جغد بارون خورده ای تو کوچه فریاد میزنه زیر دیوار بلندی یه نفر جون میکنه
کی میدونه تو دل تاریک شب چی میگذره پای بردههای شب اسیر زنجیر غمه
دلم از تاریکی ها خسته شده همه ی درها به روم بسته شده
من اسیر سایه های شب شدم شب اسیر تور سرد آسمون
پا به پای سایه ها باید برم همه شب به شهر تاریک جنون
دلم از تاریکی ها خسته شده همه ی درها به روم بسته شده
چراغ ستاره ی من رو به خاموشی میره بین مرگ و زندگی اسیر شدم باز دوباره
تاریکی با پنجه های سردش از راه میرسه توی خاک سرد قلبم بذر کینه میکاره
دلم از تاریکی ها خسته شده همه ی درها به روم بسته شده
مرغ شومی پشت دیوار دلم خودش و این ور و اون ور میزنه
تو رگای خسته ی سرد تنم ترس مردن داره پر پر میزنه
دلم از تاریکی ها خسته شده همه ی درها به روم بسته شده
جغد بارون خورده ای تو کوچه فریاد میزنه زیر دیوار بلندی یه نفر جون میکنه
کی میدونه تو دل تاریک شب چی میگذره پای بردههای شب اسیر زنجیر غمه
دلم از تاریکی ها خسته شده همه ی درها به روم بسته شده
من اسیر سایه های شب شدم شب اسیر تور سرد آسمون
پا به پای سایه ها باید برم همه شب به شهر تاریک جنون
دلم از تاریکی ها خسته شده همه ی درها به روم بسته شده
چراغ ستاره ی من رو به خاموشی میره بین مرگ و زندگی اسیر شدم باز دوباره
تاریکی با پنجه های سردش از راه میرسه توی خاک سرد قلبم بذر کینه میکاره
دلم از تاریکی ها خسته شده همه ی درها به روم بسته شده
مرغ شومی پشت دیوار دلم خودش و این ور و اون ور میزنه
تو رگای خسته ی سرد تنم ترس مردن داره پر پر میزنه
دلم از تاریکی ها خسته شده همه ی درها به روم بسته شده