دنیای فوتبال یک دنیای پرهیجان است که مثل همیشه طرفداران خاص خودش را دارد و پر است از اتفاقات عجیب و غریب!
در ذهن همه ما لحظاتی از این ورزش حک شده است از شیرینترین و به یادمندنیترین خاطرات تا تلخترین و زجرآورترین. اما آنچه نمیدانیم برخی از داستانهای عجیب و غریبتر، معمولیتر و کم زرق و برقتر است. مانند هر دستاورد بشری فوتبال و حواشی آن سرشار از داستانها و شایعاتی است که با شنیدن آن سرهایتان را به نشانه ناباوری تکان خواهید داد.
بازی سه نیمه ای!
یکی از بازیهای لیگ انگلستان در سال ۱۹۸۴ برای همیشه در تاریخ فوتبال جاودانه خواهد شد به خاطر برگزاری این بازی در سه نیمه ۴۵ دقیقهای. ماجرا این طور آغاز میشود که داور اصلی مسابقه بین تیمهای ساندرلند و دربی کانتی به بازی نمیرسد و این دیدار با سوت فرد دیگری آغاز میشود، نیمه نخست به پایان میرسد، داور اصلی سرمیرسد و اعلام میکند که دو تیم باید ۹۰ دقیقه دیگر بازی کنند، این بازی در نهایت با نتیجه ۱۱-۰ به سود ساندرلند به پایان رسید.
پا برهنه ها به بهشت نمی روند
در جام جهانی ۱۹۵۰، کشور هند به عنوان اولین کشور آسیایی به جام جهانی رسید. مردم استعمارزده هند به قدری از این اتفاق خوشحال و شادمان بودند که سر از پا نمیشناختند و ماهها جشن و سرور به پا کردند. قرار بود جام جهانی ۱۹۵۰ در کشور برزیل انجام شود و هندوها به برزیل سفر کنند اما پس از برآورد هزینه، مسئولان ورزش کشور هند از اعزام بازیکنان فوتبال این کشور به برزیل منصرف شدند، چراکه عملا پولی در بساط نبود. بازیکنان هند نه پولی برای خرید بلیت سفر به برزیل داشتند و نه حتی برای خرید کفش و پیراهن ورزشی.
هزینه نقل و انتقال : ۱۵ کیلوگرم سوسیس بلغاری!
ماریوس سیورا در لیگ باشگاهی رومانی در سال ۲۰۰۶ به ازای ۱۵ کیلوگرم سوسیس از تیم یوتی آراد به رگال هورنیا منتقل شد، هرچند این بازیکن در تیم جدیدش نیز تنها یک روز دوام آورد و آنقدر توسط هم تیمیهای جدیدش به علت شرایط نقل و انتقالش مسخره شد که باشگاه را ترک کرد.
اتمام بازی با کارت قرمز
خوزه مانوئل بارواسکاندون در لیگ دسته دوم کلمبیا با کارتهای قرمز بازی را به پایان برد. او پس از اخراج نهمین بازیکن در سوت خود میدمد و بازی را نیمه کاره به پایان میرساند. وی در توصیف این بازی میگوید: «اگر بازی ادامه پیدا میکرد مجبور بودم همه را اخراج کنم؛ حتی توپ بازی را.»
طرفدار افسانه ای منچستر یونایتد
نورمن ویندرام در تمام طول عمر طرفدار منچستریونایتد بود. در سال ۲۰۰۲ اعلام شد که او از سال ۱۹۲۶ در تمام مسابقات خانگی منچستریونایتد در اولترافورد شرکت داشته است. وی میگوید: «برای اولین بار در سن چهار سالگی به ورزشگاه آمدم و پس از آن به صورت متوالی در بیش از ۱۸۰۰ مسابقه خانگی یونایتد شرکت کردم.» نورمن یکی از وفادارترین هوادارانی است که یک تیم تاکنون داشته است و داشتن همچون هواداری واقعا فوق العاده است.
جوک گفتن ممنوع!
تیم زیر ۲۰ سال شیلی در سال ۲۰۰۲ به خاطر خندیدن جریمه شد. فدراسیون فوتبال این کشور بازیکنان این تیم را مجازات کرد به این علت که یکی از بازیکنان در جریان تمرینات جوکی را تعریف میکند که همه بازیکنان از خنده روده بر میشوند و اخلالی در جریان تمرینات ایجاد میشود. مربی تیم از این مسأله شکایت و عنوان میکند این رفتارها باعث از بین رفتن اقتدار و تمرکز مربی شده است و پس از آن جک گفتن در این تیم ممنوع اعلام میشود.
بالوتلی متفاوت
در سال ۲۰۱۱ مهاجم آن زمان منچسترسیتی که یکی از پرحاشیهترین بازیکنان دنیای فوتبال به حساب میآید به سرعت وارد اتاق رئیس میشود اما نه رئیس خودش. یک هوادار جوان در حین تمرینات از بالوتلی تقاضای گرفتن عکس میکند که در نهایت این تقاضا باعث میشود سوپرماریو کنجکاو شود که چرا این پسربچه الان در مدرسه نیست؟ ظاهرا پسربچه برای رفتار ناشایست چندروزی از مدرسه اخراج شده است، در نهایت بالوتلی به همراه مادر پسربچه راهی اتاق آقای رئیس میشوند و تقاضای بازگشت او را به مدرسه میکنند. رئیس نیز در حالتی قرار میگیرد که نمیتواند این تقاضا را رد کند و سرانجام یک کار درست هم از بالوتلی صورت میگیرد.
تیم فوتبال زنان ژاپن در سال ۲۰۱۱
پیروزی فوتبال زنان ژاپن در سال ۲۰۱۱ خیلی بیشتر از یک بازی فوتبال اهمیت داشت. تنها چند ماه پیش از آن زلزله و سونامی در شمال ژاپن جان ۱۵ هزار نفر را گرفته بود و شمار مردگان هر روز افزایش مییافت. اما زنان ژاپنی در هر بازی با یاد این قربانیان وارد زمین شدند و با روحیه و شهامتی مثالزدنی از مرحله گروهی و حذفی عبور کردند و در فینال تیم قدرتمند آمریکا را شکست دادند و به قهرمانی رسیدند. آنها در تمام بازی عکسها و خاطرات قربانیان را گرامی داشتند و تمام پیروزیهای خود را به آنان تقدیم کردند و جوایز نقدی خود را برای بازسازی اماکن تخریب شده اهدا کردند.
ویکتور وانیاما و عبور از غیر ممکن
وانویاما بهترین مثال در این زمینه است. نرسیدن به چیزهایی که دوست دارید یا شما را نابود میکند یا چنان از نظر ذهنی شما را قوی میسازد که مرز ناممکنها را در مینوردید. در بعضی نقاط آفریقا حتی از سادهترین لذتهای زندگی نیز نمیتوان بهره برد. او انتخابی نداشت اما یاد گرفت چطور بدون کفش و حتی بدون توپ فوتبال بازی کند چرا که پدر و مادرش توانایی خرید این اقلام را نداشتند. او به سختی کار کرد پیش از آنکه بتواند به عنوان بهترین بازیکن تورنمنت کودکان انتخاب شود، و سرانجام توانست به اولین جفت کفشش دست یابد، او این جفت کفشها را نگه داشته است تا همیشه در خاطر بسپارد که از کجا آمده است و رسیدن به چیزهایی که دوست دارد مستلزم چه تلاش طاقتفرسایی است. او میگوید: «فوتبال حرفهای همیشه رویای من بود، حالا من این شانس را دارم پس به آینده نگاه میکنم و بهترین تلاشم را انجام خواهم داد.»