هشتم ژانویه 1994 روزی که بسیاری از فوتبالدوستان به ویژه دوستداران بارسلونا هرگز فراموش نمیکنند. الکلاسیکوی دیدنی در یکی از زیباترین ورزشگاه های اروپا که بارسای قدرتمند کرایوف با نتیجه خیره کننده 5 بر صفر رقیب سنتی و توانمند خود را بدرقه کرد. شبی که کرایوف فقید در برابر دیدگان قریب به یکصد هزار نفر هوادار حاضر در نیوکمپ قدرت توتال فوتبال را به معرض نمایش گذاشت. الماس غیرقابل توقف و فراموش نشدنی خط میانی یک کلاس درس 90 دقیقه ای ارائه کرد که باعث شد این بازی زیبا در کتاب تاریخ فوتبال جاودانه شود. در این تحلیل بر لحظات شکل گیری سیستم الماس در میانه زمین توسط بازیکنان بارسلونا تمرکز خواهیم کرد.
سیستم بازی:
کرایوف بازی را با سیستم 343 آغاز کرد. زوبیزارتا در خط دروازه، فرر کومان و سرخی در خط دفاعی. جلوتر از آنها گواردیولا آمور نادال و باکرو خط هافبک را تشکیل میدادند و مثلث خط حمله را گویکوئتشئا روماریو و استویچکوف شکل میدادند.
در سوی دیگر رئال مادرید با هدایت بنیتو فلورو از سیستم 4141 استفاده میکرد. بویو سنگربان لوس بلانکوس بود. مدافعان شامل یورنته لاسا آلکورتا و سانچز و میلا در جلوی خط دفاعی بازی میکرد. انریکه میشل پروسینسکی و آلفونسو در خط هافبک و زامورانو در نوک پیکان خط حمله آغاز کننده بازی برای تیم مادریدی بودند.
مزیت و کارایی سیستم جدید کرایوف:
چیزی که آن زمان توتال فوتبال نشان میداد تنظیم دقیق و هم افزایی خط هافبک الماسی که از گواردیولا آغاز میشد و با حرکت توپ به سمت نادال و آمور باعث آزاد شدن باکرو در مرکز زمین میشد و این آزادی سبب تغییر نقش باکرو از هافبک به مهاجم شماره 10 و ارسال پاس عمقی از او به روماریو میشد.
بارسا از همان ابتدا نبض بازی را در دست گرفت بدینگونه که به راحتی بازیکنان آزاد در زمین یکدیگر را پیدا میکردند و رئال با تک مهاجم خود در پرس راه به جایی نمیبرد. حتی اگر گواردیولا به وسیله زامورانو مارک میشد و آمور و نادال به وسیله خط هافبک حریف تحت فشار قرار میگرفتند، گویکوئتشئا با نفوذ خود یک خروجی به کومان میداد تا با پاس بلند مستقیم بارسا را از سمت چپ صاحب موقعیت کند.
خوزه باکرو چهره کلیدی در نوک الماس
باکرو رابط اصلی در میانه میدان بود که باعث برهم خوردن تمرکز خط دفاعی رئال میشد. حتی اگر او را تحت فشار قرار میدادند به راحتی با ایجاد مثلث در پشت محوطه جریمه یاران خود را صاحب موقعیت میکرد. مزیت این حرکت این بود که تقریبا هر بار باکرو مقابل خط دفاعی صاحب توپ میشد توپ را در عقب به نادال واگذار میکرد، روماریو در عمق فرار میکرد و با دروازبان تک به تک میشد.
اما این تنها سلاح تهاجمی بارسا در آن شب نبود. برنامه دفاعی رئال با دفاع منطقه ای برای مهار روماریو هم شکست خورد و مهاجم برزیلی با فرصت طلبی خود و فرصت سازی باکرو به طور منظم با جا گذاشتن مدافع مستقیم خود باعث برهم خوردن نظم خط دفاعی حریف و ایجاد یک راهروی مرکزی از پشت محوطه جریمه به پشت شش قدم حریف میشد.
جنگ میانه زمین، کلید پیروزی
مادریدی ها در همان ابتدای بازی قافیه را به حریف خود باختند. واکنش کادر فنی این تیم جایگزینی هیرو به به جای آلفونسو بود. رئالی ها در ادامه با پرس شدیدتر در میانه زمین سعی در پوشش ضعف های خود و ایجاد تعادل در میانه میدان داشتند. که البته این نقشه کارساز نبود زیرا فرر پست خود را از دفاع با اضافه شدن به خط میانی به هافبک تغییر میداد و این حرکت باعث میشد آمور آزادی عمل بیشتری در خط هافبک داشته باشد و به اهرم فشاری جهت نفوذ از جناح راست یا مرکز تبدیل شود.
ایده اصلی فلسفه هجومی بارسلونا این بود که توپ را سریع و دقیق (با حرکت به سمت دروازه حریف) به گردش در آورند. جایی که با بازیکنانی مانند روماریو، استویچکوف و حتی باکرو (نقش کلیدی او توضیح داده شد) بهترین موقعیت های گلزنی ایجاد شود. در نهایت در این بازی بارسلونا با هتریک روماریو و گل های کومان و ایگلسیاس با نتیجه 5 بر صفر رئال مادرید را شکست داد و در پایان فصل 93/94 با تفاضل گل بهتر نسبت به لاکرونیا قهرمان لالیگا شد.