میدونی ترس مث آتیشه
اگه کنترلش نکنی میسوزونتت
آره میسوزونتت
[ورس یک]
من یه دونه اسلحه میخوام
باید با دنیا تسویه کنم
باید برگردم به اصلیِ خودم
باید بکُشم مارای زنگی دورمو
بدم میاد أ تصویر خودم
از مست دیده شدن
از دستگیره شدن
از تصفیه شدن
از وَرچیده شدن
از سنگ چیده شدن
از قصد تیره شدن
دیگه نمیخوام نادون باشم
دوس دارم توو بارون پاشم
کیا دنیای آروم دارن
کیا مث من طاعون دارن
کیا مثِ من آشوب دارن
کدوم احمقایی چارچوب دارن
کیا مثِ من خواب دوس دارن
کیا مث من کابوس دارن
کیا دلهای رنگی دارن
اما واسه بقیه مثل تَه سیگارن
کیا دلهای سنگی دارن
کیا با خدا موندن و نَشتی دارن
کیا حالت منگی دارن
کدوم احمقا دلتنگی دارن
کیا مث من بیمارن
توویِ در دیوارن مث مرد میبازن
[کروس]
این دیوونه وجدان داشت دیوونه عشق داشت
این دیوونه حس داشت ، اما شده شیطان
این دیوونه ای کاش ، این دیوونه ای جان
این دیوونه پیک باز بریز بکن عشق باش
این دیوونه وجدان داشت دیوونه عشق داشت
این دیوونه حس داشت اما شده شیطان
این دیوونه ای کاش ، این دیوونه ای جان
این دیوونه پیک باز بریز بکن عشق باش
[ورس دو]
حس میکنم دریای حرفم
وقتی رو به روم هست فردایِ بدتر
رفتم روی برفای جنگل
دراز کشیدم چون درد داره قلبم
فهمیدم من اربابِ جنگم
دنیا مُرده مثِ ترسای قبلاً
بذار بمیرم و افسانه تر شم
بذار همه بفهمن درد داره دردم
من از خودم احترام میخوام
هنوز دارم به اشتباه نیاز
رفتار من مثل جانیاست
دنیا زشته من دل به بازیاش بستم
با من بازی کن بدبخت
با من آشتی کن دربند
منم گاهی خوش خنده ام
نباید باشم چون تُرش کردم
پشت گردن منو زخم کردن
چون تیغ دادم هرکس
امید ساختم أ کرکس
کلی داشتم مصرف
گفتی خوب شو شدم
دویید بازم مقصد
هی رفتم رفتم رفتم
[کروس]
این دیوونه وجدان داشت دیوونه عشق داشت
این دیوونه حس داشت ، اما شده شیطان
این دیوونه ای کاش ، این دیوونه ای جان
این دیوونه پیک باز بریز بکن عشق باش
این دیوونه وجدان داشت دیوونه عشق داشت
این دیوونه حس داشت اما شده شیطان
این دیوونه ای کاش ، این دیوونه ای جان
این دیوونه پیک باز بریز بکن عشق باش
[ورس سه]
دارم پشت هم گناه میکنم
مردم منو دعا میکنن
هر روز از من سوال میکنن
سرِ حرفام قمار میکنن
اونا منو نمیشناسن
منو قبلاً نمیخواستن
بیا با هم بشیم آهن
جای اینکه بدیم شاهرگ
من امیدم به این چالست
که موضع اش معلومه بریم تا تَهش
ببین مادر من دیوونه ام
بشین باز هم برام دعا کن و بریز باز اشک
فقط به من بدین کاغذ
بر نمیگردم بشین پا در از
گشتن دنبالِ من هر روز بگیر پا درد
درمونی نیست به این پادزهر
شیطان توویِ کلیسا هم هست
اونی نیستم که میشناختن
از من بکش بیرون بشین پا حرف
روی دستام یه شیر دارم که هنور قدرت میده به این باور
فرصت میده به این لاغر
من دنیای سفید ساختم و سیاه کم داش
رضا ، میام الان ، رضا ، میام الان
من دنیای سفید ساختم و سیاه کم داشت
میخوام فریاد ، حتی اگه روم بیاد دریا
میخونم واسه نیازمنداش
میمونم تووی ایران سرباز با ریاضت هاش
[کروس]
این دیوونه وجدان داشت دیوونه عشق داشت
این دیوونه حس داشت ، اما شده شیطان
این دیوونه ای کاش ، این دیوونه ای جان
این دیوونه پیک باز بریز بکن عشق باش
این دیوونه وجدان داشت دیوونه عشق داشت
این دیوونه حس داشت اما شده شیطان
این دیوونه ای کاش ، این دیوونه ای جان
این دیوونه پیک باز بریز بکن عشق باش
[اوترو]
اگه دنبال منو حرفامی
خیلی باید هنوز دنبالم بگردی
خیلی
همیشه مود من خوب نیست
میخوام یه چیزیو بگم
وقتی بارون میاد همه ی پرنده ها دنبالِ سَر پناهن
اما عقاب ، بالاتر از ابرا پرواز میکنه
اینو همیشه یادت باشه
من اون جوجه فِنچای سر کوچتون نیستم که رو درختان
همیشه یادت باشه
اَه ، این غولِ لعنتی همه جا دنبالمه
چون توو خودمه
توو خواب ، بیداری ، توو خلسه
هرجا میرم هست
اگه بکشمش ، اگه بکشمش
|