زلیخا آی زلیخا، با این همه خاطرخواه
بگو تو راستی راستی منو واسه چی می خواستی
زلیخا آی زلیخا، با این همه خاطرخواه
بگو تو راستی راستی منو واسه چی می خواستی
منو واسه چی می خواستی
فهمیدی بت پرستم، چه کاری دادی دستم
خنجر قتلو بستی، به جنگ من نشستی
زلیخا آی زلیخا، با این همه خاطرخواه
بگو تو راستی راستی منو واسه چی می خواستی
میدون جنگ می خواستی، یار زرنگ می خواستی
با همه در ستیزی، شهرو به هم می ریزی
زلیخا آی زلیخا با این همه خاطرخواه
بگو تو راستی راستی منو واسه چی می خواستی
نه ماهیاتو نون دادم
نه جوجه هاتو دون دادم
نه مثل اون خاطرخواهات عشقو بهت نشون دادم
نه شهسوار قصه هات
نه بی قرار بوسه هات
نه حتی یک سنگ صبور برای پای غصه هات
زلیخا آی زلیخا، با این همه خاطرخواه
بگو تو راستی راستی منو واسه چی می خواستی
زلیخا آی زلیخا، با این همه خاطرخواه
بگو تو راستی راستی منو واسه چی می خواستی
منو واسه چی می خواستی
فهمیدی بت پرستم، چه کاری دادی دستم
خنجر قتلو بستی، به جنگ من نشستی
زلیخا آی زلیخا، با این همه خاطرخواه
بگو تو راستی راستی منو واسه چی می خواستی
میدون جنگ می خواستی، یار زرنگ می خواستی
با همه در ستیزی، شهرو به هم می ریزی
زلیخا آی زلیخا با این همه خاطرخواه
بگو تو راستی راستی منو واسه چی می خواستی