اما از اول که داوری را شروع کردم همینطور کار کردم. از همشهریانم بپرسید، در استان خودمان که داوری می کردم، از اول همین شکل بوده است. همین الان هم ابلاغ بدهند در استان و در هر رده ای، با افتخار سوت می زنم. همیشه همینطور بودم و تغییری نکردم. شاید اوایل به خاطر جوان بودنم تند تر رفتار کردم ولی الان اگر توجه کنید سعی می کنم مدیریتم را بیشتر کنم و از کارت هایم کمتر استفاده کنم. ولی گاهی اوقات نمی شود، مجبوریم از کارت های رنگی مان استفاده کنیم.
بزرگ ترین آرزوی وحید کاظمی در فوتبال چیست؟
هر داوری دوست دارد به بالاترین سطح برود. آرزوی من هم همین است. قضاوت در جام جهانی.
نام تان چند بار برای قضاوت دربی مطرح شد و حتی سال گذشته گفته شد به خاطر اشتباه در بازی پرسپولیس و ذوب آهن قضاوت این مسابقه از شما گرفته شد؛ این درست است؟
ممکن است برای هر داوری این قضیه پیش بیاید و بله در چند سال اخیر برای من بیشتر بود. تمام تلاشم را می کنم همیشه از لحاظ ذهنی و جسمی آماده باشم. هر وقت کمیته داوران وقت، چه مدیران قبلی و چه الان آقای افشاریان تصمیم بگیرند من داور دربی شوم، با تمام وجود برای قضاوت این مسابقه می روم. چندین بار کاندید شدم ولی اینکه به خاطر اشتباه در بازی پرسپولیس و ذوب آهن، دربی از من گرفته شد، صحت ندارد. تصمیم کمیته داوران بود و آن ها تصمیم گرفتند چه کسی سوت بزند. آن ها بالاخره سالیان سال تجربه کسب کردند و در جایگاهی هستند که بگویند کدام داور کدام بازی را سوت بزند ولی هر زمان دربی را به من بدهند، با افتخار و تمام وجود به زمین می روم. اصلا هم دنبالش نیستم، باور نمی کنید ولی دنبال این نیستم بروم سراغ یک بازی خاص و آن را قضاوت کنم. داور باید توانمندی های خودش را در زمین نشان بدهد و اینکه اگر واقعا توانمند است، کمیته داوران بازی های بزرگ را به او می دهد.
در بازی های اروپایی می بینیم مکالمات داوران ضبط می شود و برخی از موارد جالب ضبط می شود. برای تان پیش آمده موردی که دیالوگی بین شما و بازیکن رد و بدل بشود و جالب باشد و مخاطبان آن را بدانند؟ چه دیالوگ هایی رد و بدل می شود؟
زمانی که توپ در جریان نیست، زیاد برای داوران اتفاق می افتد که با هم شوخی می کنند اما بین بازیکن و داوران باید بگویم گاهی بازیکنان به شوخی می گویند آقای کاظمی سه اخطاره هستم، به من اخطار ندهی ها. یا به شوخی می گویند می شود به من یک اخطار بدهی که در بازی هفته بعد نباشم؟ برای هر داوری ممکن است پیش بیاید و بخش شیرینش هم همین است که بازیکنان می آیند و یک درخواستی دارند. یا می گویند اخطار نده یا خیلی کم پیش می آید بگویند به ما اخطار بده!
حالا شما اخطار دادید؟
نه، من هیچوقت غیرمعقول کاری را انجام نمی دهم و سعی می کنم تا حد ممکن حق تیم ها ضایع نشود و تصمیم کدخدایی نگیرم، گاهی می گویند کدخدامنشی قضاوت می کند، سعی می کنم آنطور نباشد. بعضی ها هواداران دوست دارند و هر اتفاقی که برای تیم شان نباید رقم بخورد را از شما انتظار دارند. برای من اینطوری نیست چون داور هستم و شما باید همیشه تیم مقابل هم نگاه کنید چون آن ها هم حق دارند و انسان هستند و تا جایی که بشود تلاش می کنیم اشتباه نشود.
گفتید معلم هستید، درست است؟
بله، معلم امور تربیتی هستم. من دانشجوی دکترای تربیت بدنی هستم، در همین منطقه 17 تهران به عنوان معلم حضور داشتم و بعد به مازندران انتقالی گرفتم و در روستایی در 20 کیلومتری ساری به عنوان معلم فعالیت می کنم و استاد دانشگاه فرهنگیان مازندران هم هستم.
برای شما که ورزش هم دوست دارید، در آن آب و هوا چنین کاری لذت دارد.
صد درصد برایم مهم است در آنجا کار کنم. منطقه محروم و کم بضاعتی است و با افتخار در خدمت شان هستم و با آن ها بازی می کنم و در کنارشان حضور دارم و این برایم خیلی جالب است. می توانستم در شهر هم باشم اما به آنجا می روم و برایم خیلی دلنشین است.
فوتبال بازی می کنند، برای شان سوت هم می زنید؟
گاهی برای شان سوت می زنم و گاهی هم با آن ها بازی می کنم.
آن ها طرفدار تیم خود استان هستند یا استقلالی و پرسپولیسی محسوب می شوند؟
شهرشان ساری است ولی تیمی ندارد. شاید برخی طرفدار نساجی باشند ولی بیشترشان طرفدار استقلال و پرسپولیس هستند.
پس یک سری خواسته هم آنجا مطرح می شود که این هفته یک حالی هم به تیم ما بده؟
نه، خداروشکر آن ها من را می شناسند و هیچوقت چنین درخواستی نمی کنند. طرفدار هستند و صحبت هم می کنیم چون بچه های منطقی هستند. آنجا هم منطقه کوهستانی است.
هر چه فکر می کنم دیگر سوالی ندارم و خیلی گفتگوی خوبی بود. من که لذت بردم، امیدوارم شما هم لذت برده باشید. صحبت های پایانی را می خواهم به شما واگذار کنم. یک هر حرفی با خانواده تان دارید، بابت سختی هایی که وجود داشته و صحبت بعدی هم با مردم و هواداران فوتبال.
اول مردم و هواداران فوتبال. من کشورم را دوست دارم. ورزشی صحبت کنم، ایران یک کشور فوتبالی است. از مردم و هواداران می خواهم سعه صدرشان را بیشتر کنند. طرفدار باشند ولی واقعا به فوتبال متعصبانه نگاه نکنند. یعنی به این شکل که داوری می خواهد بیاید و حق تیمی که طرفدارش هستند را بخورد. به ما کمک کنند. اگر هواداران به ورزشگاه می آیند، فقط تیم خودشان را تشویق کنند، این خیلی مهم است. از بازیکنان تیم شان بخواهند با احترام و تشویق هایی که انجام می دهند. مهم است فقط تیم خودشان را تشویق کنند و امیدوارم مردم مان سلامت باشند. خیلی به خانواده به خصوص خانمم که اکثر اوقات من نیستم و بچه داری می کند، زحمت می دهم. چه داخل کشور و چه خارج کشور، دور از خانواده بودن واقعا سخت است. همینجا از آن ها تشکر می کنم، از پدر و مادر بزرگوارم که واقعا سال های قبل به سختی ما را بزرگ کردند و نان حلال به ما دادند. من هم همیشه بر این عقیده هستم که تا زمانی که به عنوان داور در فوتبال انجام وظیفه می کنم، با خودم عهد بسمت حق کسی را نخورم. شاید اشتباه کنم ولی نه کینه ای به دل می گیرم و نه بی احترامی به کسی می کنم و دوست دارم قضاوت قاطعانه داشته باشم و از اول چنین چیزی در فکرم بوده و امیدوارم در ادامه هم بتوانم برای کشورم و استان خودم مازندران و شهر قائمشهر افتخاراتی را کسب کنم. از شما و همکاران عزیزتان در سایت طرفداری تشکر می کنم که رسالتی که دارید را انجام می دهید، کارتان سخت است و امیدوارم همیشه موفق باشید.
پایان
همچنین ببینید:
وحید کاظمی مقابل دوربین طرفداری: با نتیجه 2-0 دروازه بان پرسپولیس نباید در بازی تاخیر میانداخت؛ با این همه دوربین، کار داور سختتر شده است!