اختصاصی طرفداری | دیدار مقابل چلسی در الدترافورد از لحاظ فنی، تنها نقطه روشن منچستریونایتد با اریک تن هاخ در فصل جدید محسوب میشود.
با وجود اینکه سرمربی هلندی فصل گذشته شروع فوقالعادهای داشت و توانست ویرانه مطلق اوله گونار سولسشر را در حد یک فصل از لحاظ فنی سر و سامان دهد و در همان یک فصل عملکردی بر جای بگذارد که سرمربی سابق طی سه فصل به آن نرسیده بود، اما وضعیت در فصل جاری از همان ابتدا خوب آغاز نشده و تا اینجا هم خوب پیش نرفته است. دیدار مقابل لیورپول گرچه از لحاظ نتیجه مثبت بود، اما از لحاظ کیفیت فنی فوتبالی که اریک تن هاخ به دنبال آن است و فصل گذشته بخشهایی از آن را نشان داده بود، وضعیت بسیار بغرنج بود. دیدار مقابل چلسی در الدترافورد تنها دیداری محسوب میشود که یونایتد توانست بخشهایی از فوتبال رو به جلو و مدنظر اریک تن هاخ را بازی کند. اما چرا یونایتد علیرغم پیشرفتهای مشهود فصل گذشته نتوانسته این فصل نیز از لحاظ فنی رو به جلو حرکت کند؟ در این یادداشت به طور ویژه و مفصل از لحاظ فنی این موضوع را بررسی میکنم و با ارائه مصادیق، نکات فنی و نقشههای فنی مختلف از این خواهم گفت که چه چالشهایی در مسیر این فصل اریک تن هاخ قرار گرفته و چرا سرمربی هلندی باید هر چه سریعتر این چالشها را برطرف کند.
دو ماه پیش در این یادداشت از لحاظ فنی بخشهایی از مشکلات آن زمان یونایتد را بررسی کرده بودم. از دو ماه گذشته تا الان، مشکلات فنی مطرح شده در آن یادداشت همچنان وجود دارد و بزرگترین مشکل یونایتد همچنان عدم توانایی در اجرای مراحل اول و دوم ساخت بازی (توضیح مفصل فنی) از عقب زمین و یک سوم میانی زمین است. جایی که انتظار میرود یونایتد بتواند قدرتمندانه توپ را راهی یک سوم تهاجمی کند و با حفظ و به گردش درآوردن آن در نیمه زمین حریف، تسلط خود را در بازی حفظ کند. این البته پنجاه درصد ماجراست. پنجاه درصد بعدی مربوط به بازپسگیری توپ از بالای زمین میشود. جایی که انتظار میرود یونایتد علاوه بر ساخت بازی قدرتمندانه از دروازه خودی بتواند ساخت بازی حریف را نیز در زمین آنها تحت تاثیر قرار دهد و خیلی سریع ضمن بازپسگیری توپ بتواند بار دیگر به سمت دروازه حریف حرکت کند. در دیدار مقابل چلسی بر خلاف اکثر دیدارهای این فصل، یونایتد توانست در هر دو پارامتر فنی شرح داده شده موفق عمل کند و در نهایت نیز موفق شد لذتبخش ترین فوتبال فصل خود را تا اینجا به هوادارانش ارائه دهد.
این مسئله را به طور مصداقی در بازی مقابل چلسی بررسی میکنم تا ببینید یونایتد چگونه باید این تسلط خود را به تمامی دیدارهایش تعمیم دهد. به تصویر زیر دقت کنید که مربوط به PASSMAP یونایتد در دیدار مقابل چلسی میشود (نقشه از گروه فنی دوازده استخراج گردیده است). درباره این نقشه فنی، ماهیت، کاربرد و گزارشهای مختلف فنی که میشود از آن استخراج کرد بارها توضیح دادهام (اینجا و اینجا). ملاحظه میکنید که یونایتد برای دومین بار یا نهایتا سومین بار در این فصل توانسته یک PASSMAP استاندارد و در سطح بهترین تیمهای دنیا از خود ارائه کند. بازیکنان همراه با توپ بالا قرار گرفتهاند و تنها سه بازیکن (به جز دروازهبان) در نیمه زمین خودی حضور دارند که نشان از تسلط بالای یونایتد همراه با توپ دارد. مثلثها به خوبی در سمت چپ و راست منظم و با هارمونی شکل گرفته و میبینیم که در دو سمت، بازیکنان نزدیک به یکدیگر توپ را رد و بدل کرده و به خوبی آن را در نیمه زمین حفظ کردهاند. مثلث گارناچو، رگیلون و فرناندز در سمت چپ و دالو، آنتونی و مک تومینای، در سمت راست به خوبی یکدیگر را درک کردهاند و در نیمه زمین حریف خیمه زدهاند. امرابط به خوبی در مرکز میدان تبدیل به یک گزینه دریافت پاس شده و به خوبی نیز توانسته توپ را میان بازیکنان مختلف به گردش دربیاورد. حضور لوک شاو نیز در مرکز خط دفاعی باعث شده تا توانایی یونایتد در عقب زمین افزایش پیدا کند و اونانا سرانجام بتواند بازیکن مطمئنی را در کار با توپ نزدیک به خودش ببیند.
![](https://ts16.tarafdari.com/users/user8134/2023/12/22/1.jpeg)
اینگونه بود که یونایتد توانست همراه با توپ بهترین عملکرد فصل خودش را مقابل چلسی خلق کند اما بدون توپ نیز آن ها توانستند بهترین عملکرد ممکن را در فصل جاری ارائه دهند. بازیکنان یونایتد در خط جلو بهترین پرس از بالای ممکن را اجرا کردند و موفق شدند 12 بار در بالای زمین توپ را از بازیکنان چلسی پس بگیرند که نیمی از این بازپسگیری توپ نیز بلافاصله منجر به طراحی حمله سریعی شد که یونایتد توانست در آن به سمت دروازه حریف ضربهای را روانه کند. عملکردی فوق العاده در سطح بهترین پرس کنندههای دنیا از بالای زمین. تصویر زیر نقشه بازپسگیری توپ توسط یونایتد را در دیدار مقابل چلسی نشان می دهد. دوازده بار پسگیری توپ در نقاط مشخص شده (با توپ فوتبال مشخص کردهام) که در 6 بار از این بازپسگیریها بازیکنان یونایتد در نهایت موفق شدند به سمت دروازه سانچز شوت بزنند. این معنای واقعی فوتبال مدرن است. فوتبالی که اریک تن هاخ برای آن تعلیم دیده و در تلاش است آن را در یونایتد پیاده کند: ساخت صحیح بازی از عقب زمین، رسیدن به یک سوم تهاجمی، حفظ و تسلط توپ در آن مناطق در جهت طراحی حمله در کنار بازپسگیری توپ در بالای زمین از حریف و بلافاصله آماده شدن برای طراحی یک حمله جدید. تعریفی سرراست از فوتبال مدرن که سرمربیان مدرن در سراسر دنیا به دنبال اجرای آن در زمین مسابقه هستند.
![](https://ts16.tarafdari.com/users/user8134/2023/12/22/2.png)
اما یونایتد در این فصل به جز بازی مقابل چلسی، نتوانست چندان به ارائه این فوتبال نزدیک شود. به عنوان مثال به PASSMAP یونایتد در بازی مقابل نیوکاسل دقت کنید و آن را با توضیحات داده شده در PASSMAP مقابل چلسی مقایسه کنید (نقشه از گروه فنی دوازده استخراج گردیده است). ملاحظه میکنید که در مقایسه با دیدار مقابل چلسی تا چه اندازه بازیکنان یونایتد همراه با توپ با دروازه حریف فاصله داشتهاند. فاصله تمامی بازیکنان با یکدیگر بسیار زیاد است و هیچ نظم و هارمونی در خط جلو دیده نمیشود. به شکل مضحکی ماینو، فرناندز و مارسیال تقریبا در یک نقطه همراه با توپ بر یکدیگر منطبق شدهاند و هیچ بازیکنی در عقب زمین نتوانسته امضای خودش را در به گردش درآوردن توپ و انتقال پیاپی آن بین همتیمیها بزند. مسائلی که همگی نشان دهنده استیصال یونایتد در بازی مقابل نیوکاسل همراه با توپ است و اینکه آنها نتوانستهاند مرحله اول و دوم از مراحل چهارگانه ساخت بازی را از عقب زمین اجرا کنند. این مسئلهای بود که در یادداشت دو ماه پیش نیز به آن پرداختم و از آن زمان تا امروز به جز بازی با چلسی پیشرفت چندانی در آن دیده نشده است.
![](https://ts16.tarafdari.com/users/user8134/2023/12/22/3.jpeg)
اما به نقشه فنی بسیار مهم زیر نیز دقت کنید که از گروه فنی Markstats استخراج کردهام. نقشهای که وضعیت یونایتد را در بحث فنی مورد نظر این یادداشت از فصل 2022-2021 تا امروز نشان میدهد. گراف زرد رنگ مربوط به درصد پاس صحیح یونایتد خارج از یک سوم تهاجمی خودی میشود. جایی که مراحل اول و دوم از ساخت بازی شکل میگیرد و انتظار میرود تیمهای موفق و مدرن درصد پاس صحیح بالایی در آن داشته باشند. گراف صورتی رنگ نیز همین پارامتر فنی را درباره حریف بررسی میکند. به این معنی که چند درصد از پاسهای بازیکنان حریف خارج از یک سوم تهاجمی آنها صحیح بوده که این مسئله نیز میتواند قدرت یونایتد را در بازپس گیری توپ و خراب کردن بازیسازی حریف نشان دهد. هر چه این درصد پایینتر باشد به این معنی است که یونایتد توانسته با موفقیت بیشتری ساخت بازی حریف را در بالای زمین دچار مشکل کند. در مجموع با این تفاسیر هر چه گراف زرد در این نمودار بالاتر باشد، به معنای وضعیت بهتر یونایتد در ساخت بازی از عقب زمین است و هر چه گراف صورتی پایینتر باشد، به معنی این است که یونایتد توانسته حریف را بهتر در ساخت بازیاش از عقب زمین دچار مشکل کند.
![](https://ts16.tarafdari.com/users/user8134/2023/12/22/4.jpeg)
تحلیل نقشه بسیار مهم است و کاملا میتواند بزرگترین مشکل یونایتد را در این فصل نمایان کند. درباره فصل سیاه 2022-2021 و قبل از آن که بارها صحبت کرده ام، ملاحظه میکنید به لطف هنرنمایی اوله گونار سولسشر، یونایتد از لحاظ فنی در دو پارامتر مورد نظر چه وضعیت بدی داشته و تیم در چه شکل اسفناکی ابتدا در نیم فصل آن زمان تحویل رانگنیک و سپس در فصل بعد تحویل تن هاخ شده است. به ابتدای فصل 2023-2022 دقت کنید (ابتدای کار تن هاخ) که گراف زرد (بازیسازی از عقب زمین) در ضعیف ترین حالت ممکن قرار داشته و یونایتد کمترین درصد پاس صحیح را در عقب زمین داشته است. اما میبینیم که فصل گذشته رفته رفته تن هاخ موفق شد وضعیت ساخت بازی یونایتد را از عقب زمین بهتر کند و در نهایت نیز مشاهده میکنید که انتهای فصل گذشته گراف زرد در بالاترین سطح ممکن قرار گرفته که نشان میدهد تن هاخ توانسته یونایتد را از این حیث پیشرفت دهد. وضعیت پرسینگ یونایتد اما در فصل گذشته ثبات چندانی نداشته که البته همین انتظار نیز میرفت. همان طور که بارها توضیح دادهام، پرسینگ مقولهای است که برای تزریق فرهنگ و اصول آن به یک باشگاه به زمان بیشتری نسبت به سایر پارامترهای فنی نیاز است. میبینیم که تا نیم فصل یونایتد بهترین پرسینگ را اجرا کرده (گراف صورتی در پایین ترین حالت قرار دارد) اما رفته رفته هر چه به پایان فصل گذشته نزدیک شدهایم، بار دیگر حریفان یونایتد توانستهاند کیفیت بازیسازی خود را از عقب زمین در مصاف با یونایتد بهبود ببخشند (گراف صورتی از نیم فصل به بعد روند صعودی دارد).
شروع فصل جاری اما اوضاع در هر دو حالت بسیار بغرنج بود. میبینیم که گراف زرد با شروع فصل رفته رفته تا همین اواخر روندی کاملا نزولی داشته. به این معنی که یونایتد هفته به هفته در کیفیت بازیسازی از عقب زمین دچار افت شده. همان افتی که چراییاش و موارد مصداقیاش را در یادداشت دو ماه گذشته و ابتدای این یادداشت به طور مفصل بررسی کردم. در حوزه پرسینگ نیز میبینیم گرچه در شروع فصل یونایتد توانسته بود پرسینگ خوبی اجرا کند و روند تیم از این حیث مثبت بود اما از نقطهای به بعد در این فصل میبینیم که بار دیگر گراف صورتی نیز صعودی شده و بازیسازی حریفان در مصاف با یونایتد هفته به هفته بهتر شده است.
دیدار مقابل لیورپول نیز ویترین یونایتد در این فصل بود. جایی که آنها مجبور شدند بر خلاف ایدهها و اصول اولیه تن هاخ از روی اجبار رو به فوتبالی بیاورند که قرابتی با فوتبال مدرن ندارد. شرایط آنها در طول فصل نیز تقریبا همچون دیدار مقابل لیورپول بوده: محدودیتهای بسیار زیاد در ترکیب و عدم توانایی تن هاخ در وفق دادن خود با این شرایط محدود شده. بخش زیادی از محدودیتهای مهرهای تن هاخ قابل درک است اما از او به عنوان یکی از مدرنترین سرمربیان دنیا که رزومه اش با آژاکس بسیار شفاف است، انتظار میرفت بتواند ایدههای فنیاش را با این شرایط محدود شده نیز وفق دهد. تماشای برایتون دزربی یکی از این نمونههاست. جایی که مربی مدرن ایتالیایی علیرغم محدودیتهای موجود در ترکیب در طول فصل همواره سعی کرده تا فوتبال مورد نظرش را بازی کند حتی در شرایطی که تیم مقابل وضعیت بسیار بهتری از آنها از لحاظ فنی و مهره داشته است.
اینجاست که پای انتقاد از اریک تن هاخ باز میشود. سرمربی هلندی در اجرای این مسئله ناکام بوده و انتقادات فنی کاملا به او وارد است. با این حال یونایتدی که او تحویل گرفته احتمالا ضعیفترین یونایتد تاریخ از لحاظ فنی در زمان خود بوده و واضح است که این ویرانه مطلق برای بهبود به زمان بیشتری نیاز دارد. عملکرد درخشان تن هاخ در فصل گذشته باعث میشود تا همچنان بتوان به این سرمربی امیدوار بود و در نهایت نیز هواداران یونایتد باید امیدوار باشند تا اتفاقات فوتبالی روی بهتری به آن ها در ادامه فصل نشان دهد تا با بازگشت مهرههای کلیدی، سرمربی هلندی بتواند سرانجام فوتبال مورد نظرش را در این فصل اجرا کند. در ادامه فصل زوایای بیشتری از مشکلات فنی یونایتد را مورد بررسی قرار خواهیم داد و اصولا باید منتظر ماند و دید مدیریت یونایتد تا کجا حاضر است به اریک تن هاخ برای بهبود وضعیت زمان بدهد.