طرفداری | راز پیروزی تیم ملی فوتبال ایران مقابل ژاپن چه بود؟ آیا شاگردان امیر قلعه نویی میتوانند فینالیست و در نهایت قهرمان آسیا شوند؟
خوشبینترین هوادار تیم ملی فوتبال ایران و دوستدار امیر قلعه نویی نیز تصور نمیکرد یکی از بهترین نمایشهای تاریخ مقابل ژاپن، قدرت اول فوتبال آسیا ارائه شود و طلسم 36 ساله مقابل «ساموراییها» بشکند. سرمربی تیم ملی تغییراتی در ترکیب ایران ایجاد کرد که پیش از بازی نگرانکننده به نظر میرسید. محمد محبی و میلاد محمدی بهجای مهدی قائدی و احسان حاجصفی راهی میدان شدند و امید ابراهیمی از ابتدا بازی کرد، ولی در نهایت ایران عملکردی فوقالعاده داشت و ژاپن را مغلوب کرد.
حالا تیم ملی فوتبال ایران باید در مرحله نیمهنهایی جام ملتهای آسیا به مصاف قطر میزبان برود و در صورت پیروزی، منتظر برنده بازی کره جنوبی مقابل اردن باشد تا شاید بعد از 48 سال، جام معتبرترین مسابقات فوتبال قاره آسیا به تهران بیاید. امیر هاشمی مقدم مهاجم سابق تیم فوتبال استقلال و سرمربی تیم دوم نایمخن هلند در گفتوگو با طرفداری به تحلیل فنی پیروزی بزرگ ایران و راز موفقیت تیم تحت هدایت قلعه نویی پرداخت. او که در هلند به تدریس فوتبال مشغول است، در خصوص بازی مقابل قطر و فینال احتمالی ایران - کره جنوبی هم صحبت کرد. ماحصل گفتوگوی تفصیلی طرفداری با امیر هاشمی مقدم را در ادامه میخوانید:
راز پیروزی بزرگ مقابل ژاپن بهویژه بازی درخشان در نیمه دوم چه بود؟
ژاپن تیم قوی و پرقدرتی است. این تیم قبل از جام ملتهای آسیا، نزدیک به 10 بازی تدارکاتی مقابل تیمهای مختلفی از جمله آلمان برگزار کرد و نتایج خیلی بزرگی به دست آورد. کیفیت ژاپن به شکلی است که هم از نظر فردی، فوتبالیستهای بسیار خوبی دارد و هم تیمی، خوب بازی میکند. ژاپن از لحاظ تاکتیکی قوی بوده و از نظر فیزیکی خیلی آماده است.
ما نکتهای را فراموش کردهایم؛ ایران هم کشور بزرگی از لحاظ فوتبالی است. تیم ملی ایران، تیمی بسیار بزرگ بوده و فکر میکنم از تیمی که اکنون فوتبال بازی میکند حداقل 6، 7 بازیکن میتوانند به راحتی در تیمهای برجسته اروپایی بازی کنند. همین حالا آقای گل پورتو [مهدی طارمی] را در تیم ملی داریم، علیرضا جهانبخش با فاینورد قهرمان شده و عنوان آقای گلی هلند را با آلکمار کسب کرده، سردار آزمون در رم بازی میکند و محمد محبی در روستوف حضور دارد. در خط میانی هم بازیکنانی مانند سعید عزت اللهی داریم که در اروپا بازی میکنند. میلاد محمدی و احسان حاج صفی هم خارج از ایران مشغول فعالیت هستند.
درون دروازه علیرضا بیرانوند را داریم که یکی از دروازهبانهای قابل اطمینان آسیا و شاید جهان است. او خیلی «stable» (پایدار) بوده، موفقیت خوبی داشته و همیشه بالانس بوده است. ژاپن در 30 دقیقه ابتدایی میخواست بازی را به سمت خودش بکشد. ما به خاطر هیجان و استرسی که در وجود بچهها بود، بازی خودمان را انجام ندادیم. کفه تراژو به نفع ژاپن سنگینی کرد، ولی نتوانستند موقعیت گلی ایجاد کنند. گلی که دریافت کردیم روی اشتباه یکی از مدافعان رقم خورد. شجاع خلیل زاده لیز خورد و مهاجم حریف توپ را وارد دروازه کرد. البته توپی بود که نباید گل میشد، ولی بالاخره باید اشتباهی انجام شود تا توپ به گل تبدیل شود.
10 دقیقه آخر بازی در نیمه اول خیلی خوب بودیم و در دوئلها برنده شدیم. کار درستی انجام دادیم و به بازی مستقیم روی آوردیم. توپهایی روی سر سردار آزمون و علیرضا جهانبخش ریختیم تا بتوانند توپ را روی هوا تقسیم کنند. این تاکتیک باعث شد ژاپن به طور خودکار عقب بنشیند. ژاپن نمیخواست در 18 قدم خود دفاع کند و فاصلهاش با محوطه جریمه ایران زیاد شود، در نتیجه پشت سر مدافعان این تیم فضای زیادی ایجاد شد. با سرعت و دید بازیکنان خود توانستیم چند بار به عمق دفاع ژاپن نفوذ کنیم. و در دقایق پایانی نیمه اول خیلی خطرناک ظاهر شویم.
ژاپن شکست خورد، چون توپهای دوم و سوم را باخت
فکر میکنم نیمه دوم دیدار مقابل ژاپن، یکی از بهترین بازیهای ایران در چند سال اخیر بود. بهترین بازی؛ نه فقط از لحاظ فنی، بلکه از نظر تیمی هم یک تیم کامل را دیدیم. فقط 11 بازیکن در زمین نبودند، بلکه یک تیم در زمین بود. از جنبه فیزیکی خیلی بهتر از ژاپن بودیم، در حالی که استراحت کمتری داشتیم. دید بازیکنان و انتخاب سیستم خیلی خوب بود. خیلی خوشحال بودم که ژاپنیها با فاصله از 18 قدم خودی و روی یک خط دفاع میکردند. آنها چهار مدافع روی خط داشتند و در واقع بدون دفاع آخر بازی کردند. از محمد محبی، سردار آزمون و علیرضا جهانبخش تا سعید عزت اللهی در مسائل دفاعی، تمام ضربات سر اول را زدند و توپهای دوم به ایران رسید. شکست ژاپن به دلیل باخت در توپهای دوم و سومی بود که بازیکنان ایران تصاحب کردند.
گل اول را در نظر بگیرید؛ دوئلی شکل گرفت، ایران برنده شد و توپ به علیرضا جهانبخش رسید. او بعد از کنترلی عالی به «سردار» پاس داد، آزمون هم محبی را صاحب توپ کرد و او گل زد. ایران با چهار ضرب به گل رسید و یکی از گلهای زیبای جام ملتهای آسیا رقم خورد. در نهایت ژاپن نتوانست از شوک بیرون بیاید. ما شوک خیلی عجیبی به ژاپن وارد کردیم که به هیچ عنوان نتوانست آن را هضم کند. هیچ شکی نداشتم که این بازی را خواهیم برد. این گل در دقیقه 6+90 ثبت شد، ولی میتوانستیم زودتر هم به گل برسیم. اگر بازی ادامه داشت، شاید یکی، دو گل دیگر هم به ژاپن میزدیم.
ژاپن نه قدرت داشت و نه از لحاظ روحی آماده بود به بازی برگردد. آنها نتوانستند مقابل تیم یکدست ایران هیچ راه چارهای پیدا کنند. در استادیوم حضور داشتم و بالای سر نیمکت ایران نشسته بودم. گرم کردن بچهها کنار زمین را میدیدم. وقتی گلهای ایران به ثمر رسید، تمام بازیکنان وارد زمین شدند. یکپارچگی آنها فوقالعاده بود و احساس خیلی خوبی به آدم دست میداد، چون میدید تیم تا این اندازه متحد است.
از لحاظ فنی باید بگویم مدافعان ژاپنی روی یک خط و با فاصله از 18 قدم بازی میکردند. ما خیلی خوب این نقطه ضعف را پیدا کردیم و آنها را تحت فشار گذاشتیم. توپهای سالمی روی دروازه ارسال کردیم؛ میلاد محمدی از چپ و رامین رضاییان از راست، توپهای سالمی روی دروازه ریختند. اوتهای بلند جهانبخش هم مثمر ثمر بود. ژاپن به هیچ عنوان نتوانست از زیر فشار بیرون بیاید، این نکته بزرگترین حسن ایران بود. ایران در تمام دقایق نیمه دوم فوتبال بازی کرد و به مدت 55 دقیقه اجازه نداد ژاپن از زیر فشار خارج شود. البته آنها یک ضربه سر زدند که از بالای دروازه ایران به بیرون رفت، ولی برای تیمی مثل ژاپن تقریبا هیچ بود.
دست روی نقطه ضعف ژاپن گذاشتیم
برخی معتقد هستند ژاپن مخصوصا در خط دفاع و دروازه بسیار ضعیف بود و با تیم جام جهانی تفاوت زیادی داشت. آیا با این گزاره موافق هستید؟
دروازهبان ژاپن چند توپ از ما گرفت. او یکی از گلرهای جوان و خیلی خوب فوتبال آسیا و آینده اروپا خواهد بود. خط دفاعی ژاپن هم مگر چند گل در بازیهای دوستانه و جام ملتهای آسیا خورده است؟ این حرفها بیاحترامی و سلب اعتبار از ایران است. باید به ایران و بچههای تیم ملی «credit» (اعتبار) بدهیم که زحمت کشیدند. آنها به قدری ژاپن را تحت فشار گذاشتند که مدافعان نمیتوانستند هماهنگ شوند. بالانس خط دفاعی ژاپن از بین رفته بود. ژاپنیها بلد نبودند در سیستم دفاعی با پوشش دفاعی، دفاع کنند. آنها روی خط دفاع میکردند و خیلی هم قدرتمندانه این کار را انجام میدادند. اکثر بازیکنان خط دفاعی ژاپن در اروپا بازی میکنند، ولی ما خیلی بهتر از آنها بودیم و قدرتمان چربید.
سعید عزت اللهی، سامان قدوس و امید ابراهیمی در نیمه دوم به زیبایی خطوط بین خط میانی و خط حمله را کوتاه کردند. ژاپنیها مجبور بودند که برگردند و نزدیک خط دفاعی خودشان بازی کنند؛ آنها به این کار عادت نداشتند. ژاپنیها وقتی خیلی قوی هستند که بتوانند در فضا بازی کنند. زمانی که فضا از آنها گرفته شود و مجبور شوند کار دیگری انجام دهند، ضعفشان را میبینید و ضعف دفاعی ژاپن را در این بازی مشاهده کردیم. منظورم این نیست که مدافعان ژاپن، ضعیف بودند، بلکه نقطه قوت خودمان را پیدا کرده و توانستیم روی جایی انگشت بگذاریم که برای آنها مشکلساز بود. ژاپن نتوانست خودش را جمعوجور کرده و پیدا کند. اگر بخواهم راحت بگویم؛ ژاپن حرفی برای گفتن نداشت.
خروج احسان حاج صفی و مهدی قائدی از ترکیب و حضور امید ابراهیمی در ترکیب کمی عجیب بود. پیش از بازی شما هم فکر میکردید این ترکیب جواب بدهد؟
قبل از بازی در صفحه شخصیام نوشتم: «شکی ندارم میلاد محمدی و محمد محبی بازی خواهند کرد». در خصوص امید ابراهیمی تردید داشتم و حدس میزدم سرمربی تیم ملی، احسان حاج صفی را کنار سعید عزت اللهی بگذارد و اگر چنین کاری نکند، امید ابراهیمی را بازی دهد. محبی فوتبالیستی از لحاظ فیزیکی بسیار قوی است و سرزنتر و جنگندهتر از قائدی بوده؛ باید چنین بازیکنی را در این بازی حساس بازی داد. میلاد محمدی هم سرعت خیلی زیادی دارد. «احسان» بازیکن فوقالعاده خوبی بوده، ولی میلاد از لحاظ فیزیکی و سرعت اولیه در 6 متر نخست، خیلی جلوتر است.
85 میلیون مربی در ایران داریم!
از نظر من، انتخابهای بسیار شایسته و خوبی صورت گرفت. در اینجا ضربالمثلی وجود دارد که میگوید: «14 میلیون لوئیس فن خال در هلند داریم!» یعنی 14 میلیون مربی در این کشور هستند. در ایران 85 میلیون مربی وجود دارد! سلیقه هر مربی متفاوت است. به همه نظرات باید احترام گذاشت؛ البته اگر فنی باشند. اگر من هم بودم به عنوان مربی همین انتخابها را انجام میدادم. نباید توجه کنید بازیکن خودتان صرفا خوب است یا نه، بلکه باید برای آن بازی مناسب باشد. در واقع باید بهترین انتخاب برای بازی مورد نظر انجام شود. برای دیدار مقابل ژاپن، بهترین انتخابها، محمد محبی و میلاد محمدی بودند.
چقدر خوشحال هستم امید ابراهیمی بازی کرد. این بازیکن 36 ساله مثال و الگوی بزرگی برای بازیکنان جوان بود. واقعا احترام زیادی برای او قائل هستم، چون زحمت زیادی کشید. البته برای همه بازیکنان تیم ملی احترام قائل هستم، چون همگی زحمت کشیدند. این حرفها را کنار بگذاریم، چون تیم ملی باید برنده شود. در نهایت فرقی نمیکند با محبی خوشحال شویم یا قائدی یا ابراهیمی.
انتقادات زیادی به بازی علیرضا جهانبخش وارد بود و حتی در جریان بازی، بسیاری در شبکههای اجتماعی خواستار تعویض شدن او بودند، اما در پایان نمره بالایی گرفت و از نظر سایت «فوتموب» به عنوان یکی از سایتهای آماری مشهور فوتبال، بهترین بازیکن زمین شد. به نظرتان عملکرد او چگونه بود؟
به جواب سؤال قبلی برمیگردم؛ هر مربی انتخابهای متفاوتی دارد. به عنوان یک مربی، کارشناس و مدرس فوتبال همیشه نگاه میکنم کیفیت یک بازیکن به کیفیت تیم میخورد یا نه. بازیکن قشنگ، بازیکن تکنیکی و بازیکن تند و تیز میتواند خیلی خوب باشد، ولی باید بازیکنی را بازی بدهید که تیم را جلو ببرد، به تیم ارزش اضافه کرده و شما را برنده کند.
صحبتهایی مطرح بود که چرا جهانبخش بازی میکند و قلیزاده بازی نمیکند؛ صددرصد علی قلیزاده کیفیت بسیار بالایی دارد و فوتبالیست خیلی خوبی است. در مجموع فوتبالیستهای بسیار باکیفیتی داریم. قلیزاده یکی از فوتبالیستهای بزرگ کشور ما است و اگر بازی کند خیلی تأثیرگذار خواهد بود. انتخاب مربی چنین بوده و خوشحال هستم انتخاب جهانبخش برای فوتبال ایران بسیار زیبا بود و نتیجه داد. به نظرم مهم این است که اکنون حاشیهها را کنار بزنیم و به فکر تیم ملی باشیم.
افرادی را به تلویزیون ببریم که بیغرض و بدون حاشیه حرف بزنند
چالش مشابهی میان جواد خیابانی و خداداد عزیزی بر سر انتخاب «عبدالرحمن ویس» مدافع راست سوریه از سوی «فوتموب» به عنوان بهترین بازیکن زمین در دیدار با ایران شکل گرفت. میخواهیم نظر فنی شما را درباره این مسئله و تفاوت نگاه کارشناسان با بینندگان تلویزیونی در این باره بدانیم.
من به این مسائل میخندم. این موارد حاشیهسازی بوده و بیاحترامی به فوتبال کشور است. پشت تریبون تلویزیون ملی نشستهاند و درباره مدافع راست سوریه صحبت میکنند. این اختلافات به خودشان مربوط است و نظری ندارم، ولی ای کاش انرژی خود را بیشتر روی مسائل فنیتر میگذاشتیم و آدمهایی را به تلویزیون میبردیم که واقعا درباره فوتبال صحبت کنند، نه حاشیههای فوتبال. آنها نباید منم منم کنند؛ من از این مسئله ناراحت هستم. گویا حواسشان نیست باید کارشناس فوتبالی خوبی داشته باشیم که زبان فوتبالی داشته باشد و درباره فوتبال صحبت کند. او باید غرضی نداشته باشد. دوست ندارم چندان به این مسئله اشاره کنم، چون از ایران فاصله دارم و خیلی از مسائل را نمیدانم، ولی بینندگان منتظر هستند افرادی در تلویزیون بنشینند که بیغرض و بدون هیچ رنگ و اشاره به مسائل حاشیهای درباره فوتبال حرف بزنند.
اگر یک تیم میتواست حریف ایران شود، ازبکستان بود
بازی با قطر را چطور میبینید؟ عدهای قطر را حریفی ضعیف میدانند و اعتقاد دارند ایران به راحتی فینالیست میشود. نظر شما چیست؟
بازی سختی است. هیچ بازی آسانی نداریم. از بازی با فلسطین و هنگکنگ متوجه شدیم حریف راحتی در جام ملتها نداریم. قطر هم حریف خوبی است و قلبا خوشحال هستم با این تیم بازی میکنیم. اگر در آسیا یک تیم باشد که بتواند از نظر فیزیکی حریف ایران شود، ازبکستان است. قطر تیم خیلی خوبی دارد و دو، سه بازیکن بسیار خوب در این تیم بازی میکنند، ولی ضعفهای زیادی هم دارد. آنها از جنبه فیزیکی حریف ایران نمیشوند و فکر نمیکنم فوتبال مدرن و شناوری ارائه کنند. سیستم فوتبال آنها متمرکز بر قدرت و تسلط روی توپ است، اما در فضاها مثل کره جنوبی و ژاپن، تیم در حال حرکتی نبوده و قدرت زیادی ندارند.
همیشه میگویم به تیم خودمان نگاه کنیم. اگر ایران ما فوتبالی جلوی قطر به نمایش بگذارد که مقابل ژاپن ارائه کرد، شکی ندارم مشکلی برای پیروزی نداریم. البته ژاپن، ژاپن بود و تمام شد. حریف بعدی قطر است و باید 300 درصد بیشتر انرژی گذاشت. باید از دقیقه یک تا سوت پایان بازی جلوی هر تیمی ایستاد.
زمان قهرمانی ایران در آسیا، همین حالا است
اگر فینال احتمالی ایران - کره جنوبی شکل بگیرد، شانس پیروزی و قهرمانی ایران را چقدر میدانید؟
مطمئن هستم ایران فینالیست میشود. اگر کره جنوبی هم به فینال برسد، یکی از قشنگترین فینالهای جام ملتهای آسیا خواهد شد. فوتبال کره را به خاطر سیستم بازی، کمی نزدیک به ژاپن میبینم. اکثر بازیکنان این تیم، دوپا هستند و در فضاها خیلی خوب بازی میکنند. دو، سه بازیکن باتجربه و با کلاس بالا هم دارند. در هر پست، بازیکنان باتجربهای هستند که در سطح بالا بازی کردهاند. بازی خیلی خوبی خواهد شد، اما در حال حاضر ایران هم شرایط مشابهی داشته و کیفیت بالایی دارد.
اگر ایران بخواهد قهرمان شود، حالا وقتش است. نسل کنونی فوتبال ایران قابلیت و امکان دارد قهرمان آسیا شود. بچهها هم این نکته را میدانند. فیلمهایی دیدم که در رختکن و کنار زمین با همدیگر صحبت میکنند. خیلی خوشحال هستم بازیکنان در تیم آزادی دارند، به همدیگر نزدیک شدهاند و با یکدیگر حرف میزنند. بازیکنان جوان و باتجربه کنار همدیگر میجنگند.
چنانکه گفتم فوتبال کره تقریبا نزدیک به ژاپن است. صددرصد برای ایران شانس پیروزی قائل هستم. در چند سال اخیر مقابل کره، بازیهای زیادی را برنده شدهایم؛ حتی در بازیهایی که ضعیفتر بودهایم. فکر میکنم. باید ذهنیت برای پیروزی و در بالاترین سطح ممکن باشد. صددرصد نیز همینطور خواهد بود و امید دارم نسل کنونی جام را به خانه ببرد.
توصیه فنی شما برای کسب نتیجه مقابل تیم یورگن کلینزمن که متخصص کامبک بوده و در ۲۰ دقیقه پایانی، طوفانی بازی میکند، چیست؟
تمام فوتبال در تمرکز خلاصه میشود. اگر تیم هم در حمله و هم در دفاع تمرکز داشته باشد، نتیجه میشود بازی ایران مقابل ژاپن. همه بازیکنان از دروازهبان تا مهاجم جلوی ژاپن با تمرکز کامل بازی کردند. البته این تمرکز نباید زیاد باشد. گاهی اوقات با تمرکز زیاد، جریان بازی از دست میرود. بازیکن باید در پست خودش، وظایفی که به او محول شده را با تمرکز انجام دهد. او باید همیشه به دور و بر خود نگاه کند.
کره در 20 دقیقه آخر به بازی برمیگردد، چون تیمی بسیار هجومی است. چنین تیمی کاری میکند که تیم رقیب، نزدیک و در 18 قدم خودش بازی کند. ما نباید این کار را انجام دهیم. باید با فاصله از 18 قدم بازی کنیم. البته نباید فاصله خیلی زیادی داشته باشیم، چون سرعت بازیکنان کره زیاد است. چنانکه گفتم نباید به 18 قدم خودی خیلی نزدیک شویم تا کره احساس کند که میتواند ما را تحت فشار بگذارد و نمیتوانیم از زیر فشار خارج شویم. تمرکز میتواند به ما کمک کند صددرصد جلوی اتفاقات را بگیریم.
گلهایی که در دقایق پایانی به ثمر میرسد اکثرا به این دلیل است که بدن و فیزیک بازیکنان خسته شده و تمرکز از دست رفته است. بیشتر این گلها روی اشتباه بازیکنان حریف رقم میخورد؛ گل به خودی میزنند، خطایی میکنند و پنالتی میدهند. نباید چنین اشتباهاتی انجام دهیم. فکر میکنم بازیکنان باتجربه ما به خوبی از این نکته آگاه هستند.
مقایسه قلعه نویی با مورینیو را قبول ندارم، آرتتا هم شبیه گواردیولا نیست
در روزهای اخیر جمله مجید جلالی که امیر قلعه نویی را بهتر از ژوزه مورینیو میداند، بازنشر شده؛ از سوی دیگر منتقدان سرمربی تیم ملی، موفقیت فعلی را تمام و کمال نتیجه کیفیت و نبوغ بازیکنان میدانند. نظر شما درباره امیر قلعه نویی چیست؟
همیشه میگویم مقایسه فردی با فرد دیگر بیاحترامی است؛ حتی اگر او را با انسان فرهیخته و بزرگتری مقایسه کنید. امیر قلعه نویی، امیر قلعه نویی و ژوزه مورینیو، ژوزه مورینیو است. اصلا این دو قابل مقایسه نیستند. نمیدانم چرا باید حتما مقایسه شوند؟ چرا نباید صرفا از امیر قلعه نویی تعریف کرد؟ اگر سبک فوتبال یک مربی خیلی نزدیک به مربی دیگری باشد، میتوان مقایسهای انجام داد. مثلا وقتی به سبک مورینیو نگاه میکنید، با خود بگویید: «سبک بازی یک مربی ایرانی شبیه به سبک بازی تیم رم بوده است»، ولی نباید دو مربی را عینا مقایسه کنید. چنین کاری از نظر من امکانپذیر نیست.
پپ گواردیولا و میکل آرتتا را در نظر بگیرید. سرمربی آرسنال شاگرد «پپ» بوده، ولی باز هم نمیتوانید آنها را با همدیگر مقایسه کنید. آرسنال به سبک دیگری بازی میکند و منچسترسیتی سبک متفاوتی دارد. آقای جلالی میخواست از آقای قلعهنویی تعریف و تمجید کند؛ قصد او زیبا بوده، ولی من چندان موافق چنین مقایسهای نیستم.