اولدترافورد سنسیروتوی دادگاه، هر حرفی و حرکتی ، یه بار حقوقی داره بعلاوه اینکه بستگی داره ازش چه تفسیری بشه تا مشخص بشه چه حکمی باید داده بشه.
و اینکه هم وکیل هم دادستان، تلاش میکنن روایت خودشون رو از ماجرا بعنوان حقیقت واقعی و درست نشون بدن.
برای همین همیشه ممکنه «خطاهای شناختی» پیش بیاد و تا اندازهای، حکم دادگاه، سلیقه ای بشه.
مث رای داورهای فوتبال یا اسکار، که هیچوقت نمیشه سلیقه انسانی رو ازش جدا کرد.
.
خطای شناختی چند نمونه داره یکیشو میگم که اتفاقا توی طرفداری خیلی رواج داره:
انسان اولیه دید که یه نفر یه میوه قرمز خورد و مرد.
بعدش اون برای اینکه نمیره، هیچوقت میوه قرمز نخورد.
و این مساله تا الان توی تکامل مغزی ما موندگار شده و باعث میشه که تصمیمهایی رو بگیریم که بر اساس داوریهای ظاهری ما گرفته میشه.
.
مثلا برای مندی خیلیا میگن چون سیاه پوسته پس معلومه کرم از خودشه.
یا اینکه چون فوتبالیسته مشکل از خودشه.
یا اینکه چون پولداره یا چون مجرده و هر چیز دیگهای.
و اینم اضافه میکنن که چون رشوه داده پس بی گناه اعلام شده!
در حالی که ممکن بوده حتی همه اتهاماتش از اول آلوده به خطاهای شناختی بوده باشه.
.
و این داوریهای خام و ناپخته در مورد فمینیسم یا لیبرالیسم و باقی مسائل هم هستش.
.
حتی واسه انتخاب دوست یا تیمهای ورزشی هم اینجور خطاهای شناختی رو دخالت میدیم البته به شکل ناخودآگاه.
.
تصور کنین یه زن و شوهر توی ماشینن و دارن میرن عروسی.
میرسن به یه دوراهی.
نمیدونن از کدوم ور برن.
زنه میگه بریم راست مرده میگه بریم چپ.
خلاصه میرن چپ و میرسن به تالار عروسی.
مرده به زنه میگه دیدی درست گفتم؟
خب این حرفش مغلطه هم هستش چون اون به طور قطعی مطمئن نبود کدوم سمت چپ درسته.
.
خلاصه اینکه مغز انسان یه موحود خنگه، باید پختهش کنین.
اون هم با اطلاعات درست.
یه لینک میذارم خوبه نگاهش کنین.
https://motamem.org/%D8%AE%D8%B7%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%86%D8...