اختصاصی طرفداری | هواداران فوتبال در سراسر دنیا در فصل نقلوانتقالات با انبوهی از اخبار علاقه تیمهای بزرگ دنیا به بازیکنان مختلف روبهرو میشوند و این اخبار را تا لحظه به سرانجام رسیدن و یا منتفی شدن انتقال رصد میکنند.
بااینحال در پشت پرده این اخبار جذاب نقلوانتقالاتی، تیمهای مختلف فنی و کمپانیهای مختلف فنی وجود دارند که در نهایت باعث انتخاب یک بازیکن برای جذب در یک باشگاه بزرگ میشوند. پیشازاین در یادداشتهای مختلف اشاره کردهایم که چندین کمپانی مرجع تحلیل و آنالیز در دنیای فوتبال وجود دارد که بزرگترین باشگاههای دنیا با آنها قرارداد دارند و ضمن دریافت دادههای فنی پیشرفته مربوط به تیم و بازیکنان مختلف، کادر فنیشان نیز در ارتباط نزدیک با این کمپانیها هستند.
شهاب شهابی، تاکتیک نویس رسانه طرفداری که در دورههای مربیگری و آنالیز مختلف شرکت کرده و از نزدیک نیز فرایند کار این کمپانیها را رصد میکند و با آنالیزورهای مختلف نیز در ارتباط است، در این یادداشت به طور مصداقی نحوه همکاری و کار باشگاههای مختلف با یکی از این کمپانیها را در راستای جذب بازیکنان موردنظر تشریح میکند که بهخوبی میتواند نشان دهد بزرگترین باشگاههای دنیا چگونه دست روی یک بازیکن خاص میگذارند و چرا بر جذب او بهعنوان جانشین بازیکن فروش رفتهشان اصرار میورزند:
درباره کمپانی StatsBomb به عنوان یکی از سه کمپانی اصلی مرجع تحلیل و آنالیز فوتبال در یادداشتهای مخلتف بارها صحبت کردهام (گفت و گوی فنی با رئیس دپارتمان آنالیز این کمپانی). دادههای فنی پیشرفته مختلفی که این کمپانی ارائه میدهد را بارها تعریف کردهام و نحوه استفاده از آنها را نیز شرح دادهام. طبیعتا بزرگترین باشگاههای دنیا در لیگ برتر انگلیس و سایر لیگهای معتبر اروپایی از مشتریان این کمپانی هستند و قراردادهای مختلفی جهت دریافت لایههای مختلف اطلاعاتی این کمپانی دارند. یکی از خدمات ویژهای که StatsBomb به مشتریان خود میدهد، ابزاری است که در این کمپانی ما از آن تحت عنوان «Doppelgängers» نام میبریم.
یکی از خدماتی که بزرگترین باشگاههای دنیا و کادر فنیشان از این کمپانی دریافت میکنند، «Doppelgängers» است. جایی که StatsBomb میتواند نزدیکترین بازیکنان را از حیث دادههای فنی پیشرفته مختلف به بازیکنان هر تیمی در هر نقش و پستی معرفی کند تا به عنوان جانشین جذب تیمهای مختلف شوند. به عنوان مثال همه میدانیم که منچستریونایتد در جست و جوی جذب یک مهاجم در نوک خط حمله است. به نظر شما آنها چگونه در حال حاضر به نام راسموس هویلوند رسیدهاند؟
روال کار اینگونه است که اریک تن هاخ، به عنوان سرمربی تیم، لیستی از ویژگیهای فنی، نقشها و دادههای فنی پیشرفتهای که مهاجم نوک مورد نظرش باید در آن عملکردی خوب، قابل قبول و یا عالی داشته باشد را در اختیار کادر فنیاش قرار می دهد. کادر فنی یونایتد این لیست را با کمک کمپانیهای مرجع تحلیل و آنالیز مانند StatsBomb در انبوهی از دادههای فنی پیشرفته مربوط به بازیکنان وارد میکنند و در نهایت نزدیکترین بازیکنان به ویژگیهای فنی مدنظر اریک تن هاخ را روی میز او قرار میدهند. اینجاست که سرمربی هلندی در کنار دستیاران اصلیش تصمیم نهایی را در خصوص جذب مهاجم نوک مورد نظر با بررسی این داده های فنی پیشرفته و بررسی ویدیویی و مصداقی تک تک بازیکنان حاضر در لیست، اتخاذ میکند.
یا در یک مثال دیگر باشگاه اینترمیلان را در نظر بگیرید که آندره اونانا دروازهبان خود را در فصل نقل و انتقالات جاری از دست داده است. سیمونه اینزاگی در حال حاضر به دنبال جذب یک جانشین برای اونانا است و او اگر بخواهد دروازهبانی با ویژگی های فنی و توانایی های شبیه به اونانا جذب کند، ابزار «Doppelgängers» می تواند راهگشا باشد. کمپانیهای مرجع در این حوزه با مطالعه و تحلیل دهها داده فنی پیشرفته مخصوص دروازهبانان که در یادداشتهای گذشته به بخشی از آنها پرداختهام (اینجا و اینجا) میتوانند لیستی را در اختیار سیمونه اینزاگی و کادر فنیاش قرار دهند. حالا کادر فنی اینتر می تواند با بررسی این لیست و انبوهی از دادههای فنی پیشرفتهای که در اختیارشان قرار گرفته، نزدیکترین دروازهبان به اونانا را از لحاظ فنی انتخاب کند و با توجه به بودجه موجود، برای جذب وی تلاش کند. این نقشه مشخصی است که امروزه بزرگترین باشگاههای دنیا و بزرگترین سرمربیان دنیا از آن استفاده میکنند.
برای درک بهتر پروسه شرح داده شده، قطعا به مورد مصداقی نیاز است. من مورد مصداقی را انتخاب کردهام که همین حالا در باشگاه لیورپول جریان دارد و مجموعه باشگاه به جمعبندی لازم روی گزینهای مشخص رسیده است. فابینیو، هافبک تدافعی توانای لیورپول، در عربستان جهت تکمیل انتقالش به الاتحاد حضور دارد و یورگن کلوپ و تیم فنیاش در تلاش برای یافتن گزینه جانشین او در جلو خط دفاعی هستند. برایند جستوجوها تا این لحظه به اسم رومئو لاویا، هافبک تدافعی ساوتهمپتون، رسیده است. اما واقعا چرا یورگن کلوپ و تیم فنیاش از بین انبوه هافبکهای تدافعی به نام لاویا رسیده اند؟ حکایت همانی است که تا اینجا شرح دادهام.
رومئو لاویا از لحاظ فنی، سبک بازی، نقشی که در زمین مسابقه عهده دار میشود و دادههای فنی پیشرفته مختلف، یکی از شبیهترین بازیکنان به فابینیو در بازار هافبکهای تدافعی فعلی اروپا محسوب میشود. شباهت و نزدیک بودنی که تیم فنی لیورپول با استفاده از دادههای فنی پیشرفته و ابزار «Doppelgängers» از طریق کمپانیهای مرجع آنالیز و تحلیل داده به آن دست پیدا کردهاند. به تصویر زیر دقت کنید که از گروه فنی Fb استخراج کردهام. این تصویری است که ما از آن در دورههای مربی گری و آنالیز تحت عنوان «Radars» نام میبریم. تصویری که به مقایسه هر بازیکن با توجه به پست و نقشاش درون زمین مسابقه از طریق چندین داده فنی پیشرفته مرتبط، با دیگر بازیکنان همپست و نقش در سراسر دنیا میپردازد. هر چه در این «Radar» دو بازیکن بیشتر بر یک منطبق باشند، نشان دهنده نزدیک بودن سبک بازی و تواناییهای فنی دو بازیکن در دادههای فنی پیشرفته لحاظ شده است.
![](https://ts15.tarafdari.com/users/user8134/2023/07/30/1.png)
میبینیم که به شکلی معنادار فابینیو (سبز) و لاویا (قرمز) در این تصویر به یکدیگر در بسیاری از دادههای فنی نزدیک هستند. برای درک بهتر این نزدیکی و انطباق لازم است که دادههای فنی پیشرفته لحاظ شده در این تصویر را ابتدا تعریف، مطالعه و سپس تحلیل کنیم. اگر از مخاطبان حرفهای یادداشتهای من بوده باشید، قطعا با دادههای فنی پیشرفته لحاظ شده در این «Radar» آشنایی دقیق دارید و یا اگر هم به تازگی شروع به مطالعه یادداشتهای فنی کرده اید، برای درک بهتر این «Radar» و یادداشت، حتما باید به یادداشتهای فنی گذشته به طور دقیق رجوع کنید (به عنوان مثال اینجا و اینجا). میبینیم که فابینیو و لاویا هافبکهایی در پست «Holding midfielder» هستند که تقریبا هر دو به یک مقدار در به جلو سوق دادن تیم توانا هستند. توانایی دو بازیکن در کنشهای «Progressive Pass» و «Progressive Carries» تقریبا یه یک اندازه است. فابینیو بیش تر از لاویا در جریان مرحله اول و دوم بازیسازی تیم از عقب زمین مشارکت دارد با این حال لاویا تکنیک بهتری دارد و در کار و کنترل توپ تواناتر است. هر دو هافبک، بازیکنانی نیستند که در جلو دروازه و پشت باکس کارایی چندانی داشته باشند. از آن دسته هافبکهایی نیستند که در یک سوم تهاجمی و یا درون باکس به شکل معناداری صاحب توپ شوند. هر دو بازیکن به یک اندازه به سمت دروازه حریفان ضربه میزنند. در مجموع کنشهای تدافعی نیز هر دو بازیکن نزدیک به یکدیگر هستند با این تفاوت که فابینیو در نبردهای هوایی بهتر عمل میکند.
این تصویر مشخصی است که به خوبی به ما نشان میدهد چرا یورگن کلوپ تصمیم گرفته اقدام به جذب رومئو لاویا به عنوان جانشین فابینیو کند. صد البته که لاویا هنوز بسیار جوان است و کیفیت فنی فابینیو را ندارد اما از لحاظ پتانسیل، نوع بازی و آن فاکتورهایی که یورکن کلوپ به آن علاقه دارد، یکی از نزدیکترین بازیکنان به فابینیو محسوب می شود. باید توجه داشت که لاویا قطعا تنها نام لیست مورد نظر یورگن کلوپ برای جانشینی فابینیو نیست. قطعا بازیکنان دیگری نیز وجود دارند که شاید حتی از لحاظ سبک بازی و تواناییهای فنی شباهت بیشتری به فابینیو داشته باشند اما مجموع عوامل فنی و غیر فنی (از جمله بودجه یک باشگاه) در نهایت باعث شده تا یورگن کلوپ و کادر فنیاش در حال حاضر روی جذب هافبک ساوتهمپتون تمرکز کنند.
بزرگترین باشگاههای دنیا این گونه در تلاش هستند تا بازیکنان مورد نیاز خود را با توجه به رویکرد فنی سرمربی و سلیقه فنیاش جذب کنند. پشت هر انتخابی، ساعتها، روزها و شاید ماهها مطالعه گروه های مختلف فنی داخل و خارج از باشگاه جریان دارد. در ادامه تابستان سعی خواهم کرد تا بیشتر درباره ابزار بسیار جذاب «Doppelgängers» با شما صحبت کنم و به بررسی موارد مصداقی بیشتری در این زمینه بپردازم.
*دادههای فنی پیشرفته از کمپانی مرجع Opta و FBref استخراج گردیده است.