بررسی شرایط تمام لیگهای اروپایی در آستانه سال جدید میلادی. چیزی برای شروع سال...
|
سرانجام سال ۲۰۲۳ میلادی با تمام خاطرات تلخ و شیرین خود برای فوتبالی ها به پایان رسید. سالی که در آن اتفاقات زیادی افتاد... از انگلستان شروع کنیم، در ابتدای سالی که گذشت منچسترسیتی توانست از لغزش آرسنال در بازیهای پایانی لیگ برتر انگلیس حداکثر استفاده را ببرد و قهرمان شود. ژاوی با بارسلونا موفق شد اولین جام دوران حضور خود را در لالیگا جشن بگیرد. در آلمان و فرانسه، دو کشور همسایه نیز مطابق معمول دو تیم بایرن مونیخ و پاری سن ژرمن قهرمان شدند- هر چند که قهرمانی بایرن مونیخ چندان ساده به دست نیامد- در ایتالیا نیز سرانجام ناپولی با هدایت اسپالتی و زوج کواراتسخلیا - اوسیمن قهرمان شود. هم اکنون اما اوضاع در لیگهای معتبر اروپایی کمی فرق میکند. در اسپانیا، رئال مادرید با درخشش ستاره ای مانند بلینگام و در اولین سال پسا بنزما صدرنشین است. در سرزمین چکمه نیز اینتر اینزاگی صدرنشین است، ناپولی و میلان اصلاً نشانی از قهرمان دو فصل گذشته اسکودتو ندارند و یوونتوس با آلگری در حال پوست اندازی است. در انگلیس هم به مانند کریسمس سال قبل آرسنال صدرنشین است. نزدیک ترین تعقیب کننده آرسنال در جدول نیز لیورپول یورگن کلوپ با یک امتیاز فاصله است، چلسی و منچستریونایتد هم یک قدم به جلو و دو قدم به عقب برمیدارند.... اما شاید تفاوت فاحش این کریسمس نسبت به کریسمس قبل حضور یک غول از خواب بیدار شده است، بیگ آنژ و شاگردانش در شمال لندن سعی دارند تا حداقل یک جام لیگ برتر به کلکسیون افتخاراتشان اضافه کنند. منچسترسیتی نیز اما در حال گذراندن یکی از فاجعهترین کریسمسهای خود است. اما نکته جالب در لیگ انگلیس حضور استون ویلای اونای امری در بین مدعیان است. در آلمان نیز اتفاق افتاده که کریسمس با آن غریبه است، بایرن مونیخ در کریسمس صدرنشین نیست و به جای آن شاگردان ژاوی آلونسو در بایرلورکوزن صدرنشین بوندسلیگا هستند. در فرانسه نیز انریکه در حال انقلابی در ترکیب پاری سن ژرمن است. برویم و ببینیم که در کریسمس فوتبالی چه خبر است؟ سالی که در آن اتفاقات زیادی دیدیم، از جارو کردن بازار توسط دشداشه پوشها تا مرگ سر بابی.
"بدون بابی چارلتون، بدون پله، و بدون یوهان کرویف، دنیای فوتبال به دنیای دیگری تبدیل شده. سالهاست که هلندیها توتال فوتبال را فراموش کردهاند، ژوگوبونیتوی برزیلی رنگ و لعاب طلایی خود را از دست داده، دیوار بلند کاتناچیوی ایتالیایی فرو ریخته و .... بازی انگلیسی رنگ و بوی سیاه نفت را به خود گرفته. کم یا زیاد، خوب یا بد، این دیگر دنیای داستانهای بابی چارلتون نیست.... پس در آرامش بخواب سر بابی..."
حمید.ش
در انگلیس شاگردان آرتتا در حال یکهتازی هستند، لیورپولیها بعد از فصلی بد جانی تازه گرفته اند. سیتی در شرایطی است که با آن چندان آشنا نیست. مواجهه با تغییر و شرایط تازه برای همگان دشوار است. حتی ریسکپذیرترین افراد نیز گاهی دلشان برای ثبات تنگ میشود! با اینحال، اگر به کنج امن خود علاقهی وافری دارید و دلتان میخواهد که همیشه، همهچیز در یک مدار مشخص حرکت کند، لازم است که برای ارتقای مهارت تطبیق پذیری خود، کمی روی شکل تفکرتان تامل کنید. اتفاقی که امروز برای منچسترسیتی افتاده نیز همین است. بازیکنان منچسترسیتی همواره عادت داشته اَند که تشویق شوند و رسانه ها تمجیدش کنند. اما الان اوضاع کاملاً فرق میکند. منچستریونایتد، رقیب همشهری منچسترسیتی اما اوضاعش به مراتب بدتر از رقیب آبیپوش خود است و هر روز زمزمه اخراج تن هاگ میرسد، چلسی هم جای خود را به تیمهایی مانند برایتون و استون ویلا داده است. پاورقی چلسی: چلسی با اختلاف در این تابستان و تابستان قبل بزرگترین خریدکننده بوده و در سیاره پشههای توئیتری، اینطور تلقی میشود که آنها نقل و انتقالات را بردهاند؛ جایی که حجم فعالیت همواره نشان دهنده موفقیت است. ولی سرنوشت آنهایی که پیشتر نقل و انتقالات را بردهاند این را نشان نمیدهد. بیایید مثالی بزنیم، اورتون در سال ۲۰۱۷ را به خاطر دارید؟ این است که ما را ملزم میکند پیش از اینکه به تمجید از خریدهای جدید بپردازیم، کمی صبر کنیم. حداقل کمی...
اما راجع به تاتنهام: پس از صرف 27 سال مربیگری، بالاخره آنژ پوستکوگلو به بالاترین سطح فوتبال دنیا راه پیدا کرد و تبدیل به اولین سرمربی استرالیایی تاریخ لیگ برتر شد. اولین مربی ای که حالا تیمش بعد از مدتها صدرنشین لیگ برتر انگلیس یا همان لیگ جزیره است و تبدیل به مرد محبوب شمال لندن شده است. تاتنهام آنژ پوستکوگلو درست ما را به یاد اولین فصل پپ گواردیولا در سیتی میندازد. امیدوار کننده، با روحیه و مستحکم، به نوعی با حضور آنژ پوستکوگلو در تاتنهام گواردیولایی جدید پا به لیگ جزیره گذاشته است. انقلاب تن هاخ و پوچتینو در ترکیب چلسی و منچستریونایتد نیز تا به الان نتیجهای نداده است. به شما توصیه میکنم پاورقی منچستریونایتد را بخوانید. اما قبل از آن بهتر است به تیمهایی مانند برایتون دیزربی و استون ویلای اونای امری نیز اشاره کنیم که صاعقه وار سال جدید میلادی رو شروع کردند و صاعقه وار نیز معادلات جدول فصل جدید را تغییر دادند، البته که استون ویلا دیشب مغلوب منچستریونایتد شد، بگذریم.
پاورقی منچستریونایتد، به قلم اولیور کی: "این میراث فوتبال است" جمله ای چهار کلمه ای که بعد از آن که مورینیو هفت بار از آن استفاده کرد تبدیل به یک میم رسانه ای شد، این اولین بار بود که یک گفته مورینیو بعد از جمله "ترجیح میدهم صحبت نکنم" تبدیل به یک میم رسانه ای میشد...
مارس ۲۰۱۸ بود و منچستریونایتد در اولدترافورد و در دور یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا مغلوب سویا شد. بسیاری بعد از بازی مورینیو را به خاطر بازی محتاطانه تیمش و اینکه تیمش در تمام طول بازی تنها ۴ شوت به سمت دروازه حریف زده بود نکوهش کردند، روزنامه مارکا بعد از بازی گفت که منچستریونایتد تیمی ترسناک و پرمهره اما تاسف بار بوده است. روزنامه آس نیز بعد از بازی منچستریونایتد را به بازی "متحجرانه" متهم کرد. اما مورینیو هیچ یک از اینها را قبول نداشت. او گفت که حذف زودهنگام از لیگ قهرمانان برای منچستریونایتد "هیچ چیز جدیدی" نیست. این پنجمین فصل یونایتدیها از زمان بازنشستگی سر الکس فرگوسن بود و آنها فقط یک بار از یک هشتم نهایی صعود کرده بودند (در زمان دیوید مویس در فصل 14-2013). فرگوسن نیز در دو فصل آخر خود نیز نتوانسته بود که در یک بازی حذفی لیگ قهرمانان اروپا پیروز شود. مورینیو گفت:" در هفت فصل گذشته تیم ما یک بار سهمیه لیگ قهرمانان اروپا را نگرفت، دو بار در دور گروهی حذف شد و یک بار هم به یک چهارم نهایی رفت. پس شما نمیتوانید من را نکوهش کنید."
عدهای گفتند که صحبتهای مورینیو بیشتر توهین به ورزشی مانند فوتبال بوده است. اما گذر زمان ثابت کرد که آنها اشتباه میکنند. شاید تنها اشتباه مورینیو این بود که گفت او آمده است تا این چرخه را اصلاح کند. شش سال از آن دیالوگ معروف میراث گذشته و منچستریونایتد قعرنشین گروه A لیگ قهرمانان اروپا، گروهی که در آن گالاتاسرای، کپنهاگن و بایرن مونیخ قرار دارند شده است. با توجه به موفقیت نسبی تیم تن هاگ در فصل گذشته هواداران انتقاد زیادی به شکست ۴-۳ مقابل بایرن مونیخ نکردند ( فقط فرض کنید که چه میشد اگر تن هاگ در ترکیب ابتدایی از بازیکنانی مانند کریستین اریکسن و فاکونده پیستری استفاده میکرد)، شاید تنها چیزی که باعث انتقاد هواداران به تن هاگ بعد از بازی شد عملکرد ضعیف و غیر قابل دفاع آندره اونانا بود.
آنها در اولدترافورد نیز مقابل گالاتاسرای در نیمه اول بازی بسیار خوبی انجام دادند و موفق شدند تا با نتیجه ۲-۱ از رقیب خود پیش بیفتند. اما اشتباهات بد و غیر قابل قبول بعضی بازیکنان و به خصوص خط دفاعی تیم باعث شد تا آنها سرانجام این دیدار خانگی را با نتیجه ۳-۲ ببازند.
منچستریونایتد در بازی بعدی مهمان کپنهاگن دانمارک بود. بازی ای که در آن درخشش هری مگوایر و نجات دروازههای پیاپی او و همچنین درخشش آندره اونانا و مهار پنالتی لحظه آخری کپنهاگن باعث شد تا منچستریونایتد برای اولین بار در این فصل لیگ قهرمانان اروپا کلینشیت کند و اولین امتیازات خود در این فصل لیگ قهرمانان اروپا را به دست آورد. اما شکست آنها برابر کپنهاگن در دور برگشت همه چیز را خراب کرد. آنها در بازی خارج از خانه مقابل گالاتاسرای نیز علیرغم اینکه با دو گل از رقیب پیش افتادند سرانجام به تساوی ۳-۳ رضایت دادند.
از عملکرد منچستریونایتد در این فصل لیگ قهرمانان اروپا که بگذریم به عملکرد یونایتد در ده فصل اخیر رقابتهای اروپایی میرسیم، فارغ از تمام دادههای فنی و نکات آماری، آیا این واقعا میراث فوتبال برای منچستریونایتد است؟ آنها هفت سال پیش موفق شدند در فینال رقابتهای لیگ اروپا برابر آژاکس آمستردام پیروز شوند و قهرمان این رقابتها شوند. آنها ۴ سال بعد و با هدایت اوله گنار سولشر توانستند با پیروزی برابر تیمهایی مانند میلان و رم به فینال این رقابتها برسند. فینالی که البته توام با شکست تلخ در ضربات پنالتی برابر ویارئال شد. ویارئالی که در فصل آینده به نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا رسید. آنها در فوریه سال قبل بارسلونا را در این رقابتها شکست دادند و سه روز بعد در فینال کارابائو کاپ نیوکاسل را بردند و قهرمان شدند، روزهایی که شاید نقطه عطفی در کارنامه تن هاگ در منچستریونایتد باشد. اما هر وقت اسم سولشر و لیگ قهرمانان اروپا بیاید هواداران منچستر یونایتد فقط یاد تقابل پاری سن ژرمن و منچستریونایتد در ۶ مارس ۲۰۱۹ میفتند. دیداری که در آن منچستریونایتد با درخشش لوکاکو و رشفورد با نتیجه سه بر یک پیروز شد و با توجه به قانون گل زده در خانه حریف به دور بعد صعود کرد. ریو فردیناند، مدافع سابق منچستریونایتد بعد از بازی در استودیو گفت که وقت آن رسیده که باشگاه با سولشر، جانشین موقت مورینیو یک قرارداد دائمی امضا کند، او حتی گفت که "منچستریونایتد باز گشته است". اما یونایتد باز نگشت، آنها در دور بعد با نتیجه ۴-۰ مغلوب بارسلونا شدند. از آن فصل تا به الان که فصل ۲۰۲۴-۲۰۲۳ است یونایتد فقط یک بار و آن هم با هدایت اوله گنار سولشر به دور یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا رسیده است که در آن هم مغلوب اتلتیکو مادرید شده است.
منچستریونایتد در تمام بازیهای خود در لیگ قهرمانان اروپا به جز بازی با بایرن مونیخ در دور برگشت موفق شده تا دروازه رقبا را باز کند، در عوض اما این تیم در ۵ بازی از ۶ بازی در مرحله گروهی گل خورده است که اصلا آمار خوبی برای منچستریونایتد محسوب نمیشود. آندره اونانا در چند بازی لیگ قهرمانان اروپا اشتباهات فاحش و بدی انجام داد. اشتباهاتی که قطعاً با مهار یک پنالتی جبران نمیشوند...
کل تیم دچار یک آشفتگی بوده است. تنهاگ "اتفاقات" و اشتباهات فردی، "غیرضروری و اجتناب ناپذیر" را سپر خود کرده است، اما عدم کنترل درست تیم توسط سرمربی و نظم تاکتیکی نگران کننده ای در منچستریونایتد این فصل وجود داشته است. مهاجمین این تیم در اروپا 12 گل به ثمر رسانده اند اما این تیم 14 گل دریافت کرده. اشتباهات آندره اونانا در این فصل رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا یک موضوع تکراری بوده است. اما احساس ناتوانی و ضعفی که آنها را در هر دو بازی فصل گذشته لیگ اروپا در یک چهارم فصل گذشته گرفتار کرده است.
قبل از منچستریونایتد و نیوکاسل یونایتد این فصل تنها سه تیم انگلیسی در دور گروهی لیگ قهرمانان اروپا قعرنشین شده بودند. نیوکاسل دلایل خوبی برای دفاع از عملکرد خود در لیگ قهرمانان اروپا دارد. شاگردان ادی هاو اصلا تجربه لازم برای حضور در چنین رقابتی را نداشتند و از این گذشته، آنها با توجه به حضور در سید ۴ در یکی از سختترین گروههای لیگ قهرمانان اروپا قرار گرفتند و با پاری سن ژرمن، دورتموند و میلان همگروه شدند. اما برای منچستریونایتد اوضاع کاملا فرق میکند.
هر چه چشمانداز فوتبال اروپا بیشتر به نفع بزرگترین و ثروتمندترین باشگاهها در بزرگترین و ثروتمندترین لیگها تغییر کند، حضور تیمهای قویتر مانند رئال مادرید اسپانیا و منچسترسیتی انگلیس در مراحل آخر لیگ قهرمانان اروپا اجتنابناپذیرتر شده است. اتفاقی که به ضرر یونایتد بوده است...
این میراث فوتبال نیست. این چرخه باطلی است که بازیکنان منچستریونایتد باید آن را پایان دهند.
شاید فقط بایرن مونیخ می توانست ساعاتی بعد از قهرمانی کان و حسن صالح حمیدزیچ را اخراج کند. اخران کان غیر منتظره نبود، اما اخراج حمیدزیچ مدیر ورزشی محبوب _ حداقل برای عده ای از بازیکنان و کادر فنی و هواداران _ غیر منتظره بود.
بگذریم؛ اخراج حمیدزیچ باعث شد که مسئولیت بیشتری در نقل و انتقالات به عهده توماس توخل بیفتد، او رافائل گریرو را جذب کرد. جذب کین مین جائه و هری کین اقدامات بعدی باواریاییها بود. اما نقطه عطف ترکیب بایرن مونیخ در این فصل هری کین بوده است. در تابستان ۲۰۲۳ سرانجام بهترین گلزن تاریخ تاتنهام و کاپیتان تیم ملی انگلستان تصمیم به ترک اسپرز گرفت. شایعات مختلف پیرامون وجود داشت او هر روز به تیمهایی مانند رئال مادرید، منچستریونایتد و منچسترسیتی لینک میشد. اما سرانجام مبلغ رضایتنامه و همینطور نیز شروط تاتنهام برای صدور رضایتنامه هری کین باعث شد تا مهاجم انگلیسی سر از بوندسلیگای آلمان و باشگاه بایرن مونیخ در بیاورد. در ابتدا بسیاری از هواداران بایرن مونیخ میگفتند که باشگاه نباید چنین مبلغی را برای هری کین میپرداخت، اما کین با درخشش خود اثبات کرد که آنها اشتباه میگفتند...
هری کین یک مهاجم کامل است. چارچوب شناسی، توانایی بالای او در سرزنی، کمک به پرس تیمی از بالا و... چیزهایی هستند که باعث میشوند فارغ از موفقیت هری کین در امر گلزنی او تبدیل به مهره ای کلیدی برای بایرن مونیخ و باواراییها شده باشد. حتی ارلینگ هلند که فصل گذشته آقای گل لیگ برتر انگلیس شد یا روبرت لواندوفسکی که بعد از حضور بلند مدت در آلمان سرانجام به بارسلونا رفت و موفق شد فصل گذشته آقای گل لالیگای اسپانیا شود نیز نوعی پوچر به حساب میآیند و یک مهاجم کامل نیستند. سون هیونگ مین زوج فصل گذشته هری کین و کاپیتان کرهای تاتنهام نیز نمیتواند یک مهاجم کامل باشد. حتی کیلیان امباپه نیز با توجه به نداشتن برخی مشخصههای یک مهاجم نوک کامل نمیتواند یک مهاجم نوک کامل باشد. اما هری کین کاملا مشخصههای یک مهاجم کامل را دارد. چیزی بارها مهمتر از موفقیت در امر گلزنی. شاید تنها بازیکنی که بتوان گفت در چند سال گذشته در اروپا عملکردی شبیه به عملکرد این فصل هری کین داشته است کریستیانو رونالدو بوده است که در اولین فصل حضورش در یوونتوس توانست با تواناییهایی همچون سرزنی، شرکت در امر پرس، چارچوب شناسی و... تبدیل به یک مهاجم کامل شود. البته شرایط کریستیانو رونالدو در آن مقطع در یوونتوس و حاشیههای پیرامون او اصلاً با شرایط پرنس هری در بایرن مونیخ قابل مقایسه نیست. بگذریم. به هر حال عملکرد هری کین باعث شده تا او در تمام تیمهایش بازیکنی اثرگذار باشد. او بازیکنی نیست که صرفاً متکی به یک یا دو مهارت باشد و همین موضوع او را تبدیل به مهاجم بیرحم و قاتل کرده است. البته تفاوت بازیکنان و مخصوصاً هافبکهای بایرن مونیخ با تاتنهام نیز در این موضوع موثرند.
چیز دیگری که باعث شده تا هری کین این فصل عملکرد موفقی در بوندسلیگا داشته باشد تاکتیکهای توماس توخل، مربی بایرن مونیخ است. تغییرات پاسکاری، دفاع و شوتزنی او در ماههای اخیر و از زمان حضور در بایرن مونیخ و بازی تحت نظر توماس توخل بسیار قابل توجه است. او حالا بازیکن متفاوتی است و کارهایی را انجام میدهد که حریفان شاید انتظارش را نداشته باشند. کارهایی مانند گلزنی از میانه زمین. بگذریم.
اولین بازی به هری کین با پیراهن بایرن مونیخ بازی برابر لایپزیش بود. هری کین که به علت دیر اضافه شدن به تمرینات تیم بازی را از روی نیمکت شروع کرد در دقیقه ۶۰ به بازی آمد و البته حضور نیم ساعته او در زمین مسابقه نیز مانع درخشش دنی اولمو و پیروزی لایپزیش نشد. بعد از این بازی بود که هری کین تبدیل به تیتر اول به رسانههای جهان شد و حتی عدهای از کاربران فضای مجازی به شوخی میگفتند که بایرن مونیخ به علت حضور هری کین در این تیم در این فصل هیچ جامی نمیگیرد.
اما در بازی با وردربرمن اوضاع کاملا تغییر کرد و هری کین موفق شد در اولین بازی تاریخ خود در بوندسلیگا گلزنی کند تا بایرن مونیخ با گلهای او، ماتیاس تل و لروی سانه موفق به پیروزی در هفته اول بوندسلیگا شود. اولین بازی هری کین با پیراهن بایرن مونیخ در لیگ قهرمانان اروپا نیز بازی منچستریونایتد و بایرن مونیخ بود. هری کین در آن بازی بریس کرد و دو گل تیمش را به ثمر رساند تا تیمش با حساب ۴ بر ۳ پیروز شود و ۳ امتیاز مهم را در هفته اول لیگ قهرمانان اروپا به دست آورد. هری کین در پیروزی پرگل بایرن مونیخ مقابل دارمشتات نیز موفق شد تا با یک شوت محکم دروازه این تیم را از میانه زمین باز کند. او یکی پس از دیگری رقبا را از دم تیغ میگذراند و هیچ تیمی از خشم او در امان نبود. در تقابل حساس بایرن مونیخ و دورتموند نیز کین با هتریک کردن نقش مهمی در پیروزی ۴ گله تیمش برابر زنبورها داشت. هرچند که دورتموند با توجه به قوانین سالهای گذشته بوندسلیگا نمیتواند حریف سرسختی برای بایرن مونیخ باشد. بگذریم...
آنهایی که فوتبال را به دقت و ریز بینانه دنبال میکنند به خوبی میدانند که هری کین صرفا یک مهاجم راس و نوک صرف در بایرن مونیخ نیست. او محور اصلی حملات تیمش است و اختیار دارد به میانه میدان و کنارهها آمده و فضا را برای سایر هم تیمیهای خود برای گلزنی فراهم کند تا به نوعی نقش یک طعمه را به اجرا دربیاورد و برای بازیکنان هم تیمی خود فضاسازی کند. با توجه به تکنیک و قدرت بدنی بالا، او اولین گزینه برای گمراه کردن مدافعین رقیب است.
از سمت دیگر ذهنیت خوب هری کین و متعهد بودن به قوانین تیم باعث شده تا هری کین علی رغم سن نه چندان پایین خود کماکان در اروپا گلزنی کند. هری کین درست نقطه مقابل بازیکنانی مانند جرج بست و ادن هازارد است که زندگی نه چندان درست ورزشی آنها باعث شد تا خیلی زود دوران حرفهای آنها به پایان برسد. الگوی هری کین بازیکنانی مثل کریس رونالدو و لیونل مسی هستند که با زندگی ورزشی خوب خود توانستهاند خود را به جمع بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال برسانند.
هری کین از بازی در آلمان و بایرن مونیخ خوشحال است. او و خانوادهاش در آنجا لذت میبرند؛ طرفداران بایرن مونیخ میتوانند از بازی فوق ستاره خود لذت ببرند. پس مشکل کجاست؟! بایرن مونیخ میتواند باشگاهی خوب برای هری کین باشد، پس بهتر است همه از حضور هری کین در باواریا لذت ببرند...
به غیر از مدعی به مانند بایرلورکوزن ناآشنا که این فصل تنها یک تساوی برابر بایرن مونیخ داشته است، دیگر مدعی خاصی برای تهدید قهرمانی مونیخیها نیست. البته که دورتموند موفق به صعود از گروه مرگ لیگ قهرمانان اروپا به عنوان صدرنشین شد. اما باز هم به مانند لایپزیش نتوانسته عملکرد خوبی در بوندسلیگا داشته باشد.
ادامه دارد...
بعد التحریر: در مطالب بعدی به اوضاع دیگر لیگهای اروپایی نیز پرداخته خواهد شد.