باشگاه فوتبال سانتوس، خانه دو بازیکن فوق ستاره مشهور جهان - که یکی از آنها "ورزشکار قرن" نام گرفت و به طور گسترده به عنوان بهترین فوتبالیست تمام دوران شناخته می شود - نام های مختلفی دارد، اما این تیم چگونه شکل گرفت و از آن زمان تا کنون چه کار کرده اند؟
باشگاه فوتبال سانتوس در 14 آوریل 1912 تأسیس شد. توسط سه ورزشکار از شهرداری رهبری می شود: ماریو فراز د کامپوس، ریموندو مارکز فرانسیسکو، و آرژمیرو د سوزا جونیور.
آنها از سال 1911 تا 1916 بدون شکست ماندند و قهرمانی ایالتی را به دست آوردند: جام Campeonato Paulista (معروف به Paulistão) برای دو بار.
اولین بازی آنها در 23 ژوئن 1912 در مقابل حریف محلی در تیم ترزا برگزار شد که سانتوس 2-1 پیروز شد.
آنها در اولین بازی رسمی خود در 14 سپتامبر 1912 با باشگاه اتلتیک سانتوس روبرو شدند که طی آن اولین گل رسمی سانتوس به ثمر رسید. فرم اولیه آنها خیلی خوب ادامه پیدا کرد و در جام Campeonato Santista de Futebol قهرمان شدند. 6 برد در 6 بازی، 35 گل زده و 7 گل خورده و اولین جام را برای باشگاه به ارمغان آورد. در 10 سال بین 1917 و اوایل 1927 سانتوس اغلب به عنوان یک تیم قابل احترام با بازیکنان با استعداد دیده می شد، اما تیمی نبود که واقعاً بتواند بزرگان لیگ را به چالش بکشد زیرا هرگز بالاتر از رتبه چهارم قرار نگرفت. در سال 1927، این دیدگاه تغییر کرد زیرا سانتوس حتی امروز هم برای باشگاه خود - کشف، ایجاد و پرورش بازیکنان جوان با استعداد را به عنوان هدف خود تصویب کرد. اولین پسر سانتوس، آراکن پاتوسکا، پسر اولین رئیس جمهور برزیل اولین مورد از این اکتشافات بود. پاتوسکا اولین سانتیستا (بازیکن سانتوس) بود که در یک بازی جام جهانی بازی کرد و در لیگ باعث شد سانتوس سه سال متوالی در سالهای 1927، 1928 و 1929 نایب قهرمان شود. بازیها، باعث شد که تیم به O ataque dos 100 gols (باشگاه 100 گله) لقب بگیرد. آنچه در پی آن رخ داد این بود که رئیس سانتوس به طور علنی اعلام کرد که سانتوس رسما یک باشگاه حرفه ای است. از طریق اخلاق ارزشمندی که در شعار رسمی باشگاه Técnica e Disciplina (تکنیک و انضباط) منعکس شده است، تیم به شدت برای بازی آینده آماده میشد. تیم با انجام 14 بازی دوستانه، 7 برد، 4 شکست و 3 تساوی آماده شد.
با نزدیک شدن به پایان فصل، سانتوس در ورزشگاه پارکه سائو خورخه - که در آن زمان زمین خانگی کورینتیانس بود - مقابل کورینتیانس قرار گرفت و آنها را با گل های رائول و پاتوسکا 2-0 شکست داد و اولین عنوان قهرمانی لیگ خود را در آخرین بازی به دست آورد.
از فردای آن، این تیم وارد یک دوره خشکی 20 ساله شد که از هرگونه جام محروم شد و نتوانست هیچ قهرمانی در لیگ به دست آورد. اگرچه آنها موفق نبودند، ولی در جنبه های فنی، کادر مدیریتی سانتوس سخت کار میکردند، و سانتوس بهتدریج در حال جستجو، جذب و ساختن یک تیم فوقالعاده برای بردن دوباره لیگ در اواسط دهه 1950 بود. علیرغم این طلسم، آنها سرانجام سالهای انتظار خود را برای دومین پائولیستائو (لیگ برزیل) شکستند و سال 1956 شاید مهمترین سال در تاریخ سانتوس باشد. یک بازیکن با استعداد فرازمینی، بلافاصله پس از بردن دومین پائولیستائو، به سانتوس میرسد، گویی پاداشی برای دستاورد آنهاست. به ندرت 2 یا 3 بازیکن وجود دارند که می توانند در جملات مشابه او استفاده شوند، اما او برای همیشه اولین فوق ستاره واقعی فوتبال خواهد بود... نام این بازیکن ادسون آرانتس دو ناسیمنتو بود، اگر نام او را نشنیده باشید، خواهید شنید. او را با نام مستعارش بشناسید... پله.
پادشاه...
پادشاهی در میان مردان سانتوس، بر خلاف بسیاری از داستانهای بازیکنان بزرگ که مجبور بودند برای پیوستن به یک تیم خوب بجنگند، یا اینکه خوشبختانه به عنوان یک جوان به یک فوق ستاره بالقوه برخورد کرده بودند، پله به سادگی به آنها معرفی شد. هدیه ای از خدایان فوتبال پله در 15 سالگی برای تیمش بارو فوتسال بازی میکرد ولی استعدادیابان آنقدر تحت تأثیر قرار گرفتند که مربی او را برای آزمایش به سانتوس آورد و اظهار داشت که او «بزرگترین بازیکن فوتبال جهان» خواهد بود. مطمئناً پله تحت تأثیر قرار گرفت و با سانتوس قرارداد گرفت و حرفه ای را آغاز کرد که نه تنها بر سانتوس یا فوتبال برزیل، بلکه بر کل جهان تأثیر عمیقی خواهد گذاشت. پس از امضای قرارداد، پیشگویی او برای جهانیان پیشبینی میشد، زیرا او در اولین بازی خود در سن 15 سالگی گل زد. در سال 1958، سومین قهرمانی ایالتی با پله 18 ساله ای که در کنار هسته قوی زیتو، پاگائو، فرمیگا و تیته بازی می کرد، به دست آمد. اگر هر برزیلی پس از فصل 1958 در مورد توانایی پله شک داشت، او را جن گیری میکردند. در طول فصل سانتوس برای قهرمانی سومین پائولیستائوی خودش، پله به طور اتفاقی در 38 بازی 58 گل به ثمر رساند. با ظهور سانتوس و سلطه آنها، آنها در سراسر جهان ترسناک شدند. به طور معمول رقبا را با نتیجههای 10-0 و 12-1 شکست می دهد و در چند مورد بدون وجود پله در تیم، رقبا دو رقمی می شوند. سال بعد تغییرات مهم دیگری برای سانتوس و برزیل رخ داد. تشکیل مسابقات سری آ برزیل تا کنون، تیم ها در ایالت های مربوطه به رقابت می پرداختند، اما تشکیل یک تورنمنت سراسری که کل کشور را در بر می گرفت، چشم اندازی هیجان انگیزی بود. حالا، موفقیت آنی نبود، سانتوس در فینال مسابقات افتتاحیه مقابل باهیا شکست خورد، سپس در سال 1960، آنها با شکستی نزدیک مقابل پالمیراس موفق به قهرمانی نشدند. با این وجود، در سال 1961، سانتوس بازگشته بود و مشتاق تر از همیشه برلی قهرمانی بود. این برای تیم بدبخت آر جی که در نیمه نهایی خود 12 گل دریافت می کرد، آشکار بود. و مقابل باهیا با بردی ۶_۱، انتقام خود را گرفتند و آن سال قهرمان شدند.
سانتوس 8 تا از 10 پائولیستائوی ممکن را در دهه 60 گرفت، آنها تنها در سال های 1963 و 66 در قهرمانی شکست خوردند، باوجود قهرمان نشدن در سال 63، این سال برای سانتوس با قهرمانی در لیگ قهرمانان جدید آمریکای جنوبی، کوپا لیبرتادورس، بسیار دلپذیرتر شد. سال قبل هم در فرمت قبلی برنده شده بودند. حتی تاثیرگذارتر از آن، 5 جام متوالی آنها در سری A برزیل بود، از سال 1961 تا 65، آنها به سادگی نمی توانستند شکست بخورند. اما آخر از همه، آنها به عنوان بهترین تیم باشگاهی جهان، قهرمان جام بین قارهای شدند، با شکست دادن بنفیکا و آث میلان در سالهای 1962 و 63، به عنوان بهترین تیم باشگاهی جهان شناخته شدند. در سال 1970، پله نشانههایی از افول را نشان میداد، و ظاهراً تمام آنچه را که در جام جهانی نشان داده بود از دست میداد...
هیچ چیز برای همیشه باقی نمی ماند.در سال 1973 سانتوس یکی دیگر از پائولیستائو ها را به دست آورد و پله حتی بهترین گلزن را به دست آورد. اما او در آن سال فقط 11 گل زد که آن را با استانداردهای بالای خودش، میشود آمار ضعیفی دانست. با وجود داشتن 6 بازیکن سانتوس در تیم برزیل قهرمان جام جهانی 1970، از جمله پله و کارلوس آلبرتو، این تیم تلاش کرد تا درخشش خود را در دهه 60 بازیابد. در سال 1974، پله تقریباً 35 ساله بود و تنها 1 گل در لیگ ایالتی به ثمر رسانده بود که 9 گل دیگر او در آن سال، از 17 مسابقه ملی به ثمر رسید. او به درستی به تیم آمریکایی نیویورک کاسموس فروخته شد، در اقدامی که محبوبیت فوتبال را در آمریکا به شدت افزایش داد، درست مانند انتقال لیونل مسی در سال جاری. بازیکنانی مانند منینوس داویلا، پیتا، ژواری، ژائو پائولو و نیلتون باتاتا به آنها کمک کردند تا در دوران پس از پله به موفقیت برسند، اما ثبات وجود نداشت. پس از قهرمانی پائولیستائو در سال 1978، باشگاه تا سال 1984 بدون قهرمانی در هیچ عنوان مهمی روبرو شد. سانتوس، علیرغم تمام موفقیتهای قبلی خود، به دلیل تصمیمات مالی ضعیف و سرمایهگذاریهای مختلف که به دنبال گسترش دامنه باشگاه بود، در نهایت ضعیف تر شد. موفقیت های کوچک آنها در دهه 80 عمدتاً به لطف مهاجمشان سرجینیو چولاپا بود که در تمام دهه 80 برای سانتوس بازی کرد اما در فصل 83/84 بازیکن برجسته ای بود و در 36 گل 34 را به ثمر رساند و به آنها کمک کرد تا پائولیستائو دیگری را به دست آورند. اما اوضاع واقعاً برای سانتوس تغییر نکرده بود. این باشگاه تا اواخر دهه 90 به این موفقیت دست پیدا نکرد و در سال 1998 کوپا کونمبول را که در اصل جام یوفا آمریکای جنوبی بود، برد. در آن زمان کمی شوکه کننده بود، سانتوس لیگ خوبی داشت و در لیگ ملی پنجم شد، که به هیچ وجه یک شکست نبود، اما قهرمانی در دومین رقابت بزرگ در نیمکره جنوبی خارج از انتظارات هواداران بود. در سال 98، پس از پیروزی آنها در جام قاره ای، مارسلو تکسیرا، رئیس جدید، که از بوی موفقیت جسارت یافته بود، در حالی که آهن داغ بود ضربه ای زد. سانتوس برای آماده سازی سانتوس برای سلطه در قرن بیست و یکم، با طلوع هزاره جدید هزینه های زیادی را صرف کرد. اما به دنبال افراط در خرج کردن، هزینه های کلان سانتوس کاملاً از بین می رفت. سانتوس در افت عملکرد بیسابقهای توانست در سال 2000 در رده هجدهم و در سال 2001 رتبه 15 را به دست آورد. با توجه به سرمایهگذاری روی بازیکنان، این وضعیت پایدار نبود. مطمئناً، در سال 2002، آنها آنچه را که میتوانستند از نامهای بزرگ پس گرفتند، و از چیزی که در وهله اول موفقیتشان را به ارمغان آورده بود، عقبنشینی کردند. مجموعه جوانان. عقب نشینی از اصول بنیانگذار خود سانتوس با فراخواندن نام های معتبری مانند مدافع میانی آینده چلسی، الکس، روبینیو و قهرمانی دیگر، هافبک تهاجمی به نام دیگو، سانتوس بار دیگر به اوج بازمی گردد.سانتوس با تیم جوان خود جایگاه هشتم را در لیگ ملی به پایان رساند و تنها با تفاضل گل راهی پلی آف شد. در بازی دور اول پلیآف موقعیت های کمی نصیب سانتوس شد ولی نتیجه پیروزی 3-0 مقابل تیم سائوپائولو بود که کاکا جوان و لوئیس فابیانو در آن حضور داشتند.
اما، پس از برد مجموع 3-1 مقابل گرمیو، سانتوس در فینال قرار گرفت و تنها یک تساوی تا اولین قهرمانی ملی از سال 1968 فاصله داشت. در رویارویی با تیم قدرتمند کورینتیانس، آنها در مجموع 5-2 پیروز شدند، بازی نزدیک بود. در سال 2004 شاهد یک قهرمانی دیگر در لیگ ملی بودیم، این بار با کسب 89 امتیاز اول شد و پس از تغییر قوانینی که باعث شد مسابقات در قالب لیگ سنتی تر به خود بگیرد، لیگ را به دست آورد. سانتوس به زودی باید دوباره به جوانان تکیه کند زیرا بازیکنان ستاره ای مانند روبینیو فروخته شدند. پس از چند انتقال ضعیف در بازار نقل و انتقالات، سانتوس باید بار دیگر به جوانان تکیه کند. پس از سال 2008 که در آن به سختی از سقوط اجتناب کردند، یک بار دیگر انگشتان خود را به آکادمی فرو بردند. البته، همانطور که همیشه برای سانتوس به نظر می رسد، این کار نتیجه داد، این بار نیمار جوان و گانسو را به تیم اصلی دعوت کردند، هر دو بازیکن به سرعت به عنوان فوق ستاره های بعدی برزیل معرفی شدند. گویی این باشگاه یک خط کارخانه از بچه های شگفت انگیز داشت که می توانستند در هر زمان یک دانشمند فوتبال تولید کنند. طی 3 سال بعد، سانتوس 3 پائولیستائو پیاپی را برد تا دوباره به تسلط خود در منطقه پر رقابت سائوپائولو بازگردد. اما این در مقایسه با قهرمانی معروف کوپا لیبرتادورس در سال 2011 که به انتظار 48 ساله از زمان پله پایان داد، چیزی نبود. دهه گذشته از آن زمان شاهد بازگشت به الگوی آشنای سانتوس بودیم. موفقیت متناوب پس از فروش بازیکنان ستاره، با عناوین قهرمانی ایالتی در سالهای 2015 و 2016. اما از آن زمان به بعد سانتوس به یک راه حل سخت دیگر دست پیدا کرد و از زمان قهرمانی در سال 2016، 3 بار در دور حذفی در مسابقات قهرمانی ایالت شکست خورد. همه چیز به نظر نمی رسید. در لیگ کشور بسیار بهتر است. آنها اکثراً در میانه جدول بوده اند، به جز دو چالش بی ثمر که در آن هر دو بار در سال 2016 و 2019 نایب قهرمان شدند. اکنون هر روز به شکلی جادویی تعداد دیگری از سوپراستارها را در کوسن مبل خود پیدا کنید…
ترجمه از سایت تاریخ فوتبال