بخش اول
۱-سرقت مرکز امانات نایت بریج
در ۱۲ جولای ۱۹۸۷ یک سرقت ۶۰ میلیونپوندی از مرکز امانات نایت بریج انگلستان رخ داد که انگلستان و جهان را وارد یک شوک عظیم کرد.
نابغهای که این سرقت را انجام داد فردی ایتالیایی به اسم «والرینو ویسِی» بود البته او در انجام این کار تنها نبود. نقشه از چه قرار بود:
ابتدا والرینو و همدستش یک صندوق را اجاره میکنند تا بهراحتی بتوانند وارد مرکز امانات شوند؛ سپس آنها وارد مرکز میشوند و مسئول و مأمور امنیتی آنجا را با طناب میبندند و به درب مرکز یک تابلو با نوشتهای به این شکل: «مرکز در حال تعمیرات هست و تا اطلاع ثانوی تعطیل است» را وصل کردند.
همهٔ گروه جمع شدند و یکی از بزرگترین سرقتهای جهان را به وجود میآورند. همهٔ افراد این گروه جز والرینو (والریو) دستگیر میشوند؛ اما او به آمریکای لاتین فرار میکند و یک زندگی جدید را برای خود به وجود میآورد. این پایان ماجرا نبود و او برای پیداکردن فراری خود به انگلستان میرود که موجب میشود دستگیر و به ۲۲ سال حبس محکوم شود!سرانجام او در سال ۲۰۰۰ پس از آزادی با پلیس درگیر و کشته میشود.
۲-سرقت بانک ملی بغداد
این بانک در تاریخ خود دارای یک سرقت بزرگ هست که این سرقت توسط افراد خود دولت عراق یعنی صدام حسین اتفاق افتاد! انگار صدام میدانست فردای آن روز قرار است آمریکا و نیروهای همپیمان به آنها حمله کنند و بغداد را بمباران کنند. (حمله نیروهای ائتلاف به عراق در سال ۲۰۰۳)
این سرقت اصلاً نیازی به نقشه هوشمندانه و تفنگ و... نداشت؛ بلکه صدام پسر خود قصی را با یک برگه به بانک میفرستد و در حدود ۵ ساعت سه کانتینر اسکناس ۱۰۰ دلاری پر میشود! صدام دستگیر و پسرش کشته میشود و نیروهای آمریکایی فقط ۶۵۰ میلیون را در دیوارهای کاخ صدام پیدا میکنند؛ اما هیچ ردی از ۳۵۰ میلیون پیدا نشد.
البته بانک وادیالسلام هم چند سال بعد دچار یک سرقت بزرگ ۲۵۰ میلیونی میشود.
۳-بانک مرکزی فورتالزا
در ۶ و ۷ آگوست ۲۰۰۵ یک گروه ۳۵ نفره مبلغی حدود ۵۲ میلیون دلار را از این بانک در برزیل دزدیدند. شاید این مبلغ نسبت به سرقتهای دیگر کمتر باشد؛ اما به عجیبترین و غیرممکنترین شکل گرفت.
آنها یک تونل ۸۰ متری را از زیر زمین حفر کردند که درست یک سر آن از محل نگهداری پولها سر در میآورد! آنها یکخانه در همسایگی بانک اجاره کردند و حدود سه ماه شبانهروز کار کردند تا بالاخره توانستند وارد بانک بشوند.
ولی همهٔ افراد گروه دستگیر شدند؛ اما فقط ده درصد از پولهای دزدیده شده پس داده شد.
۴-سرقت بانک نیس
آلبرت اسپاگیری در ستاد مدیریتی بانک کار میکرد و بعد از مدتی تصمیم گرفت روی به کار بزرگی بیاورد و اینکار هیچچیزی جز سرقت از بانک نیس نبود!
او با کمک همدستان خود حدود سه ماه تونلی را در شبکه کانالهای فاضلاب به وجود آوردند و سپس وارد بانک شدند و از تاریخ ۱۶ تا ۲۰ جولای ۱۹۷۶ درگیر سرقت و فرار از دست پلیس بودند و حدود ۶۰ میلیون فرانک را از بانک دزدیدند! آنها یک جمله معروف روی دیوارهای بانک به یادگار گذاشتند:
«بدون اسلحه، بدون خشونت، بدون آسیب رساندن به کسی»
آلبرت توسط پلیس دستگیر شد؛ اما با هوشمندی کامل از پنجره دادگاه خود را روی ماشین پارک شده انداخت و با موتورسیکلت فرار کرد؛ او حتی زندگینامه خود را منتشر کرد و مدعی شد هیچ استفادهای از پولهای بانک نداشته و همهٔ آن را برای کمک به فقرا بخشیده.
او دچار سرطان گلو شد و ۸ ژوئن ۱۹۸۹ آخرین روز زندگی او بود.
۵-سرقت ون زرهپوش شرکت candi SA
در ۲۸ ژوئن ۱۹۸۹ دیونیسو رودریگز مارتین رئیس حفاظت از یک ون زرهپوش امنیتی بود که ساعت ۱۰ صبح آن روز در اقدامی غیرمنتظره ون شرکت را دزدید! در آن روز خبری از همکارانش نبود و او هم از این موقعیت استفاده کرد و حدود ۲۹۸ میلیون پزو را دزدید.
او بخشی از پول را میان سه نفر از دوستانش تقسیم کرد و خود به برزیل گریخت و آنجا زندگی جدید را شروع کرد؛ اما در تاریخ ۱۹ سپتامبر ۱۹۸۹ توسط پلیس برزیل دستگیر و بعد از ۱۰ ماه زندانی بودن در برزیل توسط دولت به اسپانیا بازگشت و درنهایت در سال ۱۹۹۵ آزاد شد و ۱۷۵ میلیون پزو را پس داد؛ اما این شرکت بعد از سرقت ورشکست و نابود شد!
ممنون که خوندید ❤️
|