طرفداری | «ناگهان، وسط جمعیت دیدم مشغول رقصیدن هستم. بهعنوان یک خبرنگار حرفهای، باید خودم را کنترل میکردم؛ اما شرایط آنجا چیز دیگری بود. رقص سنتی کوپ دکاله، پس از هر موقعیت تیم به راه میافتاد، سازهای بادی و کوبهای با ضرب بالا نواخته میشد و پرها و نمادهای رنگارنگ در آسمان میچرخید. اینجا آبیجان است. ورزشگاه تیم آسک میموساس، معروفترین، معتبرترین و پرطرفدارترین باشگاه ساحل عاج.»
- آدام خلیل، فرانس فوتبال
یحیی توره، حبیب کولو توره، سالمون کالو، ژروینیو، و تقریباً تمام بازیکنان سرشناس ساحل عاج فوتبال خود را باشگاه آسک میموساس آبیجان آغاز کردهاند. (دروگبا در 5 سالگی آبیجان را ترک کرده و فوتبال خود را از تیمهای پایهی فرانسه آغاز کرده است.) آدام خلیل، نویسندهی فرانس فوتبال، در سفری به آبیجان، گزارشی از فوتبال در پایتخت ساحل عاج، باشگاه و بازی لیگ قهرمانان آفریقا میان آسک و وداد اتلتیک کازابلانکا. طرفدارانی که به دیوار زرد شهرت دارند.
حدود یک ساعت پیش از شروع بازی طرفداران راهپیمایی خود بهسوی ورزشگاه را آغاز کردند. تصاویر معرکه طلایی رنگ پانوراما، در دل شهری قدیمی چشمان شما را جلا میبخشد. تمام سکوها، به رنگ زرد باشگاه درآمده و آنها نیز شبیه دورتموندیها دیوار زرد خود را ساختهاند. عثمان دیاباته، یکی از لیدرهای باشگاه میگوید:
همیشه شور و شوقی باورنکردنی در اطراف این باشگاه وجود داشته؛ زیرا آسک، باشگاه اول ساحل عاج است. خود من، در خانوادهای بزرگ شدم که همگی طرفدار آسک هستیم. پدر، پدر بزرگ و.... اگرچه همیشه همه چیز خوب نبوده. چهار، پنج سال پیش ما در سراشیبی قرار داشتیم. نتایج بد، مشکلات مدیریتی و.... ما صراحتاً از باشگاه انتقاد میکردیم؛ اما هنگام بازی همه چیز فرق داشت. با تمام گروههای طرفداری قرار گذاشتیم نه بهخاطر نتایج و جو حاکم بر تیم که بهخاطر دیوار زرد راهی ورزشگاه شویم. بهخاطر جو ورزشگاه. بهخاطر جمع شدن دور هم.
با وجود این شور و شوق در ورزشگاه، شهر آبیجان آنقدرها هم درگیر یک بازی مهم قارهای نبود و این، مرا به فکر فرو برد. آیا آبیجان، میزبان جام ملتهای آفریقا واقعاً یک شهر فوتبالی به شمار میرود؟
برای یافتن پاسخ این سؤال، یک روز پس از بازی آسک برابر باشگاه مراکشی و برد 1-0 ساحل عاجیها، به سراغ راجر بولی رفتم. بازیکن فرانسوی - ساحل عاجی دهه 90 اوسر، لیل، لانس و برندهی کفش طلای فوتبال فرانسه در فصل 1993/94. بولی، امروز مدیر ورزشی باشگاه آفریقا اسپرت و مفسر و فوتبال در نشریات فرانسوی و همچنین فدراسیون فوتبال آفریقا است. نظرات او راجع به فوتبال ساحل عاج تأملبرانگیز است:
باشگاهها، استادیوم اختصاصی ندارند و تمام زمینهای فوتبال دولتی است. گاهی چند باشگاه در یک زمین مشترک بازی میکنند. زخمهای مناقشات، پس از انتخابات سال 2011 هنوز پابرجاست و بهرغم تغییر پایتخت، دولت هنوز هم جلسات مهم را به دلایل زیرساختی و امنیتی در آبیجان برگزار میکند. همچنین ریشهی جنگهای داخلی در دههی 90 و سیاستهای پذیرش اتباع فرانسوی یا بومیان ساحل عاجی عامل دیگری برای ازهمگسیختگی فرهنگی و اجتماعی شهر است. در آبیجان بهقدری فرانسوی زندگی میکند که به آن لقب «پاریس آفریقا» را دادهاند. وقتی من کودک بودم، این چیزها کمتر بود و در ورزشگاه کمتر کسی از چیزی به جز فوتبال حرف میزد.
سپس بولی خاطرات خود از تفاوتهای فوتبال در آبیجان پیش از دههی 90 با امروز را بیان میکند:
آخر هفته، ورزشگاه پر میشد. در طول هفته، همهی صحبت ما، بازی پیش رو، یا بازی هفتهی قبل بود. برای دربی میان آسک و آفریقا اسپرت، باید از صبح به ورزشگاه میآمدی. اغراق نمیکنم. اگر اینطور نبود، جایی گیرت نمیآمد و اگر شما بازنده بودید، تا چند روز هیچکس در خانه صحبت نمیکرد.
راجر بولی، امروز به دنبال احیای آن شور و اشتیاق در میان مردم آبیجان است. در باشگاه آفریقا اسپرت که زمانی رقیب آسک بوده و این روزها در لیگ 2 ساحل عاج روزگار سختی را میگذارند. با وجود شور و علاقهی مردم آفریقا به فوتبال، بولی به حقایق تلخی اشاره میکند:
استادیومهای اغلب پر نمیشوند. مردم دیگر آن شیفتگی نسبت به تیم محلی خود را ندارند. سازماندهی بازیها به قدری ضعیف است که گاهی شما نمیدانید دو هفته بعد، قرار است با چه تیمی و کجا بازی کنید و اینها، به جایی خارج از زمین فوتبال مرتبط است...
برای ادامه سفر، هتلم را در لاپلاتو منطقهی تجاری و اداری آبیجان ترک میکنم. وقتی از شهر خارج میشویم، تا چشم کار میکند منظرهی کانکسها و خانههای موقت آزاردهنده است. یک زاغه واقعی در حومهی شهر. راننده، بیمقدمه میگوید:
ما دیگر این مزخرفات را نمیخواهیم. اولین کسی که از جنگ صحبت کند، او را از اینجا بیرون میکنیم.
به ابوبو نزدیک میشویم. پرتراکمترین منطقهی آبیجان و نقطهی کانونی درگیریهای سال 2011. ابوبو منطقه ایست که بهخاطر فقر شدید، بزهکاران خطرناک و البته فوتبالیستهای خوب مشهور است. جایی که حدود 20 سال قبل، امزه جمال آکادمی فوتبال ابوبو را افتتاح کرد.
ابوبو، دریای استعدادها یا محلهی خلافکاران؟
حمزه، دربارهی مدرسه فوتبال خود میگوید:
من، برای آنها امکانات تفریحی متنوعی را فراهم میکنم. همه چیز فقط فوتبال نیست. آنها به چیزهای زیادی نیاز دارند تا سراغ چرخیدن در خیابانهای ابوبو نروند. همهی ما میدانیم چرخیدن بین تبهکاران چه عواقبی برای پسربچههای نوجوان خواهد داشت.
در زمین پر از دست انداز و خاکی مدرسه فوتبال حمزه، پسربچهها درسطوح مختلف و سنین متنوع در حال تمرین هستند. مطابق قوانین، آنها اجازه ندارند عصرها آنجا را ترک کنند، مشروب بنوشند و با دختران معاشرت کنند. در همان لحظه است که من چشمم به باکاری کونه میفتد. وینگر 42 سالهی ساحل عاجی و بخشی از تیم ملی ساحل عاج که در سال 2006، پس از نایب قهرمانی در جام ملتهای آفریقا برای اولین بار به جام جهانی رسیدند.
کونه که در سال 2010، نقش مهمی در قهرمانی مارسی در لیگ فرانسه داشته دربارهی آکادمی فوتبال ابوبو میگوید:
بله من به اینجا تعلق دارم. وقتی نوجوان بودم، در یک دوره از مسابقات ماراکانا (نامی که فوتبالیها برای مسابقات فوتبال خیابانی گل کوچک در ابوبو انتخاب کردهاند) درخشیدم و به آکادمی راه یافتم. شاید امروز دیدن این زمین خاکی و امکانات کم برایتان عجیب باشد. اما آن زمان ما حتی کفشی برای بازی نداشتیم...
کونه، در سال 2021، در باشگاه اسک نقش مدیر ورزشی را داشت و اکنون قصد دارد آکادمی خود را در ساحل عاج افتتاح کند:
آکادمی من خارج از آبیجان خواهد بود؛ زیرا هزینهها در اینجا، بر خلاف آنچه تصور میکنید بسیار بالاست. من زمینی را قبلاً خریداری کردهام و در حال تجهیز آن برای یک آکادمی با تجهیزات مناسب برای پسران جوان عاشق فوتبال هستم.
امانوئل ابوئه، مدافع کناری سابق آرسنال، از دیگر کسانی است که در آکادمی ابوبو با نوجوانان کار میکند. ابوئه، در 40 سالگی با شور و سرسختی از پسران 16، 17 ساله میخواهد با دقت و سرسختی کار خود را انجام دهند: «این چیزی است که در لیگ برتر آموختم.»
ابوئه، فینالیست لیگ قهرمانان 2006 در لباس آرسنال، پس از بازنشستگی روزهای سختی را گذرانده. مشکلات مالی، افسردگی و.... حالا اما با کار کردن در آکادمی افقهای تازهای روبروی خود میبیند:
اول دوست داشتم مربی شوم. اما کار با بچهها چیز دیگری است. پرورش یک نسل، زندگی با آنها، فراتر از فوتبال و آموختن تجربیاتی که در طول حیات خود آموختهاید. من به آنها میآموزیم که حتی در صورت ترک ساحل عاج و درخشش اروپا، روزی به اینجا بازگردند و چیزهایی برای سرزمین خود داشته باشند.
آکادمیهای کوچک و رویای اروپایی
رؤیای بازی در اروپا، در تمام آبیجان جاری است. 400 آکادمی ثبت شده و بیش از 1000 مدرسه فوتبال غیررسمی، مربی یکی از این مدارس غیرمحلی، لمینا کیتا است که بهخاطر پیچوتابهای اداری ثبت یک مدرسه فوتبال، به بچهها در یک آکادمی ثبت نشده آموزش میدهد. بااینحال، تقریباً همه در آبیجان آکادمی او را میشناسند. آکادمیای که به «زیکو، پله» شهرت دارد:
من بازیکن بدی نبودم؛ اما مصدومیت خیلی زود امیدهایم را نقشبرآب کرد. حالا مهمترین چیز برایم سلامت بچههاست. تغذیه، مسائل پزشکی و هر چیز که به آنها تا سنین بالا برای یک فوتبالیست خوب و سالم بودن کمک میکند.
16 نفر، در آکادمی کوچک زیکو - پله تمرین میکنند. در زمینی که کیتا و همکارانش با دستان خود آن را مرتب و آماده کردهاند. آنها به طور منظم به سرتاسر ساحل عاج سفر میکنند تا استعدادهای فوتبالی که توان راه یافتن به آکادمیهای بزرگ را ندارند شناسایی و به اینجا بیاورند.
آن نسل طلایی
رشد آکادمیهای ساحل عاج، علیرغم تمام مشکلات در این روزگار روزافزون است؛ اما توجهات به فوتبال این کشور از چه زمانی معطوف شد؟ بله، زمانی که دیدیه دروگبا در مارسی و سپس در چلسی نامی برای خود دستوپا کرد. برادران توره به ستارگان تیم خود تبدیل شدند و تیم ملی ساحل عاج به جام جهانی 2006 راه یافت.
آن نسل طلایی، کاشفان بزرگی دارد که یکی از آنها مردی لاغراندام، اهل کان فرانسه است. مربی آکادمیهای کان در دستههای پایین و سپس مؤسس آکادمی میموسیفکام بهعنوان یکی از اولین آکادمیهای فوتبال ساحل عاج در سال 2002. پاسکال تئو، مردی است که در زمان دوخته شدن چشمها به فوتبال کامرون و نیجریه در آفریقا، به سراغ ساحل عاج میرود. کاشف طلا.
تئو در دفتر کارش با تصاویری قدیمی از کار با پسرانی جوان نشسته و میگوید:
این یک رؤیا برای مربی است. ما فرصت داریم از زمان بهرهی کافی را ببریم. بدون آنکه مانند مربیان شاغل در اروپا، استرس «بازی بعدی» را داشته باشیم. من میتوانم دو هفتهی تمام برای آموختن شوت زدن با بیرون پا به بچههای آکادمی زمان صرف کنم. میتوانم آنها را به کار در سایر رشتههای ورزشی یا هنری ترغیب کنم. این کار یک مربی واقعی است و نه یک ماشین که فقط وظیفه دارد پیروز باشد. یک مربی به معنی مصطلح امروزی آن، با بردن هر مسابقه و جام پیروز شناخته میشود، اما یک مربی به معنی واقعی آن با پیشرفت یک بازیکن پیروزی را به دست میآورد...
پس از پایان بازی اسک برابر وداد مراکش، یاسین ادریس دیالوگا رئیس فدراسیون فوتبال ساحل عاج در اتاقی بالای ورزشگاه با من از جاهطلبیهای جدید فوتبال کشورش صحبت میکند:
ما بهتازگی مسابقات زیر 20 سال را برای تیمهای لیگ تدارک دیدهایم و بهزودی بازیهای زیر 15 سال را نیز برگزار خواهیم نمود. همچنین با آکادمیها صحبت کردیم تا به یاری باشگاههایی بیایند که هنوز در زمینهی فوتبال پایه کاری انجام ندادهاند.
از طرفی، تمرکز بر آبیجان بیش از حد بوده و میخواهیم فوتبال در خارج از پایتخت نیز توسعه یابد. در این صورت است که شوروشوق محلی باز خواهد گشت و طرفداران، در هر منطقه به تیم خود بها خواهند داد.
ساحل عاج، پس از شروع آرام و به لطف تنها یک برد در دور گروهی بهعنوان آخرین تیم سوم با شانس و اقبال راهی دور حذفی میشود جایی که شرایط بهگونهای دیگر رقم میخورد، دراما آغاز میشود و گلهای دقایق پایانی، وقتهای اضافی، پنالتیها و.... آنها را به فینال میرساند. حالا ساحل عاج، یک پای فینال جام ملتهای آفریقا در خانه است. در فینال روز 11 فوریه 2024. در شهر آبیجان...