سری آ و داستان های پر فراز و نشیبش، هیچگاه مانند دیگر لیگ ها نتوانست که جایی میان صفحات اینترنتی باز کند و چه بسیارند بازیکنان و مربیان تاثیرگذار و مهمی که هرگز به ذهن هواداران ورود نکردند؛ اما وقتی پای هواداران قدیمی و عاشقان واقعی به ماجرا باز می شود، دیگر نمی توان چیزی را پنهان دانست.
یک مدافع وسط. بی شک اولین نگاه ها به او در رم بود. کارلو در باشگاه مورد علاقه اش، آ اس رم، مدت ها و از سن جوانی بازی می کرد. کارلو، پسری رمی با لهجه ی قوی، همیشه با نام سور کارلتو شناخته می شد. او، با وجود بازی در تیم جوانان اما هیچگاه نتوانست خود را در قامت یک مدافع وسط اثبات کند. کارلو، یک سال را در رم گذارند و به لاتینا، شهری در لاتزیو، رفت. شاید اغراق نباشد که او هیچگاه یک مدافع کلاس جهانی نبود. بعد ها، سور کارلتو به اسپال و سپس به سیِنا رفت. سیه نا، باشگاه در توسکانی و باشگاهی همچون رم، لاتینا و اسپال تنها یک فصل میزبان این مرد ایتالیایی بود. و در آخر، کارلو به آرامش کده ای با نام آسکولی می رود. آسکولی، تیمی در مارچه که با وجود تاریخچه ی طولانی و قدمت اما فقط به کسب افتخار در سری چی و سری بی پرداخته بود. همه در مارچه عاشق سور کارلتو هستند، چرا که کارلتو نیز عاشق هواداران و خود باشگاه آسکولی بود. رابطه ی آسکولی و ماتزونه چیزی فرای یک رابطه عادی بود. بر خلاف تمام باشگاه های قبلی، کارلو ماتزونه تا پایان دوران بازیگری اش در آنجا، یعنی مارچه، ماند. ماتزونه، سرمربی خوش فکر ایتالیایی، یک و نیم سال آخر خود را به عنوان مربی-بازیکن گذارند و در نهایت، مدیران باشگاه اسکولی بدین نتیجه رسیدند که او فردی مناسب برای باشگاه است و کارلتو نیز فهمید که دیگر وقت وداع با مستطیل سبز است.
آسکولی، باشگاهی با لقب دارکوب ها، در لیگ دسته سوم و موسوم به سری چی نیز اوضاع و احوال خوبی نداشت. دارکوب ها هیچ وقت تیمی قدر و همراه با یک مربی با دانش نبودند اما کارلو ماتزونه یک منجی بود. کارلتو چند سالی زمان برد تا بتواند تیمی جوان و با انگیزه بسازد. کارلو در نهایت و در سال ۱۹۷۲، بالاخره و پس از سالیان می تواند که دارکوب ها راهی دسته بالاتر کند، سری بی. سال ها می گذرد و کارلتو در اثبات خود موفق بوده است. او آسکولی را برای اولین بار به بالاترین سطح فوتبال ایتالیا رساند و آنها اولین حضور تاریخی خود در سری آ را رقم زدند.
و بعد ها، او به فیورنتینا رفت، یک سال رتبه ی سوم را تصاحب و نیز سوپرجام انگلیس-ایتالیا را کسب کرد (برنده ی جام حذفی ایتالیا و برنده ی جام حذفی انگلستان در دو مسابقه ی رفت و برگشتی به مصاف هم می رفتند.)
کارلو ماتزونه پس از فیوره به چندین و چند تیم دیگر رفت، به آسکولی بازگشت و بازگشت بولونیا به مسابقات اروپایی را رقم زد تا در نهایت، کارلتو یک تماس شوکه آور می شنود: "از تو می خواهیم که به رم برگردی سور کارلتو."
با این وجود، شادی بی وصف کارلتو تنها سه سال ادامه داشت و او در رم موفقیت بزرگی رقم نزد اما فرانچسکو توتی جوان را به تیم اضافه کرد و مسیر او را هموار تر کرد. پس از بازگشت به کالیاری و دورانی کوتاه مدت در بندر ناپل، ماتزونه هدایت بولونیا را مجدداً بر عهده گرفت. او با تازی ها قهرمان تورنومنت تابستانه ی اینترتوتو شد، به نیمه نهایی یوفا کاپ و کوپا ایتالیا و جواز حضور در یوفا کاپ برای فصل بعد را نیز کسب کرد و بعد نیز از بولونیا جدا شد. پس از دورانی نه چندان جذاب در پرویا، او به برشا پیوست.
در لومباردی و در مسیر هدایت پرستو های کوچک، او روبرتو باجو، ایگلی تاره، پپ گواردیولا و آندره پیرلو را در اختیار داشت. برشا توانست پس از چهل سال از سقوط بگریزد و بهترین نتیجه ی تاریخش در سری آ را کسب کند و به فینال جام اینترتوتو برسد. سور کارلتو، در تصمیمی غیر منتظره پیرلو را در نقش هافبک عمقی یا همان رجیستا بازی داد و پیرلو نیز در نقش جدیدش خوش درخشید. و فصل ۲۰۰۲-۲۰۰۱، بخش جالب و البته مشهور داستان. برشا در مقابل آتالانتا بازی دارد؛ یک بازی حساس. پس از رقم خوردن نتیجه ی ۳ بر ۱ و عقب افتادن تیم کارلو ماتزونه در دربی لومباردی، هواداران آتالانتا توهین های بی شرمانه ای را حواله ی کارلو می کنند. زمان به سرعت می گذرد، روبرتو باجو یک گل زده است اما برای از بین بردن اختلاف هنوز یک گل نیاز است و...بودای کوچک گل سوم خود و تیمش را می زند، کارلتو به سمت هواداران افراطی آتالانتا می دود و مقابل آنها خوشحالی می کند. او اصلا فکر نمی کرد که می تواند ۷۰ متر بدود اما در آن لحظه فقط به این فکر می کرد که باید تا وقتی نفس دارد بدود.
بعد ها، سور کارلتو مجددا به بولونیا بر می گردد و پس از آن به لیورنو می رود.
کارلو ماتزونه، مربی خوش فکر و ایتالیایی، بیش از ۱۰۰۰ بازی رسمی به عنوان سرمربی قرار می گیرد و عنوان با تجربه ترین سرمربی فوتبال ایتالیا را کسب می کند. کارلتو، در طی این سال ها، رکورد نروئو روکوی افسانه ای را می شکاند و در تاریخ سری آ بی همتا می ماند. او به شاگردانش درس های زیادی آموخت و بر آنها تاثیرات زیادی گذاشت. پپ گواردیولا چنین می گوید که فلسفه ی کارلتو بر او و فلسفه ی مربیگری اش تاثیر گذاشت و او در دورانش در برشا درس های زیادی از کارلو ماتزونه آموخت. روبرتو باجو نیز درباره ی او می گوید:" کارلو ماتزونه یکی از برترین افرادی است که دوران بازی ام سرمربی من بوده است. او از من خواسته بود که دوباره برای او در لیورنو بازی کنم اما با وجود تمایل برای قدردانی از او، شرایط جسمانی من برای این کار مساعد نبود."
کارلو ماتزونه، ۱۹ آگوست سال ۲۰۲۳ چشم از جهان گشود. مرد رمی سال ها مانند گلادیاتور های رم جنگید و لحظات ماندگاری خلق کرد. ماتزونه هیچگاه معروف و مشهور نبود اما دلیلی نمی شود که او فرد مهمی نبوده باشد. ماتزونه، این بار و در روز ۱۹ آگوست، تصمیم می گیرد که به یک سفر بی بازگشت برود. او تصمیم می گیرد که برای همیشه در آسکولی پیچنو، شهری که در همه زمان میزبان وی بوده است، به سفری بی پایان برود. خداحافظی با کارلو ماتزونه، مردی که هیچگاه تسلیم نشد.