طرفداری | چزاره پراندلی، سرمربی سابق تیم ملی ایتالیا، در تحلیل دربی دلا مادونینا گفت که اینتر از نظر کیفی، کمی و فیزیکی به میلان برتری داشته و مانند روسونری به یک بازیکن وابسته نیست. شب گذشته سیمونه اینزاگی در استادیوم جوزپه مه آتزا با گل های هنریک مخیتاریان، مارکوس تورام، هاکان چالهان اوغلو و داوید فراتسی با ۵ گل میلان را در هم کوبید و تک گل رافائل لیائو در نیمه دوم نیز نتوانست بار این شکست سنگین را کم کند.
این شکست به این معنی است که میلان با هدایت استفانو پیولی در پنج بازی اخیر متوالی خود در دربی دلا مادونینا شکست خورده که این موضوع خشم و ناامیدی هواداران این تیم را در پی داشته است. پراندلی در گفتگو با گاتزتا دلو اسپورت به تفاوت دو تیم در دربی میلان پرداخت و گفت:
اینتر برای من مانند یک کشتی جنگی بود. بازیکنان اصلی و ذخیرهها از نظر کیفیت، کمیت و فیزیکی، سهم یکسانی در بازی دارند. فرقی نمیکند که چه کسی در زمین باشد چرا که بر خلاف میلان به آنها به هیچ بازیکنی وابسته نیستند. میلان امروز به لیائو وابسته بود. در نیمه اول، میلان تقریبا 70 درصد مالکیت توپ داشت، اما کار زیادی انجام نداد. آنها به اینتر اجازه دادند که بیرحم باشد و از نظر تئوری کنترل بازی را در اختیار بگیرد. اینتر با دو پاس در عمق به گل رسید. وقتی مالکیت زیادی در اختیار دارید، فضاها بسته میشوند. میتوانید هر چقدر دوست دارید مالکیت را در اختیار داشته باشید و احساس پیروز بودن بکنید اما وقتی فضایی وجود نداشته باشد، کاری از پیش نمیبرید.
درباره تلاشهای پولیشیچ:
نسبت به بازیهای اول او خیلی زیاد تلاش میکرد تا تاثیرگذار باشد. همه گزینهها در کنارهها بسته بودند، دفاعهای کناری روی خط باقی میماندند اما در مصافهای نفر به نفر همیشه تعدادشان دو برابر میشد. او حتی تلاش میکرد دفاعهای کناری را با خودش به وسط زمین بکشد اما در این زمینه خیلی خوب کار نکرد.
توانایی اینتر در پیدا کردن فضاها:
پرس مهاجمها بسیار هماهنگ انجام شد و در حمله نیز زمانبندی فوقالعادهای داشتند. آنها به خوبی تراکم زیادی در وسط زمین به وجود آوردند. آنها با بازپسگیری توپ ضد حمله میزدند و به صورت طولی و مستقیم به سمت دروازه میلان یورش میبردند و این اولین کلید بازی بود. کلید دوم تورام بود. من به یاد ندارم کسی در اولین بازی خود در دربی اینقدر تاثیرگذار باشد، شاید اسنایدر در پیروزی ۴-۰ سال ۲۰۰۹، اما او در آن بازی گلزنی نکرد. او هر بار که صاحب توپ میشد، ویرانگر عمل کرده و علاوه بر سرعت خود، روی یافتن فضاهای مناسب تمرکز میکرد.
درباره لائوتارو مارتینز:
او خیلی بالغ شده است. او به عنوان کاپیتان از دقیقه اول تا آخرین دقیقه برای تیم بازی کرد، هم به دنبال گلزنی بود و هم برای هم تیمیهایش موقعیت ایجاد کرد. او هرگز این ویژگی خود را از دست نمیدهد: او میخواهد گل بزند و در واقع خیلی واضح بود که میخواست آن پنالتی را بزند.
تغییر سیستم پیولی در نیمه دوم:
وقتی شیوه بازی خود را اینگونه تغییر میدهید تا عقب افتادگی خود را جبران کنید، در واقع روی همه چیز خود قمار میکنید. اگر شما با 4 مهاجم بازی کنید و اینتر به این شکل فوق العاده مقابله کند، کار سختی خواهید داشت. همچنین به این دلیل که مشخص بود، اینتر از نظر بدنی نیز در شرایط بسیار خوبی قرار دارد.
دلیل کار نکردن تغییرات پیولی:
چون تغییرات اینزاگی کارساز و 100 درصد سازنده بود. اینتر انرژی و قدرت بدنی بیشتری داشت و مسابقه همانجا به پایان رسید. سیمونه تغییرات میلان را پذیرفت، بدون اینکه احساس کند نیازی به تغییر سیستم خود دارد.