معبد بودا،حتی بی تو خالی
دریا سراب آبی خیالی
شازده کوچولو،بی گل و ستاره
ونوس موزه هم،یه بازو داره
دُن کیشوت در جنگ با آسیاب بادی
شمشیر رؤیا،تو به دستش دادی
زخم های رخش رستم بی سهراب
در پوست عکس رهبر بد در قاب
آزادی جز تو چیزی مقدّس نیست
وقتی هستی،نفس هست و قفس نیست
به تو رسیدن هم کار هر کس نیست
از تو نوشتن خوبه،امّا بس نیست
کبوتر های نامه بر،دوباره
فریاد آزادی نوک فواره
اونی که ازما شعلتو دزدیده
سفره ی شام همه رو بر چیده
عدالت و لقمه کرده بلعیده
جوو نیمونو به صلیب کشیده
شکل تو رو با سایه ها می کشیم
رو دیوارامون از تو می نویسیم
آزادی،
فرصت بهتر شدنِ
آزادی،
رفتن و بالا رفتنِ
آزادی،
با همه قسمت کردنِ
آزادی،
آزادی،
حقّ مرد و حقّ زنِ
آزادی،
شاخ گلِ بت شکنِ
آزادی،
کار تو،پیکار منِ
آزادی،
آزادی جز تو چیزی مقدّس نیست
وقتی هستی،نفس هست و قفس نیست
به تو رسیدن هم کار هر کس نیست
از تو نوشتن خوبه،امّا بس نیست