یه روز و روزگاری
جلو راهمو بستی
با ایما و اشاره گفتی
عاشق من هستی
توی گوشم میخوندی
از یه رنگی و راستی
منو کشوندی دنبال خودت
هرجا که خواستی
منی که عاشقانه وجودمو به تو باختم
یه قصر کاغذی رو تو رویام با تو ساختم
یه روز گفتی به خونه از اخبار زمونه
ازون عشق قدیمی که موند گوشه خونه
نو که میاد به بازار
کهنه میشه دل آزار
دو دست و مردم آزار
گذشته کارم از کار
نو که میاد به بازار
کهنه میشه دل آزار
دو دست و مردم آزار
گذشته کارم از کار
آره گذشته کارم از کار
تو ای پرنده رمیده عشق
یه روزی از هوای من پریدی
تموم عالمو گشتی و گشتی
مثال عشق من هیچ جا ندیدی
اگه یه روز میایی که خیلی دیره
همون وقت که دل از عشق تو سیره
واست میخونه این قصه کوتاه
دل عاشق من که سر به زیره
دل عاشق من که سر به زیره
نو که میاد به بازار
کهنه میشه دل آزار
دو دست و مردم آزار
گذشته کارم از کار
نو که میاد به بازار
کهنه میشه دل آزار
دو دست و مردم آزار
گذشته کارم از کار
آره گذشته کارم از کار
به پای تو چه ساده صبورانه نشستم
به گرمی نفس هات دل سادمو بستم
منی که عاشقانه وجودمو به تو باختم
یه قصر کاغذی رو تو رویام با تو ساختم
نو که میاد به بازار
کهنه میشه دل آزار
دو دست و مردم آزار
گذشته کارم از کار
نو که میاد به بازار
کهنه میشه دل آزار
دو دست و مردم آزار
گذشته کارم از کار