طرفداری | تابستان 2006، بارسلونا تور پیش فصلش را در آمریکا برگزار کرد. رونالدینیو، دارنده توپ طلای آن سال که با بارسلونای فرانک رایکارد به تازگی قهرمان لالیگا و لیگ قهرمانان اروپا شده بود، به دیدن یک دوست قدیمی رفت و البته یک دوست جدید را هم با خودش برد.
کوبی برایانت، همان دوست قدیمی رونالدینیو در خصوص آن ملاقات گفته بود:
رونالدینیو دوست خوب من بود و در ملاقات با من، گفت میخواهم بازیکنی را به تو معرفی کنم که بهترینِ تاریخ خواهد شد. من گفتم تو چی؟ تو بهترینی. رونالدینیو گفت نه، نه. این بچهای که اینجاست، قرار است بهترین شود. آن بچه، لیونل مسی بود.
مسی یک سال از ثابت بازی کردنش در تیم اصلی بارسلونا میگذشت و بهتازگی از جام جهانی بههمراه تیم ملی آرژانتین برگشته بود. او به تازگی 19 ساله شده بود و خیلی از فوتبالیها تقریبا مطمئن بودند این پسر، مستعد است اما خیلیها نمیدانستند او تا چه اندازه خوب است. رونالدینیو میگوید:
من، دکو و کل تیم، لئو را از زمان حضورش در تیم جوانان دنبال میکردیم و بازیهایش را میدیدیم. ما همان موقع انتظار داشتیم که این پسر، در دنیا بهترین شود.
حرف آن روز رونالدینیو درست در آمده و لیونل مسی، با کسب هشتمین جایزه توپ طلا، رکورد جاودانهاش را بهتر از گذشته کرد. البته که بیراه نیست بگوییم رابطه خوب رونالدینیو و مسی، نقشی چشمگیر در موفقیت نهایی مسی ایفا کرد. رفاقت برادرگونه و البته نقش استادی رونالدینیو برای مسی، تاثیری بیش از آنچه فکر خیلیها در مورد شکل گرفتن این لیونل مسی گذاشت.
البته روایت محبوبی هم وجود دارد که میگوید پپ گواردیولا وقتی در سال 2008 هدایت بارسلونا را به دست گرفت، رونالدینیو را فروخت زیرا او معتقد بود حضور ستاره برزیلی، تاثیری منفی روی مسی خواهد گذاشت. این روایت تا حدودی درست است اما پشت پرده ماجرای جدایی رونالدینیو، تاثیر کلی او روی رختکن بارسلونا بود. در آن زمان این باور وجود داشت که حرفهایگری ستاره برزیلی بهکلی از بین رفته، تعهد اخلاقی ندارد و درست تمرین نمیکند. مسلما این باور درباره چند بازیکن اواخر سرمربیگری فرانک رایکارد در بارسلونا صدق میکرد. شبزندهداریهای رونالدینیو بیشتر شده بود و این روی فوتبالش هم تاثیر داشت. ادمیلسون، هافبک برزیلی پیشین بارسلونا گفته بود چند «نخاله» در ترکیب بارسلونا حضور دارند.
وقتی گواردیولا هدایت بارسا را به دست گرفت، او تصمیم گرفت رونالدینیو، دکو و ساموئل اتوئو دیگر در تیم نباشند. اولی و دومی به ترتیب به میلان و چلسی رفتند. اتوئو یک سال دیگر ماند و سپس به اینتر رفت. گواردیولا در اولین روز حضورش در بارسلونا گفته بود وقت شروعی تازه در رختکن تیم فرا رسیده است.
گراهام هانتر در کتاب بارسا: ساختن بزرگترین تیم دنیا نوشته:
بارسلونا تیمی جوان بود. لئو مسیِ تاثیرپذیر قطعا میبایست فرابشری باشد تا از سوی این بازیکنان بزرگ که نهتنها بتش بودند بلکه آنها را همچون خانوادهاش میدانست، گمراه نشود.
از رونالدینیو درباره این که آیا ممکن بود او لیونل مسی جوان را به بیراهه بکشاند سوال شد، او واکنش تندی نشان داد:
اینها مزخرف است.
اگر این فرضیه درست هم باشد، بازهم نقش اساسی رونالدینیو در اولین روزهای فوتبال لیونل مسی را نمیتوان زیر سوال برد. رونالدینیو به مسی کمک کرد تا پتانسیل خالصش به نبوغی کامل تبدیل شود و رفاقت این دو، به سود هر دو طرف بود. مسی وقتی اولین بار به تمرین تیم اصلی بارسلونا برده شد، 16 سال داشت اما بچهتر بهنظر میرسید و توصیههای رونالدینیو به او کمک کرد تا از استعدادش بهره بگیرد. لودویک ژولی، مهاجم پیشین بارسلونا در وصف مسی همان روزها به اسپورت گفته بود:
او یک موجود فضایی است و همه ما را در هم پیچید.
هنریک لارسون، مهاجم اسبق تیم ملی سوئد در مستند بیبیسی درباره مسی که پیش از جام جهانی 2022 منتشر شد، گفته بود:
وقتی رونالدینیو را دیدم، فکر میکردم این بهترین فوتبالیستی است که تا پایان عمرم میبینم اما بعد از دیدن مسی، نظرم عوض شد.
رایکارد در ابتدا درباره بازی دادن به مسی محتاط بود اما اتفاقنظر باتجربههای تیم و کادرفنی، رایکارد را متقاعد کرد تا نوجوان آرژانتینی را بهصورت دائمی به تیم اصلی بیاورد. اولین مسابقه حرفهای رسمی مسی مقابل اسپانیول در اکتبر 2004 و در 17 سالگی او بود. آنهایی که در آن تیم بارسا بودند، دو چیز را درباره مسی میگویند: او مشخصا استعداد حیرتانگیزی داشت و البته به شدت ساکت بود. صدایی از او در نمیآمد.
رونالدینیو هر دو موضوع را تشخیص داد. او خودش را به مسی نزدیک کرد تا بازیکن بیش از گذشته حس کند در خانه است و به بازی در کنار ستارگان عادت کند. رونالدینیو به مسی اطمینان داد که جایش در رختکن کنار او خواهد بود و او را برای شام به میز برزیلیها دعوت میکرد. رونالدینیو به شوخی به مسی میگفت تو تنها آرژانتینیای هستی که میتوانی در کنار برزیلیها غذا بخوری:
من هم در همان سن مسی برای اولین بار در یک مسابقه رسمی بازی کردم و دقیقا میفهمم یک پسر صرفا با استعداد در رختکن پر از بازیکنان بزرگسال، چه حسی دارد. برای این که فشار را از روی مسی بردارم، با او مثل برادر کوچکترم رفتار میکردم. سعی میکردیم شوخی کنیم و همه چیز طبیعی بهنظر برسد. من فقط صمیمیت در رفاقت را میخواستم نشان دهم.
لارسون که با رونالدینیو و مسی همتیمی بود، میگوید:
آن موقع، رونالدینیو اصلیترین چهره رختکت بود. لئو کارهایی که برای مرد اول شدن لازم بود را بهخوبی مشاهده میکرد.
البته فقط اینطور نبود که رونالدینیو فقط حامی لیونل مسی باشد. او از مکسی لوپز نیز پس از پیوستنش به بارسلونا حمایت کرده بود. مکسی لوپزِ آرژانتینی در مصاحبه با بیبیسی گفته:
رونالدینیو به من گفته بود هر چیزی نیاز داشته باشی، در خدمتت هستم. او این کار را برای لئو هم کرد. آنها در عین سوپراستار بودن، متواضع هم بودند. رونالدینیو میدانست مسی قرار است یکی از بهترینهای تاریخ شود و در هر لحظه پشت او بود.
البته خود رونالدینیو میگوید خبری از نصیحتهای پیچیده نبوده است:
لئو نیازی به نظر و توصیه نداشت. تنها توصیه من به او این بود: آزادانه بازی کن و لذت ببر. فقط بگذار توپ به پاهایت بچسبد، بقیه کار بهطور غریزی پیش میرود.
مسی هم این نصیحت را از رونالدینیو بهخوبی فرا گرفت:
سعی میکردم بعضی از کارهای رونالدینیو را تقلید کنم اما اساسا فقط برای لذت بردن بازی میکردم. رونالدینیو همیشه لبخند به لب داشت و من هم میخواستم همین حس را داشته باشم. فوتبال بازی کردن همیشه به معنای لذت و شادی برای من بوده و به همین خاطر فوتبال بازی میکنم.
رایکارد به تدریج از مسی در فصل 05-2004 استفاده کرد. اولین حضور او در لیگ قهرمانان به صورت ثابت، شکست 2-0 مقابل شاختار دونتسک بود اما دقایق حضور او در لالیگا فقط بهصورت چند دقیقه یار تعویضی محدود میشد که البته مصدومیت هم موثر بود. آخرین بازی فصل او 1 می 2005 مقابل آلباسته بود که مسی دقیقه 88 به جای اتوئو وارد میدان شد و بهنظر میرسید رونالدینیو اندک زمان باقیمانده تا پایان بازی را صرف تلاش برای به گل رساندن این پدیده جوان میکند.
این کار پس از ورود مسی به زمین انجام شد. رونالدینیو توپ را برای مسی فرستاد و جوان آرژانتینی توپ را از بالای سر دروازهبان عبور داد تا کاتالانها از خود بیخود شوند اما جشن آنها فقط چند ثانیه طول کشید؛ کمکداور پرچمش را بالا برده بود. رونالدینیو لبخند زد و سرش را تکان داد. صحنه آهسته نشان میداد که در بدترین حالت، مسی در حالت برابر با مدافع قرار دارد و آفساید، سختگیرانه بود.
مدتی بعد، دکو توپی را به سمت چپ زمین فرستاد که مسی توپ را با سرش بهصورت نصفهونیمه کنترل کرد. او پیش از پاس دادن به رونالدینیو، یک مدافع را پیش رو برداشت. رونالدینیو حرکت ثانیههای پیش را تکرار کرد. مسی بازهم توپ را از دروازهبان عبور داد تا توپ، غلتانغلتان وارد دروازه شود و اینبار پرچم کمکداور بالا نرفت. مسی دوید تا شادی کند اما برگشت تا به دنبال استادش برود. رونالدینیو هم به سمتش دوید و مسی روی کمر او پرید. صحنه طوری بود که مرد بزرگتر انگار داشت جانشینش را به بقیه نشان میداد.
رونالدینیو میگوید:
آن لحظه خاص را به یاد دارم چون کار مسی از آنجا شروع شد. مشارکت داشتن در ابتدای داستان او، زیبا است. این یک اتفاق طبیعی بود و دیدن این که دوست جوانم با زدن گلش نشان داد خوب کار میکند، مرا سرشار از شادی کرد. مایه خوشحالیام است که پاس گل از طرف من بود. اینکه اولین گل مسی با پاهای من ساخته شد، مرا لبریز از شادی میکند. این خاطره را هرگز از یاد نخواهم برد.
رابطه آنها کاملا صمیمی شده بود؛ رونالدینیو و مسی کاملا دوست بودند اما این حس وجود داشت که رونالدینیو، برادر بزرگتر مسی است. مرد بزرگتر به پسر جوان، چم و خم کار را یاد میداد. این جنبه استادی رونالدینیو را هیچکس دیگر نمیتوانست در حق مسی انجام دهد؛ کسی با استعداد مسی به شخصی نیاز داشت که خودش بداند بهترین بودن در دنیا چگونه است و همه از جمله همتیمیها، هواداران، حریفان، رسانهها و هواداران، تماشایش کنند.
«طبیعی و ذاتی» کلمهای است که رونالدینیو در مصاحبه با اتلتیک بیش از همه کلمات تکرارش کرده. با وجود تمام جوانب عملی و منطقی برای دوستی این دو نفر، اجباری هم برای این رفاقت وجود نداشت. اینطور نبود که کسی به رونالدینیو گفتوگویی آرام داشته باشد و به او بگوید: «هوای این پسر را داشته باش، او قرار است بازیکن خاصی شود». بلکه این اتفاق بهطور طبیعی افتاد.
گرچه رونالدینیو و مسی دو شخصیت کاملا متفاوت هستند. یکی از آنها فارغ از قیدوبند، برونگرا و گاهی اوقات حاشیهساز است که شبزندهداری را دوست دارد و از طرفی دیگری مردی ساکت، تودار، درونگرا و خانوادهدوست که البته در آن سالهای اول و رفاقت با رونالدینیو، مثل الان درونگرا نبود و در شهر با دوستش چرخی میزد. اگرچه که مسی از 21 سالگی به همسرش آنتونلا همیشه وفادار بوده و از 25 سالگی بچهدار شد. به اعتراف خود مسی، زندگی روزمزه خارج از فوتبال او تقریبا معمولی و حتی کسلکننده است.
رونالدینیو درباره تفاوت شخصیت خودش و مسی میگوید:
این به لطف فوتبال است. ما با هم وقت میگذراندیم، سفر میرفتیم، بازی میکردیم و عین یک خانواده بودیم. همیشه در کنار هم میخندیدیم و خوش بودیم. لئو که در رختکن کنار من مینشست، همیشه اوقات تودار بوده اما رابطهمان خوب است و هرگاه که بتوانیم یکدیگر را ببینیم، قطعا خوشحال میشویم.
آیا مسی بدون کمکهای رونالدینیو میتوانست بهترین بازیکن تاریخ فوتبال شود؟ احتمالا. برای متوقف کردن این طور نابغهها حتما باید اتفاق بزرگ و خاصی بیفتد اما چیزی که واضح است، رابطه دوستانه رونالدینیو و مسی، تاثیر مثبتی روی ستاره آرژانتینی داشت. با جدایی رونالدینیو، بارسلونا عملا تیم مسی بود. آن پسربچه مرد شده بود و این یعنی رونالدینیو کارش را کرده بود:
دیدن اینکه رفقا به رویاهایشان دست پیدا میکنند، خیلی خوشحالکننده است. این واقعا مرا خوشحال میکند.
گردآوری شده از سوی نیک میلر از وبسایت اتلتیک